مدرس دانشگاه:

دفاع از ميهن، فراتر از مرزبندي‌هاي سياسي و ايدئولوژيك است

۱۴۰۴/۰۳/۲۸ - ۰۰:۴۵:۴۸
|
کد خبر: ۳۴۶۲۷۲

تهران- ايرنا- استاد فلسفه دانشگاه با تأكيد بر اينكه در برابر تجاوز دشمن دفاع ما از تماميت ارضي، استقلال سياسي و كرامت ملي‌ نه يك انتخاب، بلكه ضرورتي اجتناب‌ناپذير است، گفت: دفاع از ميهن، فراتر از مرزبندي‌هاي سياسي و ايدئولوژيك است.

تهران- ايرنا- استاد فلسفه دانشگاه با تأكيد بر اينكه در برابر تجاوز دشمن دفاع ما از تماميت ارضي، استقلال سياسي و كرامت ملي‌ نه يك انتخاب، بلكه ضرورتي اجتناب‌ناپذير است، گفت: دفاع از ميهن، فراتر از مرزبندي‌هاي سياسي و ايدئولوژيك است.
بيژن عبدالكريمي در گفت‌وگو با ايرنا به تحليل تجاوز تروريستي رژيم نامشروع صهيونيستي به خاك كشورمان و به شهادت رساندن جمعي از هموطنان بي‌دفاع، فرماندهان عاليرتبه نظامي و دانشمندان هسته‌اي كشور پرداخت. اين استاد فلسفه با تأكيد بر اينكه وقايع اخير مساله پيچيده‌اي است و شرايط كنوني را از ابعاد متفاوتي مي‌توان بررسي كرد، بر بُعد تمدني آن تمركز و تصريح كرد: متافيزيك غرب اراده معطوف به قدرت است و غرب براي حفظ هژموني خودش هر كاري مي‌كند. در اين منازعه هم ما با اسراييل مواجه نيستيم، بلكه با غرب و امريكا طرفيم و اسراييل فقط يك ابزار براي قدرت‌طلبي است. اين مدرس دانشگاه در توضيح اين مفهوم اظهار داشت: غرب يك نظام بردگي جديد ايجاد كرده هر چند رنگ و لعابي از آزادي و حقوق بشر به آن زده باشد، ولي در ذات خود تماميت‌خواه است و به دنبال آن است كه هژموني‌اش حفظ شود. غيرغربي‌ها از نظر آنها شأن پايين‌تري نسبت به انسان غربي دارند و از حقوق برابري نسبت به آنها برخوردار نيستند. به اين دليل است كه هر سوژه‌اي در سراسر جهان - چه در امريكاي لاتين باشد، چه آفريقا و چه خاورميانه - اگر به نظام بردگي جديد تن ندهد به شديدترين وجه سركوب مي‌شود. عبدالكريمي افزود: به لحاظ تمدني ما يك ملت طبيعي هستيم، ما يك شركت سهامي سرمايه‌گذاران غربي نيستيم، ما يك كشور مينياتوري حاصل از تجزيه يك امپراتوري مثل عثماني نيستيم، ما يك ملت طبيعي هستيم و مي‌خواهيم طبيعي زندگي كنيم، اما زيست طبيعي ما، يعني زيست مستقل و آزادي كه خودمان بتوانيم سرنوشت خودمان را بر عهده داشته باشيم، در جهان كنوني به واسطه يك تصويرسازي به نام قدرت به واسطه نظام تبليغاتي زندگي ما غيرطبيعي نشان داده مي‌شود و ما در روايت غرب تبديل به چهره‌اي غيرطبيعي مي‌شويم! اين استاد فلسفه با اشاره به اذعان متفكرين غربي به سقوط مباني اخلاق غرب تصريح كرد: غرب مباني متافيزيك اخلاقش را كه از مسيحيت تغذيه مي‌كرد آرام آرام بعد از رنسانس از دست داده و به قول نيچه رويداد عظيمي با ظهور رنسانس در غرب رخ داده كه تاريخ بشر تاكنون تجربه نكرده است، و آن بي‌متافيزيك شدن اخلاق است. بي‌جهت نيست كه كانت نام كتابش را مابعدالطبيعه اخلاق مي‌گذارد، چون درصدد بود كه متافيزيك و فلسفه‌اي براي اخلاق ايجاد كند و گرچه تلاش كانت تلاش سترگ و عظيمي بود اما اين تلاش بيشتر به يك شوخي شبيه است، چون از دل آن اخلاق درنمي‌آيد! اين را كاملا در سياست امروز مي‌بينيم كه تمام ملل جهان در شوراي امنيت سازمان ملل متحد اسراييل را به سبب جنايت‌هايي كه در غزه مرتكب شده است محكوم مي‌كنند، اما امريكا آن را وتو مي‌كند و اين چيزي به جز توحش و بربريت نيست.

ما با ناتو طرفيم، اسراييل به تنهايي  جرأت چنين حمله‌اي را نداشت

عبدالكريمي در ارزيابي خود از تجاوز رژيم صهيونيستي به كشورمان تأكيد كرد: اسراييل به تنهايي جرأت نداشت به ايران حمله كند، همه اين برنامه‌ها با هدايت ناتو است. به لحاظ سياسي ما را فريب دادند و مدتي با مذاكره سرگرم كردند، ولي از طرفي خودشان مشغول برنامه‌ريزي عليه ما بودند. چرا كه روشن است عملياتي كه در چند روز اخير انجام گرفت از حدود يك سال پيش و شايد بيشتر برنامه‌ريزي و پيش‌بيني شده بود.
وي خاطرنشان ساخت: نكته مهم قابل توجه اين است كه بدون همكاري برخي افراد از داخل كشور اين حركت اصلا امكان‌پذير نبود، خيلي از تخريب‌ها و حمله به شخصيت‌هاي نظامي و دانشمندان هسته‌اي ما توسط ريزپرنده‌هايي بوده كه از درون كشور و كاميون‌ها و كاميونت‌ها به پرواز درآمده‌اند. افرادي از گروهك منافقين و سلطنت‌طلب‌ها عامل اين جنايت بوده‌اند. دليل آن هم اين است كه غربزدگي و غرب‌پرستي يك زمينه فكري‌ را فراهم كرده كه در يك عده چنان نسبت به خويشتن و هويت تاريخي‌شان نفرت ايجاد كرده كه به دامان غرب افتاده‌اند، و اين غرب زدگي بستر بسيار مناسبي را براي خيانت به ملت و امور ملي فراهم مي‌كند. چنان كه بسياري از كارشناسان بي‌وطن و وطن‌فروشي كه در رسانه‌هاي بيگانه عليه كشور حرف مي‌زنند، مي‌كوشند به نام عقلانيت و توسعه و رفاه ما را به بردگي نظام سلطه جهاني وادار كنند.
اين استاد فلسفه با تصريح بر اينكه مساله غربزدگي و خيانت صرفا يك مساله سياسي نيست كه نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي به آن ورود كنند، گفت: اين‌يك مقوله فرهنگي نيز هست. و از اين‌رو نقدي هم به گفتمان انقلابي وارد است كه بسياري از نيروهاي اصيل ملي را كه تا پاي جان حاضرند براي اين كشور جانفشاني كنند به دليل اينكه ظاهري متفاوت با بقيه داشته‌اند از خود رانده‌اند.
وي تأكيد كرد: به‌رغم همه اين موارد و برخوردهايي كه با برخي افراد از جمله شخص من شده است، به عنوان يك معلم فلسفه و به عنوان عضوي از جامعه فرهنگي كشور تمام قد پشت نيروهاي مسلح و دفاعي كشور اعم از سپاه و ارتش ايستاده‌ام و از آنها دفاع مي‌كنم. من معتقدم نيروهاي دفاعي كشور كار خودشان را به خوبي انجام دادند اما بخش‌هاي ديگر مثل اقتصاد و فرهنگ و دانشگاه هم‌شأن و هم‌سطح نيروهاي حوزه دفاعي ما نبوده‌اند به اين دليل ما در حوزه‌هايي كه بد عمل كرديم ضربه خورديم، اما نيروهاي حوزه نظامي و دفاعي ما خوش درخشيدند.
عبدالكريمي تجاوز نظامي رژيم صهيونيستي به خاك كشورمان را رويدادي عنوان كرد كه در درجه نخست نه‌تنها نقض آشكار حقوق بين‌الملل و تجاوز عليه يك كشور مستقل محسوب مي‌شود، بلكه پيام‌هاي آشكاري عليه صلح، عقلانيت و امنيت جمعي در منطقه در بر دارد. وي درخصوص وظيفه جامعه ايراني در اين موقعيت اظهار داشت: هرچند حمله صهيونيست‌ها براي ما هزينه‌هايي در پي داشت، اما بايد اين شرايط را تبديل به فرصت كنيم و درس‌هاي بزرگي بگيريم. در چنين شرايطي، ضروري است جامعه ايران – اعم از حاكميت، نهادهاي مدني و بدنه اجتماعي– با درك موقعيت تاريخي خود، واكنشي مبتني بر درايت، انسجام و مسووليت ملي نشان دهد.
اين استاد فلسفه با تأكيد بر اينكه در برابر تجاوز اخير دفاع ما از تماميت ارضي، استقلال سياسي و كرامت ملي‌ نه يك انتخاب، بلكه ضرورتي اجتناب‌ناپذير است، خاطرنشان ساخت: هرگونه انفعال در برابر چنين تجاوزي، به معناي گشودن در به روي بي‌قانوني بيشتر و عادي‌سازي رفتارهاي جنگ‌طلبانه خواهد بود.
اين استاد فلسفه به هم‌وطنان توصيه كرد: در چنين لحظه‌اي، جامعه مدني بايد نشان دهد دفاع از ميهن، فراتر از مرزبندي‌هاي سياسي و ايدئولوژيك است. مهم نيست چه گرايشي داريم؛ مهم آن است كه در برابر تجاوز، خاموش نمانيم. ما در لحظه‌اي ايستاده‌ايم كه تاريخ، داور آينده ما خواهد بود. در اين بزنگاه، رسالت ما نه صرفا واكنش به يك حمله نظامي، بلكه ساختن الگويي از مقاومت مدني، اخلاقي و ملي است؛ مقاومتي كه بر شانه‌هاي خرد، انسانيت و ايمان به آينده‌اي بهتر استوار است.