اسراييل و زير پا گذاشتن همه قوانين بينالمللي
در يادداشتهايي كه بر بلنداي اين ستون داشتهام بارها بر اين واقعيت تاكيد كردهام كه نظام بينالملل تنها در اختيار قدرتمندان و زورگويان است و هرگز نبايد توقع رفتارهاي عادلانه و انساني از يك چنين نظامي داشت. تهاجم ناعادلانه اسراييل عليه ايران بدون اعلام جنگ به ايران، نشاندهنده بيفايده بودن اين نظم بينالمللي است. از نظر حقوق بينالملل حمله اسراييل به ايران تهاجم بوده و محكوم است.

در يادداشتهايي كه بر بلنداي اين ستون داشتهام بارها بر اين واقعيت تاكيد كردهام كه نظام بينالملل تنها در اختيار قدرتمندان و زورگويان است و هرگز نبايد توقع رفتارهاي عادلانه و انساني از يك چنين نظامي داشت. تهاجم ناعادلانه اسراييل عليه ايران بدون اعلام جنگ به ايران، نشاندهنده بيفايده بودن اين نظم بينالمللي است. از نظر حقوق بينالملل حمله اسراييل به ايران تهاجم بوده و محكوم است.
اسراييل حق ندارد به يك كشور عضو سازمان ملل بدون اعلام جنگ حمله كند. اينكه ادعا ميشود، اسراييل حمله پيشدستانه كرده باطل است. همانطور كه زماني كه روسيه حمله پيشدستانهاي عليه اوكراين صورت داد، همه جهان آن را محكوم كردند.
اين دو حمله دقيقا مانند هم هستند اما سياستهاي دوگانه غرب در مواجهه با يك رفتار واحد از سوي دو كشور به گونهاي است كه يكي را محكوم كرده و براي آن ائتلاف تشكيل ميدهند اما در مورد دوم لام تا كام سخن نگفته و روزه سكوت ميگيرند. از نظر حقوق بينالملل حمله اسراييل به ايران زير پاگذاشتن همه قوانين بينالمللي است. هم منشور ملل متحد و هم عهدنامههاي بينالمللي و ساير كنوانسيونهاي جهاني اين اصل را مد نظر دارند كه هر حملهاي بدون اعلام قبلي محكوم است.
اين همان استدلالي است كه سازمان ملل در قطعنامه 598 عراق را به وسيله آن محكوم كرد و اين كشور را آغازگر جنگ 8ساله ايران و عراق معرفي كرد. وقتي خاوير پرز دكوئيار گزارش جنگ ايران و عراق را قرائت ميكرد، اعلام كرد كه عراق بدون اعلان جنگ و بدون هيچ دليل محكمه پسندي به ايران حمله كرده است! همين موضوع از منظر حقوقي در مورد تهاجم اسرایيل عليه ايران هم قابليت طرح دارد. البته اين رويكرد از منظر حقوق بينالملل قابليت طرح دارد و ايران ميتواند پيگير موضوع شود. اما در عمل، حقوق بينالملل در انتهاي زنجيره تصميمات قرار دارد و موضوع مهم سياست بينالملل و واقعگرايي است كه در اين چرخه مطرح است. در اين شرايط ترامپ اخيرا اعلام كرده كه ايران بايد به ميز مذاكرات بازگردد. به زعم ترامپ ايران نبايد فرصت مذاكرات را از دست بدهد! اين همان رويكرد چماق و هويج امريكاي مدل ترامپ است.
ترامپ قبلا چماق خود را با حمله اسراييل بلند كرده است. پس از آن هويج را به ايران نشان ميدهد تا پاي ميز مذاكره بازگردد. ترامپ تلويحا ميگويد كه پس از چماق نوبت هويج است. قبل از اين مرحله هم به ادعاي خودش به ايران 60 روز فرصت داده بود و روز شصتويكم به ايران حمله كرد. نكته مضحك در اين معادله اين بود كه ترامپ آخرين فرصت مذاكرات را در روز شصتوسوم تعيين كرده بود. پرسش اين است كه اگر قرار بود 60 روز براي مذاكرات وقت صرف شود، آخرين دور مذاكرات نبايد روز شصتوسوم تعيين ميشد! به هر حال چماق امريكا كه اسراييل است بلند شده و بر ساختارهاي ايران فرود ميآيد. ايران اما هرگز از ميز مذاكرات دور نبوده است. با حمله ساعاتي قبل به ساختمان شيشهاي صدا و سيما، نشان داد كه اسراييل به هيچ اسلوب و روشي پايبند نيست. در يك چنين شرايطي ايران بايد راهبردي را انتخاب كند تا منافع ملي مردم و آينده كشور تامين شود. بدون ترديد هيچ عقل سليمي خواهان تداوم جنگ نيست. از بين رفتن زيرساختها و آسيبهاي جدي اقتصادي به هيچوجه عاقلانه نيست. ژنرال كارل فون كلازوين استراتژيست بزرگ پروسي ميگويد، جنگ ادامه سياست است فقط با ابزارهاي متفاوت. به نظر ميرسد اسراييل و امريكا در كنار هم در حال استفاده از ابزار متفاوتي براي تامين منافع خود هستند، ايران هم تلاش ميكند با ابزارهاي خود در ميدان و ديپلماسي نهايت دستاورد را كسب كند. اينكه پرده اخر اين تنازع چه دستاوردي را شكل خواهد داد به گذشت زمان نياز دارد، اما از همين حالا ميتوان گفت كه ايران محبوبيت بسياري ميان افكار عمومي مردم منطقه و جهان دست يافته است.