جنگ و تاثير عميق آن بر كودكان
درگير شدن كشورها در جنگ ميتواند تاثير عميقي روي كودكان بگذارد. حتي اگر درگيري هزاران كيلومتر با شما فاصله داشته باشد، باز هم نياز عميق كودك پيشدبستاني به ديدن جهان به عنوان مكاني امن و قابل پيشبيني را تضعيف ميكند.

درگير شدن كشورها در جنگ ميتواند تاثير عميقي روي كودكان بگذارد. حتي اگر درگيري هزاران كيلومتر با شما فاصله داشته باشد، باز هم نياز عميق كودك پيشدبستاني به ديدن جهان به عنوان مكاني امن و قابل پيشبيني را تضعيف ميكند. علاوه بر اين، اگر يكي از اقوام و عزيزان يا هر شخصي كه او ميشناسد به خدمت سربازي فراخوانده شود، ممكن است نگراني عميقي در مورد امنيت او پيدا كند. كودكان در اين سن به درگيريهاي مسلحانه واكنشهاي مختلفي دارند. اگر كودك نوپا يا پيشدبستاني شما مستقيماتحت تاثير جنگ قرار نگرفته باشد و در معرض تصاوير مكرر تلويزيوني از نبرد يا شهرهاي ويرانشده با بمبها قرار نگرفته باشد، ممكن است واكنش اندكي داشته باشد يا هيچ واكنشي نداشته باشد.
يك بچه دبستاني نيز ممكن است طيفي از واكنشها را داشته باشد. اگر بهطور مستقيم تحت تاثير اين رويداد و در معرض تصاوير تلويزيوني مكرر از آن قرار نگرفته باشد يا در مدرسه چيزهاي ترسناكي نشنيده باشد، ممكن است به آن نسبتا بياعتنا باشد. اما بچه كلاس دوم يا سوم ممكن است به شكل غافلگيرانهاي به آن توجه نشان دهد و ميتواند سوالات زيادي داشته باشد.
والدين احساسات خود را كنترل كنند
در واقع، كودكي در اين سن احتمالابيش از هر چيز، به ناراحتي والدينش واكنش نشان ميدهد. مهم است كه سعي كنيد وقتي فرزندتان كنار شماست احساسات خود را كنترل كنيد و به او اطمينان دهيد كه در امان است. يكي از بهترين كارهايي كه ميتوانيد انجام دهيد، محدود كردن قرارگيري كودك در معرض اخبار تلويزيون است. خبرهاي تكراري استرس يك كودك را افزايش ميدهد و ممكن است او را گيج كند، به شكلي كه فكر كند يك واقعه منفرد زمان جنگ بارها و بارها اتفاق افتاده است.
كودكاني كه همزمان با جنگ با تروماهاي ديگري مانند طلاق والدين يا مرگ يكي از اعضاي خانواده روبهرو هستند، بيشتر در معرض ريسك اضطراب هستند. همچنين حتي اگر همه چيزهاي ديگر زندگي كودك خوب و سر جايش باشد ولي او متوجه احساسات اضطرابي شما يا افراد مهم اطرافش شده است يا آنقدر اطلاعات بشنود كه بترسد و نگران شود، احتمالا علايم پسرفت را نشان ميدهد، يعني ممكن است كوچكتر از سن خود رفتار كند، ناله كند يا بيشتر به شما بچسبد، در يادگيري استفاده از توالت پسرفت كند، نيمهشبها بيشتر بيدار شود، خواب بد ببيند يا از دلدرد شكايت كند. همچنين ممكن است در كلاس درس يا حين ورزش تمركزش را از دست بدهد. اينها براي شما ناراحتكننده و دردسرساز است، اما واكنشهايي نرمال به اضطراب در دوره كودكي است. او در تلاش است تا به دوراني برگردد كه جوانتر بود و احساس امنيت بيشتري ميكرد. فرزندتان را مرتب در آغوش بگيريد و نوازش كنيد. در صورت تمايلش، او را به خوابيدن با عروسك محبوبش يا خوابيدن با چراغ خواب روشن تشويق كنيد يا حتي اگر احساس نياز كرد و شما مشكلي با آن نداريد، بگذاريد به تخت شما بيايد، حتي اگر شش ماه پيش تصميم گرفت براي چنين كارهايي خيلي بزرگ شده است. اگر مشكوكيد كه او احساسات واقعياش را ابراز نميكند، گوش به زنگ علايم غيركلامي اضطراب مانند اختلال در الگوي خواب، خطخطيها و نقاشيهاي خشمگين يا غمانگيز، گوشهگيري غيرمعمول يا بازي پرخاشگرانه با ساير كودكان باشيد.
آسيبپذيري ناشي از تروما
سالهاي اوج آسيبپذيري ناشي از تروما 6 تا 10 سالگي است. اين زماني است كه بچهها دسترسي مستقلتري به اطلاعات دارند، زيرا خارج از خانه و در مدرسه هستند. همچنين دلگرميهاي سادهاي كه براي كودكان خردسال جواب ميدهد براي بچههاي بزرگتر قابل باور نيست. در نهايت، مغز آنها از نظر فيزيكي آنقدر رشد نكرده است كه بتواند برانگيختگي و ترس را بفهمد يا مديريت كند. براي مثال يك بچه دبستاني آنقدر بزرگ شده كه بفهمد مرگ دايمي است، اما آنقدر بزرگ نيست كه بداند با وجود تصاويري كه الان از يك خيابان بمبارانشده در آن سر دنيا ديد، محله او امن و بيخطر است. در چنين مواقعي، يكي از بزرگترين فقدانها غير از مرگ انسانها، از دست دادن حس كنترل داشتن است. كودكان تقريبا هيچ كنترلي روي زندگي خود ندارند و وقتي ميبينند كه والدينشان نيز كنترلي ندارند، وضعيت براي آنها بسيار ترسناك ميشود. بنابراين والدين، حتي اگر ناراحت باشند، بايد مقداري قدرت كنترل نشان دهند. مهمترين حوزه براي اعمال كنترل، برنامه روتين خانه است. وعدههاي غذايي يا چرت روزانه را جا نيندازيد. طبق معمول براي بازي به پارك برويد، او را به موقع بخوابانيد و مطمئن شويد كه مراقبان ديگر نيز نظم معمول روز را دنبال ميكنند. شما بايد مطمئن شويد كه كودكتان احساس امنيت ميكند و ايجاد احساس امنيت كاري است كه همين برنامههاي روتين زندگي را انجام ميدهند.
در مورد جنگ چگونه با كودكتان صحبت كنيد؟
يك كودك پيشدبستاني ممكن است سوالي را بپرسد كه فقط اندكي با يك فاجعه خاص ارتباط دارد. مثلا «وقتي آدمها ميميرن، چي ميشه؟» ميتوانيد از سوال او به عنوان سكوي پرشي براي صحبت در مورد مرگ استفاده كنيد، اما دقت كنيد، چون در اين مورد نگراني اصلي او اين است كه «آيا من در امان هستم؟» به فرزندتان اطمينان دهيد كه او و همچنين شما و ساير اعضاي خانواده نيز در امن و امان هستيد. «همه ما خوبيم و حالمون خوب ميمونه» كلمات مهمي هستند كه كودكتان به شنيدنشان نياز دارد.
احساساتش را به رسميت بشناسيد
در برابر اين وسوسه كه بگوييد: «نگران نباش» مقاومت كنيد. آيا وقتي شخصي اين حرف را به شما ميزند، احساس بهتري پيدا ميكنيد؟ احساسات كودك شما نيز واقعي است و بايد بتواند آنها را ابراز كند. در عوض، ميتوانيد بگوييد: «من ميدونم ممكنه احساس نگراني كني، چون شنيدي كه سربازها دارن ميجنگن. اما اون اتفاق خيلي خيلي دور از اينجاست.»
كودكتان را مطمئن كنيد كه امنيت دارد
به او بگوييد كه بزرگسالان در تلاشند تا امنيت او و ديگران را حفظ كنند. براي كودكان پيشدبستاني معمول است كه تصور كنند جنگي در نقطه ديگري از جهان ميتواند به آنها و خانهشان نزديكتر شود. به عنوان بزرگسال، گاهي اوقات سخت است كه جدا از نگرانيهاي خودمان در مورد جنگي جاري و ضدحملههاي محتمل در خاك خودمان، آرامش داشته باشيم و به ديگران اطمينان خاطر بدهيم. اما شما ميتوانيد به فرزندتان بگوييد و به خود يادآوري كنيدكه افراد زيادي براي حفظ امنيت ما تلاش ميكنند.
اضطراب جنگ در كودكان
ليلا كريميفرشي، روانشناس و كارشناس حوزه سلامت روان در اين باره ميگويد: مهمترين مساله در شرايط فعلي اين است كه بزرگترها، بهويژه والدين، بتوانند آرامش خود را حفظ كنند. اضطراب شديد بزرگسالان، بهويژه مادران، بهطور مستقيم به كودكان منتقل ميشود، حتي در مورد نوزاداني كه از شير مادر تغذيه ميكنند. او با اشاره به اينكه اين وضعيت، شرايطي غيرعادي و پراسترس براي همه اعضاي خانواده ايجاد كرده است، افزود: اگر والديني احساس ميكنند كه اضطراب شديدي دارند، بايد ابتدا با فردي مطمئن صحبت كرده يا در صورت دسترسي با خطوط روانشناسي تماس بگيرند. در نبود اين امكانات نيز استفاده از روشهايي مانند تنفس عميق و تكنيكهاي ريلكسيشن ميتواند در كاهش اضطراب موثر باشد.
اخبار؛ عامل تشديد اضطراب است
اين روانشناس، پخش مداوم اخبار در فضاي خانه را از ديگر عوامل موثر در افزايش اضطراب دانست و تصريح كرد: متاسفانه بسياري از خانوادهها از صبح تا شب كانالهاي خبري را روشن نگه ميدارند. اين كار نهتنها اضطراب والدين را تشديد ميكند، بلكه كودكان نيز ناخواسته در معرض شنيدن اخبار دلهرهآور قرار ميگيرند. او تصريح كرد: توصيه من اين است كه خانوادهها پيگيري اخبار را به دو يا سه نوبت در روز و در ساعات مشخص محدود كنند. همچنين بهتر است اخبار بهصورت متني مطالعه شود، نه از طريق تلويزيون يا با صداي بلند، بهويژه در خانههايي كه كودك يا سالمند حضور دارند.
تنظيم خواب و بازي؛ دو ركن آرامسازي كودك است
كريميفرشي با تاكيد بر اهميت نظم در برنامه خواب كودكان خاطرنشان كرد: در شرايطي كه بزرگترها شبها بيدار ميمانند و نظم خوابشان بههم خورده، بايد تلاش شود كه خواب كودكان دچار اختلال نشود. خواب منظم، نقش كليدي در كاهش اضطراب كودك دارد. او ادامه داد: بازي كردن با كودكان و توجه به نيازهاي عاطفي آنها در اين دوران بسيار مهم است. متاسفانه برخي والدين كه خودشان مضطرب هستند و تمام وقت خود را صرف شنيدن اخبار ميكنند، توجهي به كودك ندارند و از بازي كردن با او غافل ميمانند.
دور نگهداشتن كودكان از دلهرههاي جنگ
اين روانشناس درباره نحوه تعامل با كودكان در سنين گوناگون گفت: بچهها در سنين مختلف، دركهاي متفاوتي از مفاهيمي مانند جنگ يا حمله دارند. كودكان خردسال را ميتوان با نقاشي، لگوسازي و بازيهاي ساده سرگرم كرد. براي كودكان بزرگتر نيز بازيهاي كلامي مثل اسمبردن از چند واژه با حرف خاص يا بازي با كلمات باعث ميشود ذهن آنها از اخبار منحرف شود. كريميفرشي افزود: در مواردي كه كودك سوالاتي درباره آينده يا اتفاقات پيشآمده ميپرسد، بايد بهصورت صادقانه، متناسب با سن آنها پاسخ داده شود؛ تاكيد بر اينكه بزرگترها مراقب او هستند و شرايط از كنترل خارج نيست، در آرامسازي ذهن كودك بسيار موثر است.
«كولهپشتي رواني» براي احساس امنيت بيشتر ببنديد
او بيان كرد: ميتوان با كودكان يك «كولهپشتي رواني» آماده كرد. يعني از كودك خواسته شود وسايل موردعلاقه و ضرورياش را داخل يك كوله قرار دهد تا اين حس به او القا شود كه براي شرايط خاص آماده است و كنترل بيشتري بر موقعيت دارد. كريميفرشي تاكيد كرد: در هر شرايطي، حفظ آرامش والدين، شرط نخست براي سلامت رواني فرزندان است. كودكان بيش از آنچه ما تصور ميكنيم تحت تاثير رفتار، گفتار و هيجانات ما هستند.