ضرورت تعطيلي يا بازگشايي با تدابير خاص
در شرايط بحر اني و تنشهاي نظامي، نقش بازار سرمايه و بورس تهران به موضوعي پرچالش تبديل شده است. به دلايل مختلفي از جمله مسائل امنيتي، اثرات مستقيم بر شركتهاي بورسي و رفتار سرمايهگذاران در اين شرايط، بسته بودن بورس ميتواند بهترين راهكار باشد.

در شرايط بحر اني و تنشهاي نظامي، نقش بازار سرمايه و بورس تهران به موضوعي پرچالش تبديل شده است. به دلايل مختلفي از جمله مسائل امنيتي، اثرات مستقيم بر شركتهاي بورسي و رفتار سرمايهگذاران در اين شرايط، بسته بودن بورس ميتواند بهترين راهكار باشد. يكي از مهمترين دلايل مطرح شده، وضعيت نيروي انساني و امنيت جاني كاركنان بورس است. در صورت باز بودن بازار، پرسنل موظف به حضور در محل كار خواهند بود كه در شرايط خطرناك جنگي، اين امر ميتواند سلامت و امنيت آنها را به خطر بيندازد. لذا از منظر انساني و مسووليت اجتماعي، اين موضوع مورد توجه قرار گرفته و مشورتهايي در اين زمينه صورت گرفته است. دليل دوم به خود شركتهاي بورسي مربوط ميشود؛ در شرايط جنگ و بحران، بسياري از شركتها ممكن است با آسيبهاي جدي روبرو شوند، از جمله تخريب زيرساختها، كاهش توليد يا قطع ارتباطات. اين آسيبها ميتواند باعث كاهش شديد ارزش سهام آنها شود و در نتيجه فشار فروش سنگيني روي بازار وارد آورد. چنين فشارهايي باعث ايجاد حركتهاي هيجاني يا به عبارتي فروكش سرمايه و خروج گسترده آن از بازار سرمايه خواهد شد. به علاوه، در زمان جنگ، سرمايهگذاران معمولاً ترجيح ميدهند داراييهاي خود را از بورس خارج كنند و به سمت بازارهاي امنتر مانند طلا، ارز يا ملك هدايت كنند. اين رفتار «سرمايهگريزي» نه تنها بازار سرمايه را با خروج نقدينگي سنگين مواجه ميكند بلكه بازارهاي جايگزين را نيز ملتهب كرده و شرايط اقتصادي كلي كشور را به هم ميريزد.با توجه به اين سه دليل اصلي، بسياري بر اين عقيدهاند كه بسته نگه داشتن بورس در شرايط فعلي، به حفظ ثبات بازار و امنيت كلي اقتصادي كمك ميكند. اما پرسش مهم اين است كه اگر قرار باشد بازار بورس بازگشايي شود، چه شرايطي بايد فراهم باشد؟ پاسخ به اين سوال كاملاً وابسته به شرايط عمومي كشور و ادامه بحران است.
اگر جنگ و حملات ادامه داشته باشد، يا شركتها و زيرساختها دچار خسارت جدي شده باشند، بازگشايي بورس منطقي به نظر نميرسد. از سوي ديگر، برخي پيشنهاد كردهاند كه ابتدا صندوقهاي درآمد ثابت و صندوقهايي كه نقش نقدينگي در بازار را ايفا ميكنند، بازگشايي شوند تا امكان جذب سرمايه به تدريج فراهم شود و فشار رواني بازار كاهش يابد. در نهايت، عدهاي مخالف بازگشايي كلي بورس در شرايط فعلي هستند و معتقدند كه تصميمات نهايي بايد با دقت بسيار و همراه با ارزيابي مستمر شرايط اتخاذ گردد. به نظر اين گروه، هرگونه اقدامي بدون آمادهسازي مناسب ميتواند به جاي ايجاد آرامش، به تشديد نوسانات و بيثباتي بيشتر بازار منجر شود. با ادامه تنشها، انتظار ميرود تصميمات سازمان بورس و نهادهاي ناظر با در نظر گرفتن تمامي اين جوانب و مشورت با كارشناسان، به گونهاي باشد كه امنيت نيروي انساني، حفظ سرمايه سرمايهگذاران و ثبات اقتصاد كلان در اولويت قرار گيرد