پنل‌هاي خورشيدي، سپر مستحكم برق ايران در برابر تهديدات جنگي

۱۴۰۴/۰۳/۲۷ - ۰۰:۳۹:۰۸
|
کد خبر: ۳۴۶۱۷۶

كارشناسان انرژي معتقدند وابستگي ايران به برق شبكه‌اي و سوخت‌هاي فسيلي، پاشنه آشيل امنيت ملي در شرايط جنگي است.

كارشناسان انرژي معتقدند وابستگي ايران به برق شبكه‌اي و سوخت‌هاي فسيلي، پاشنه آشيل امنيت ملي در شرايط جنگي است.
به گزارش مهر، در عصر تهديدات پيچيده و جنگ‌هاي «تركيبي»، امنيت انرژي ديگر به تأمين ساده سوخت يا برق خلاصه نمي‌شود. زيرساخت‌هاي برق ايران، متكي بر نيروگاه‌هاي بزرگ و شبكه‌هاي سراسري، در برابر حملات سايبري، بمباران يا اختلال‌هاي لجستيكي آسيب‌پذير است. اين در‌حالي است كه برق تجديدپذير و پانل‌هاي خورشيدي، با توزيع‌پذيري و استقلال محلي، جنگ آينده را به نفع ايران تغيير مي‌دهند. 
رضا ناصري، كارشناس انرژي‌هاي نو، در گفت‌وگو با مهر، از ضرورت و مزاياي عبور از سيستم متمركز فعلي به سمت توليد برق خورشيدي دفاع مي‌كند و راهكارهايي عملي براي گذار به آينده‌اي امن‌تر ارايه مي‌دهد.
ناصري سخنان خود را با اشاره به تجربه جنگ‌هاي اخير شروع مي‌كند و مي‌گويد: «در هر بحران يا جنگ، مهم‌ترين شاخص پايداري كشورها، حفظ برق در بيمارستان، نهادهاي حياتي و چرخه توليد است. بمباران چند پست برق كافي است تا يك كلان‌شهر براي روزها فلج شود. در اينجا پنل‌هاي خورشيدي، حتي در مقياس كوچك، نقش بيمه امنيتي را بازي مي‌كنند.»
او ادامه مي‌دهد: «ايراد بزرگ ما اعتياد ساختاري به شبكه سراسري و تمركز در چند نيروگاه مادر است. در صورت آسيب به شبكه، حتي با دراختيار داشتن سوخت و نيروگاه، رساندن برق عملاً غيرممكن مي‌شود.»
اين كارشناس بيان مي‌كند: «پنل‌هاي فتوولتاييك مي‌توانند در بام منازل، مدارس، مراكز درماني و روستاها نصب شوند. چنين استقراري، هدف قرار دادن همه توليدكنندگان برق را براي دشمن را غيرممكن مي‌كند. از نظر نظامي، اين همان مفهوم پراكندگي دارايي‌هاي حياتي براي افزايش بقا تحت هر نوع حمله است.»
ناصري اضافه مي‌كند: «حتي در صورت قطع كامل گاز يا نابودي پالايشگاه‌ها، توليد برق خورشيدي وابسته به نور آفتاب است و كاملاً بومي‌سازي‌پذير است. فناوري توليد، نگهداري و حتي توسعه پنل خورشيدي در شرايط تحريم نيز در دسترس است.»
ناصري معتقد است: «علاوه بر بحث پدافند غيرعامل، برق خورشيدي مي‌تواند اوج بار مصرف روز را پوشش دهد. در اكثر مناطق ايران، مصرف اوج به ساعات ظهر تا عصر مي‌رسد كه همان زمان بيشينه تابش خورشيد است. نصب درست پنل‌ها مي‌تواند نياز به سوخت و ظرفيت ذخيره‌سازي را در شرايط بحران تا نصف كاهش دهد.»
وي تأكيد مي‌كند: «افزايش تاب‌آوري يعني كاهش آسيب‌پذيري. هر خانه‌اي كه برق خورشيدي داشته باشد، خودكفا و حتي قابل كمك‌رساني به همسايگان است.»
اين كارشناس با واقع‌گرايي به موانع نيز اشاره مي‌كند: «هرچند بومي‌سازي پنل‌ها پيشرفت زيادي كرده، هنوز در برخي بخش‌ها به‌خصوص باتري‌هاي ذخيره‌ساز و اينورترهاي با كيفيت نيازمند واردات يا توسعه داخلي هستيم. مديريت شبكه نيز بايد تغيير كند؛ زيرساخت فعلي براي پذيرش برق پراكنده طراحي نشده است.»
وي راهكار را اين‌گونه شرح مي‌دهد: «دولت بايد با اصلاح تعرفه‌ها، تسهيلات بلاعوض و خريد تضميني، انگيزه اقتصادي براي مردم و صنايع ايجاد كند. پايگاه‌هاي بسيج، مدارس و مراكز درماني بايد به سرعت به برق خورشيدي مجهز شوند و در قوانين پدافند غير‌عامل، اين تجهيز الزامي گردد.»
ناصري در پايان بر لزوم سياست‌گذاري فعالانه تأكيد مي‌كند: «جنگ آينده، جنگ برق است. پيروزي با كشوري است كه قطعي برق نداشته باشد. دستگاه‌هاي مديريتي كشور بايد برق خورشيدي را به عنوان اولويت ملي ببينند؛ نه فقط يك گزينه لوكس زيست‌محيطي.»
وي معتقد است اتصال پدافند غيرعامل به سياست‌گذاري انرژي «نيازمند جراحي بزرگ» است و «صنايع فناوري اطلاعات، بانك‌ها، نيروهاي انتظامي و حتي كشاورزان بايد برنامه الزام‌آور براي استفاده از پنل خورشيدي داشته باشند.»
در دنياي پرآشوب امروز، امنيت برق صرفاً به ساخت نيروگاه‌هاي بزرگ‌تر يا واردات سوخت بيشتر وابسته نيست. تنوع‌بخشي به توليد و تمركززدايي، سپري است كه ايران را در بزنگاه‌هاي جنگ و بحران از فروپاشي محافظت مي‌كند.
دست‌يافتن به امنيت پايدار برق، يعني توسعه فراگير انرژي خورشيدي از پشت‌بام منازل تا نقاط دوردست روستايي. امروز انتخاب با ماست؛ يا روش‌هاي سنتي را ادامه دهيم و هر لحظه آسيب‌پذير بمانيم، يا با جسارت، تابش خورشيد را به ضمانت‌بخشي براي فرداي ايران تبديل كنيم.