نبض جهان در مشت باروت!؟
در هفتهاي كه گذشت، جهان از چرخش قيمتها شگفتزده نشد؛ بلكه از واقعيت تازهاي كه با خود آوردند. نفت ديگر تنها يك منبع انرژي نيست؛ حالا سلاحي است در نبردي بيپايان كه در خليج فارس، در تنگهاي باريك و استراتژيك، محبوس شده است.

در هفتهاي كه گذشت، جهان از چرخش قيمتها شگفتزده نشد؛ بلكه از واقعيت تازهاي كه با خود آوردند. نفت ديگر تنها يك منبع انرژي نيست؛ حالا سلاحي است در نبردي بيپايان كه در خليج فارس، در تنگهاي باريك و استراتژيك، محبوس شده است.
به گزارش خبرنگار «تعادل»، جنگ مستقيم ميان ايران و اسراييل كه از حملات سايبري و نيابتي به تبادل آتش واقعي رسيد با بسته شدن تنگه هرمز، بازار جهاني نفت را وارد فاز ديگري خواهد كرد. اكنون كه آسمانها پر از پهپاد و آبهاي آن مملو از مينهاي دريايي است، خريداران نفت سردرگم، صادركنندگان مضطرب و سياستمداران در هراس از آنند كه چه آيندهاي در انتظار اقتصاد جهان است.
تنگه هرمز، تنها ۳۹ كيلومتر عرض دارد، اما از آن، روزانه حدود ۱۸ ميليون بشكه نفت عبور ميكرد. اين يعني نزديك به يك پنجم مصرف جهاني انرژي.
چين، كه بزرگترين واردكننده نفت ايران است، فعلاً واردات را ادامه ميدهد . هند با ترديد به بازار نگاه ميكند، چراكه هم به نفت نياز دارد، و هم نگران تحريمهاي ثانويه امريكاست.
ژاپن، كره جنوبي و تايوان نيزشايد بهدنبال جايگزيني سريع از بازارهاي ديگرند، اما ظرفيت مازاد عربستان، روسيه و امريكا براي جبران خلأ ايران، محدود است.
آنچه اكنون در تنگه هرمز در جريان است، تنها يك بحران انرژي نيست؛ بلكه آزموني است براي نظم جهاني. نفت، مانند هميشه، تبديل به زبان مشترك جنگ و ديپلماسي شده است. بازار جهاني انرژي امروز در لبه تيغ قدم ميزند؛ از يك سو، جنگي واقعي در جريان است، و از سوي ديگر، سياستهايي كه ديريا زود بايد تصميم بگيرند: آيا ميتوان امنيت را بدون ثبات در خليج فارس تصور كرد؟ تنگه هرمز، در نگاه اول فقط يك گذرگاه باريك دريايي است. اما در بطن خود، قلب تپنده بازار جهاني انرژي را در مشت دارد. و حالا، اين قلب در بند باروت گرفتار شده است.