تهاجم اسراييل و اولويتي به نام توسعه ايران
قبل از هر چيز لازم است به عنوان يك فعال اقتصادي نسبت به جنايات و رفتارهاي غيرانساني كه اسراييل در خصوص حمله به غيرنظاميان و زنان و كودكان داشته، انزجار و اعتراض خودم را اعلام كنم. اما با آغاز بحران اخير كه پس از تهاجم اسراييل به ايران آغاز شده، يكي از ابهاماتي كه در افكار عمومي كشورمان شكل گرفته، نحوه مواجهه با اين شرايط و ساز و كاري است كه دولت بايد در حوزه انرژي در پيش بگيرد.
قبل از هر چيز لازم است به عنوان يك فعال اقتصادي نسبت به جنايات و رفتارهاي غيرانساني كه اسراييل در خصوص حمله به غيرنظاميان و زنان و كودكان داشته، انزجار و اعتراض خودم را اعلام كنم. اما با آغاز بحران اخير كه پس از تهاجم اسراييل به ايران آغاز شده، يكي از ابهاماتي كه در افكار عمومي كشورمان شكل گرفته، نحوه مواجهه با اين شرايط و ساز و كاري است كه دولت بايد در حوزه انرژي در پيش بگيرد. موضوعي كه براي بسياري از ايرانيان و حتي كشورهاي منطقه و جهان واجد اهميت ويژه‌اي است. قبل از هر چيز بايد توجه داشت كه معادله ناترازي انرژي در ايران مشكلي نيست كه با آغاز بحران ميان ايران و اسراييل شكل گرفته باشد، ما قبل از اين بحران هم هشدار داده بوديم كه ناترازي انرژي در تابستان پيش رو جدي است و ممكن است باعث بروز كمبودهايي در كشور شود. از ابتداي سال بود كه حتي خاموشي‌هاي مقطعي در برخي بخش‌ها و حوزه‌ها اعمال شد. اين خاموشي‌ها هم در بخش‌هاي خانگي و هم در حوزه‌هاي صنعتي و كشاورزي اعمال شدند.
بنابراين مساله ناترازي در ايران موضوعي نيست كه ارتباطي با بحران اخير داشته باشد و مساله‌اي مرتبط با ايام قبل است.
به دليل عدم سرمايه‌گذاري مناسب در حوزه انرژي و تحريم‌ها، ايران نتوانست متناسب با نيازهايش، زيرساخت‌هاي انرژي‌اش را ارتقا دهد.
اين روند باعث شد تا نشانه‌هاي كمبود در حوزه انرژي فراهم و جدولي براي خاموشي‌ها اعمال شود.
در شرايط فعلي اما موضوع مهم حفاظت از زيرساخت‌هاي مهم انرژي و خدماتي و عمراني در كشور است.
ايران براي احداث و استفاده از زيرساخت‌هاي انرژي خود تلاش‌هاي بسياري صورت داده است. ظرفيتي مانند فازهاي مختلف پارس جنوبي، ذيل سرمايه‌هاي ميان نسلي كشور است. سال‌ها و دهه‌هاي متمادي تلاش و سرمايه‌گذاري و پيگيري صورت گرفته تا اين ساختارهاي انرژي برپا شوند و از هر ابزار دفاعي، ارتباطي و ديپلماتيك بايد استفاده شود تا اين ثروت‌ها حفظ شده و به نسل‌هاي آينده منتقل شود. در اين ميان برخي تحليلگران معتقدند، تهاجم اسراييل عليه ايران تبعاتي در بازار نفت به جاي گذاشته و افزايش قيمت را در پي خواهد داشت. با توجه به اينكه در امريكا نيز سفرهاي تابستاني در پيش است، افزايش قيمت نفت و متعاقب آن افزايش قيمت بنزين در امريكا باعث بروز مشكل براي دولت ترامپ و افزايش اعتراض در جامعه امريكا مي‌شود. هر چند اين فرضيه محتمل است، اما وزن اين فرضيه به اندازه‌اي نيست كه فعلا بتوان حساب جدي روي آن باز كرد.
در حال حاضر ايران حدود 1.5ميليون بشكه نفت صادرات دارد و اين ميزان صادرات به اندازه‌اي نيست كه بتواند تاثير قابل توجهي در بازار نفت به جاي بگذارد.
بالا رفتن قيمت نفت باعث مي‌شود استخراج نفت شل در امريكا به صرفه شود و با توزيع اين نفت در بازار جهاني قيمت‌ها امكان صعود قابل توجه را پيدا نمي‌كنند.
معتقدم در حال حاضر توجه و تمركز مسوولان و سياستگذاران بايد معطوف به حفاظت از داشته‌هاي كشورمان در حوزه انرژي، صنعت و ساير بخش‌هاي زيرساختي باشد. ضمن اينكه لازم است به گونه‌اي تدبير شود كه مردم در شرايط بحراني اخير حداقل از برق و ساير گونه‌هاي انرژي بهره‌مند باشند.
در ادامه هم لازم است تجديدنظر جدي در رويه‌هاي كشور در مسير توسعه صورت گيرد. ايران بايد از تله تحريم‌هاي اقتصادي عبور كند و به بازارهاي بين‌المللي بازگردد و مسير توسعه را طي كند. اين مهم‌ترين دستور كاري است كه بايد مورد توجه قرار گيرد تا نسل‌هاي بعد ايراني هم بتوانند از ظرفيت‌هاي كشورمان بهره‌مند شوند.