اقدامات ضدآشفتگي در وضعيتهاي بحراني
يكي از شاخصهايي كه اقتصاد ايران بايد روي جوانب مختلف آن كار كند، مواجهه با بحرانها و شفتگيهاي بيروني در بزنگاهها است.
يكي از شاخصهايي كه اقتصاد ايران بايد روي جوانب مختلف آن كار كند، مواجهه با بحرانها و شفتگيهاي بيروني در بزنگاهها است.
امروز كه كشور در تيررس حملات متجاوزان قرار گرفته لازم است تصميماتي اتخاذ شود كه منجر به آشفتگي بيشتر و نوسان افزونتر براي اقتصاد ايران نشود.
اصولا آشفتگي از جهل نسبت به موضوعات ناشي ميشود. وقتي نميدانيم يا نميتوانيم پيشبيني كنيم، دچار آشفتگي ميشويم. بايد ديد ماحصل و دستاورد آشفتگي در اقتصادهاي مختلف از جمله اقتصاد ايران چيست؟ آشفتگي عدم تمركز را به دنبال دارد و عدم تمركز به معناي عدم توانايي براي تصميمگيري و در نهايت منجر به آشفتگي بيشتر ميشود.
اين سيكل معيوب تا رسيدن به بحران و دخالت يك عامل خارجي براي اتمام بحران ادامه مييابد.
قيمت ارز بالا ميرود و سطحي از نگراني و آشفتگي را ايجاد ميكند، نمونههاي مختلفي از اين نوع سورپرایز شدن و آشفتگي را در همه نوساناتي كه در بازار ارز ايران رخ ميدهد، ميتوان مشاهده
كرد.
اين نوع آشفتگيها هم در تصميمات مسوولان هويداست و هم در نحوه عملكرد سرمايهگذاران و عمدم مردم! مثلا نرخ ارز با تكانههاي مختلف ازجمله نوسانات ناشي از انتظارات مواجه ميشود.
در حالي كه هنوز با قيمت دلار سرگرم هستيم، قيمت ملك و اتومبيل، محصولات پتروشيمي و فلزي سر به فلك ميگذارد. در ادامه آشفتگي بيشتري توليد ميشود و در حالي كه نگران هستيم و تمركز نداريم شتابزده وارد معاملهاي در يكي از بازارها ميشويم تا ارزش پول را در مقابل تورم و گرانيها حفظ كنيم.
درست همين جا است كه سهمي را گران ميخريم، ملكي را در بدترين شرايط و لوكيشن نامناسب خريداري ميكنيم، اتومبيل مستعمل را به قيمت صفر كيلومتر ميخريم و... در مورد دولت هم اين نظام آشفتگيها را ميتوان ديد. به جاي اتخاذ تصميمات معقول در مواجهه با رخدادها، اغلب دست به اجراي سياستهايي ميزند كه اوضاع را آشفتهتر ميسازد. براي مواجهه با بحران فعلي اما بايد مراقب باشيم كه آشفتگيها باعث بروز مشكلات تازه اقتصادي نشود. من در اين يادداشت به منبع و دلايل ايجاد آشفتگيها نميپردازم اما واكنشهايي كه واكنش بازار ناميده ميشود از جنبههاي مختلف قابل بررسي است.
وقتي بازار از تعادل خارج ميشود تنش مالي به وجود ميآيد كه ميتواند تنش را به افراد و منابع تصميمگيري آنان منتقل كند.
تصميمات تنشآلود اقتصادي در موقعيتهاي بحراني باعث برهم خوردن تعادل بازارها ميشود و درنهايت شاهد بروز حباب در بازارها هستيم كه به واسطه تنشهاي اوليه به وجود آمدهاند.
يك موضعگيري سياسي و يك تصميم اشتباه قوه مجريه يا يك قانون نامناسب وضع شده و مسائلي از اين دست ميتواند تا مدتها افراد و بازارها را دچار تنش كند.
بازارهايي كه دچار تنش هستند در نهايت يا فرو ميريزند يا وارد ركود طولاني ميشوند، قيمت ارز ممكن است سقوط كند، بازار اتومبيل و مسكن بعد از افزايش قيمتهاي طولاني و ايجاد گپ قيمتي بين خريدار و فروشنده با ركود جدي مواجه خواهند شد.
به نظر ميرسد در اواسط سال شاهد ركود سنگين در بازار املاك و بازار خودرو خواهيم بود. شرايط ارز و بورس به وضعيت سياسي بستگي دارد.
بهترين كار در حال حاضر عدم ورود به بازار خودرو و مسكن و دنبال كردن بازار بورس و ارز و سكه ميباشد يعني بايد به اتفاقات اين دو بازار حساس باشيم تا كشور از بحراني كه اخيرا به آن دچار شده عبور كرده و وضعيت با ثبات شكل بگيرد.