تغيير مفهوم قدرت در خاورميانه
نگاه ژئوپلتيك بر موازنه قدرت استوار است؛ اما مفهوم قدرت در خاورميانه طي 5 سال آينده به شدت تغيير ميكند. در نتيجه فهم ايراني از قدرت در نقطه موجود با آنچه در حال شدن است در مغايرت است.
نگاه ژئوپلتيك بر موازنه قدرت استوار است؛ اما مفهوم قدرت در خاورميانه طي 5 سال آينده به شدت تغيير ميكند. در نتيجه فهم ايراني از قدرت در نقطه موجود با آنچه در حال شدن است در مغايرت است. يعني شما با قدرت موجود در خاورميانه نميتوانيد ژئوپلتيك خاورميانه را تحليل كنيد چون اين مفهوم در حال دگرديسي است. قدرت در درجه اول به توان كشورها براي پرداخت بدهي آنها بستگي دارد. اين گزارهاي است كه در تحليلهاي ايرانيان در مورد خاورميانه لحاظ نميشود، توجه كنيد، نگفتم اين تنها عاملي است كه قدرت را نمايان ميكند، بلكه قدرت منشوري ده ضلعي است كه توان كشورها در پرداخت بدهي يكي از اين اضلاع است. خاورميانه نياز به ارزيابي مجدد قدرت تركيه دارد. براي انتقال درست مطلب بايد گفت كه فهم خاورميانه جديد بدون فهم قدرت تركيه و تواناييهاي آن طي 5 سال آينده ممكن نيست.
بدهي خارجي تركيه در شرايط فعلي، 501 ميليارد دلار است. اردوغان كه نخستوزير اين كشور شد، بدهي خارجي اين كشور 30 ميليارد دلار بود كه امروز به حدود 501 ميليارد دلار رسيده است. پيام اين اعداد و ارقام اين است كه مدل توسعه تركيه بر استقراض خارجي متكي است. يعني وام ميگيرند تا توسعه پيدا کنند. كشوري كه مدل توسعهاي خود را بر استقراض خارجي قرار ميدهد بايد مراقب باشد پول ملياش كاهش ارزش نيابد. چون كشورهايي كه با وام خارجي پروسه توسعه را دنبال ميكنند، بدبخت ميشوند. مثال ايرانياش را ميزنم تا متوجه اصل موضوع شويد؛ تصور كنيد، شما از خارج دلار وام ميگيريد تا كارخانهاي را براي توليد محصولي خاص احداث كنيد. دلار 4 هزار توماني ميگيريد و بعد نرخ دلار 50 هزار تومان ميشود. طبيعي است اين صاحب كارخانه بيچاره ميشود! حال، ترازنامه بانك مركزي را بررسي ميكنيم تا ببينيم در اقتصاد تركيه چه خبر است. ترازنامه به مفهوم عادي آن يعني اينكه بانك مركزي تركيه چقدر اسكناس چاپ ميكند! تركيه تا سال 2019 چاپ اسكناس معقولي داشت، ناگهان از سال 2020 آب را به چاپ اسكناس ميبندد و مدام اسكناس چاپ ميكند. وقتي بانك مركزي از يك طرف مدل توسعه خود را بر وام خارجي قرار ميدهد و بعد مدام اسكناس چاپ شود، خروجياش باعث سقوط ارزش پول ملي ميشود. اين اتفاقي است كه براي لير تركيه افتاده است. نرخ بهره در تركيه هم به اين شكل تغيير كرده است. قبل از اواخر سال 2023 نرخ بهره در تركيه 11درصد بوده كه به 47 درصد رسيده است. مگر ميشود كسي مدل توسعهاي استقراض از خارج داشته باشد و بعد 47 درصد بهره بدهد؟ ايران به هيچ وجه بدهي سنگين خارجي ندارد. در ايران 5 الي 6 ميليارد دلار وام خارجي وجود دارد. در ايران بلافاصله پس از گراني دلار، روند صادرات شدت ميگيرد چون بهصرفه است اما در تركيه يك چنين وضعيتي وجود ندارد. تركيه در مسيري افتاده كه وام خارجياش را نميتواند بدهد و نهايتا ميتواند بهره اين وام را بدهد. چون 10 سال پيش بدهي تركيه 450 ميليارد دلار بوده و فقط بهره آن را ميدهد! بنابراين پيشبيني ميكنم، اين روندي كه تركيه پي گرفته قابل دوام نيست و باعث فروپاشي مالي ميشود. اگر ايراني سياست انقباضي امريكا را درك نكند، ژئوپلتيك خاروميانه را نميتواند درك كند. امريكا امروز سياست پولي انقباضي دارد، يعني نرخ بهره بالاتر از عملكرد اقتصاد امريكاست. دنيا در فاز پول پربهره است و در اين شرايط هر كشوري بايد بدهيهاي خود را پرداخت كند. اگر سياست انقباضي امريكا ادامه پيدا كند، تركيه ضربه بزرگي ميخورد. (ادامه دارد)