مونا كابلي، فعال و مدير بازار سرمايه مطرح كرد

آينده استارت‌آپ‌ها در بورس

۱۴۰۴/۰۳/۲۱ - ۰۱:۰۰:۵۵
|
کد خبر: ۳۴۵۷۲۹

شايد كمتر كسي در سال‌هاي گذشته فكر مي‌كرد كه سايت‌ها و اپليكيشن‌هايي كه در حوزه ارايه خدمات استارت‌آپ‌ها فعاليت مي‌كنند، حتي از صد كيلومتري سازمان بورس و اوراق بهادار رد شوند، اما در سال‌هاي اخير و با توسعه بازار، اين شركت‌ها نيز اشتياق‌شان براي تامين مالي از بورس چند برابر شد كه تپسي را مي‌توان اولين فرزند اين اشتياق دانست- در حال حاضر نيز استار‌ت‌آپ‌هايي مانند بلد، بازار، نشان، ديجي‌كالا و صدها اسم ديگر به دنبال ورود به بازار سرمايه‌اند و تكليف آنها فعلا نامشخص است- در همين راستا صداي بورس سراغ مديرعامل كارگزاري فارابي رفت و در گفت‌وگويي كه با مونا كابلي داشتيم ضمن صحبت درباره استارت‌آپ‌ها به مسائل روز بازار مانند پذيرش ساير شركت‌ها و دليل موفق نشدن سهامي عام پروژه‌ها پرداختيم.

شايد كمتر كسي در سال‌هاي گذشته فكر مي‌كرد كه سايت‌ها و اپليكيشن‌هايي كه در حوزه ارايه خدمات استارت‌آپ‌ها فعاليت مي‌كنند، حتي از صد كيلومتري سازمان بورس و اوراق بهادار رد شوند، اما در سال‌هاي اخير و با توسعه بازار، اين شركت‌ها نيز اشتياق‌شان براي تامين مالي از بورس چند برابر شد كه تپسي را مي‌توان اولين فرزند اين اشتياق دانست- در حال حاضر نيز استار‌ت‌آپ‌هايي مانند بلد، بازار، نشان، ديجي‌كالا و صدها اسم ديگر به دنبال ورود به بازار سرمايه‌اند و تكليف آنها فعلا نامشخص است- در همين راستا صداي بورس سراغ مديرعامل كارگزاري فارابي رفت و در گفت‌وگويي كه با مونا كابلي داشتيم ضمن صحبت درباره استارت‌آپ‌ها به مسائل روز بازار مانند پذيرش ساير شركت‌ها و دليل موفق نشدن سهامي عام پروژه‌ها پرداختيم.

ارزيابي شما از ميزان كفايت روش‌هاي ورود شركت‌ها به بازار سرمايه چيست؟ در سال‌هاي اخير، با تصويب دستورالعمل شركت‌هاي پروژه‌محور به‌منظور كمك به تامين مالي پروژه‌هاي اقتصادي و رشد پايدار اقتصاد كشور، بازار سرمايه‌گذار حرفه‌اي در بورس تهران راه‌اندازي شد كه بر اساس آن، سهام شركت‌هايي كه ماهيت پروژه‌اي دارند، هنوز به مرحله بلوغ و سودآوري نرسيده‌اند و داراي ريسك بالايي هستند، در اين بازار معامله مي‌شوند ضمن اينكه روش‌هاي موجود براي ورود شركت‌ها به بازار سرمايه، از نظر تنوع بازارها و شرايط پذيرش، تا حد زيادي پاسخگوي نيازهاي شركت‌هاي مختلف است، اما پيچيدگي فرآيندها، طولاني بودن زمان پذيرش و سخت‌گيري‌هاي برخي معيارها ممكن است براي شركت‌هاي كوچك‌تر يا نوپا چالش‌برانگيز باشد و توسعه بازار نوآفرين و ساده‌سازي فرآيندها مي‌تواند اين كاستي‌ها را برطرف كند.

آينده شركت‌هاي استارت‌آپي در بازار سرمايه را چگونه مي‌بينيد؟استارت‌آپ‌ها در سراسر جهان در حال ظهور هستند و توجه سرمايه‌گذاران را به خود جلب كرده‌اند، به‌طوري‌كه اين كسب‌وكارها معمولا در حوزه‌هاي فناوري پيشرفته (High-Tech) يا فناوري‌هاي نوظهور (Emerging Technologies) فعاليت مي‌كنند.موفق‌ترين اكوسيستم‌هاي استارت‌آپي، مانند سنگاپور، هنگ‌كنگ، پكن، سئول و بنگلور، نه‌تنها مراكز فعاليت استارت‌آپي به‌شمار مي‌روند، بلكه از محيط‌هاي حمايتي قوي برخوردار هستند و به‌دليل اقتصاد توسعه‌يافته، مشوق‌هايي مانند معافيت‌هاي مالياتي و حمايت‌هاي زيرساختي، از محبوب‌ترين مراكز فعاليت استارت‌آپي محسوب مي‌شوند و آينده روشني پيش رو دارند.

 

منظورمان در ايران بود...

ايران نيز با بهره‌مندي از ميراث فرهنگي غني و پتانسيل اقتصادي بسيار بالا، ظرفيت قابل‌توجهي براي توسعه استارت‌آپ‌ها دارد، اما براي تحقق اين ظرفيت، دولت بايد سرمايه‌گذاري‌هاي كلان در آموزش و زيرساخت‌هايي كه با رشد استارت‌آپ‌ها در آينده مرتبط است را در دستور كار خود قرار دهد و با تدوين سياست‌هاي حمايتي، راه‌اندازي و رشد استارت‌آپ‌ها را تسهيل كرده و زيرساخت‌ها، دسترسي به سرمايه، و نيروي كار ماهر را توسعه دهد- با تقويت زيرساخت‌ها و سياست‌هاي حمايتي، استارت‌آپ‌هاي ايراني مي‌توانند در بازار سرمايه نقش پررنگ‌تري ايفا كنند و بازار نوآفرين فرابورس فرصت مناسبي براي ورود استارت‌آپ‌ها به بازار سرمايه فراهم كرده است، اما موفقيت آنها به ساده‌سازي فرآيند پذيرش، افزايش آگاهي سرمايه‌گذاران و كاهش ريسك‌هاي مالي بستگي دارد.

چرا شركت‌هاي سهامي عام پروژه رونق نگرفتند؟كشور ما هرساله با كمبود نقدينگي و كسري بودجه مواجه است كه اين امر به ركود در برخي حوزه‌ها منجر شده، اما سرمايه‌گذاري و تامين مالي پروژه‌هاي ملي، تكميل و بهره‌برداري از آنها مي‌تواند به رشد اقتصادي، افزايش توليد، اشتغال‌زايي و مهار تورم كمك كند- در گذشته، تامين مالي پروژه‌ها عمدتا از طريق وام‌هاي بانكي انجام مي‌شد، اما بانك‌ها بخش عمده منابع خود را به دارايي‌هاي غيرنقدي تبديل كرده‌اند و اكنون با كمبود نقدينگي مواجه هستند، بنابراين استفاده از ابزارهاي خارج از شبكه بانكي براي تكميل پروژه‌هاي نيمه‌تمام اجتناب‌ناپذير است- يكي از اين ابزارها، بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي بازار سرمايه است كه تامين مالي از طريق آن به دو شكل ابزارهاي بدهي‌محور (مانند انتشار انواع صكوك) و ابزارهاي سرمايه‌محور (مانند پذيرش شركت‌ها يا افزايش سرمايه) انجام مي‌شود.

مزاياي اين روش نسبت به روش‌هاي ديگر تامين مالي چيست؟شركت‌هاي سهامي عام پروژه، يكي از ابزارهاي تامين مالي سرمايه‌محور محسوب مي‌شوند كه توسط سازمان بورس و اوراق بهادار براي تامين مالي پروژه‌هاي توليدي و عمراني طراحي شده‌اند و امكان جمع‌آوري مبالغ خرد مردمي را براي تكميل و بهره‌برداري از پروژه‌هاي زيربنايي فراهم مي‌كنند و سهام اين شركت‌ها پس از تاسيس و طي مراحل قانوني، در بورس يا فرابورس قابل معامله است- اين شركت‌ها مزايايي دارند، از جمله تضمين كف سود توسط بانك و انتقال سهام پروژه به سرمايه‌گذار به عنوان دارايي كه در برابر تورم ارزش خود را حفظ مي‌كند. روش‌هاي مختلف استفاده از اين ابزار چگونه است؟بر اساس دستورالعمل، پذيره‌نويسي شركت‌هاي سهامي عام پروژه به سه روش انجام مي‌شود: ۱) تاسيس شركت سهامي عام جديد كه پروژه موجود به عنوان آورده غيرنقدي به شركت منتقل شده و از طريق پذيره‌نويسي، منابع مالي موردنياز جمع‌آوري مي‌شود؛ ۲) افزايش سرمايه از محل سلب حق تقدم در شركتي كه پروژه در آن اجرا مي‌شود، پس از تبديل شركت موجود به سهامي عام؛ ۳) تاسيس هلدينگ سهامي عام كه شركت‌هايي با پروژه‌هاي نيمه‌تمام مي‌توانند از طريق پذيره‌نويسي، منابع مالي را تامين كرده و صرف تكميل پروژه‌هاي هلدينگ كنند، اما همه اين فرآيندها منوط به داشتن طرح توجيهي و برنامه كسب‌وكار مناسب است كه بايد به تاييد هيات پذيرش بورس يا فرابورس برسد.

ايراد اصلي اين روش از تامين مالي‌چيست؟ناراستي‌ها و اشكالاتي در مسير تاسيس شركت‌هاي سهامي عام پروژه وجود دارد كه موجب طولاني شدن فرآيند پذيرش اين‌گونه شركت‌ها شده است، به‌طوري‌كه از سال ۱۴۰۰ تاكنون، تنها سه شركت تجلي توسعه معادن و فلزات، گسترش سوخت سبز زاگرس و اكسير مس (كه هر سه ماهيت دولتي دارند) تاسيس شده و امكان استفاده از اين دستورالعمل را پيدا كرده‌اند- دلايل عدم اقبال شركت‌ها به اين ابزار عبارتند از:

۱- طولاني بودن فرآيند پذيرش كه بعضا بيش از يك سال به طول مي‌انجامد.

۲- اعمال نظرهاي شخصي و سخت‌گيرانه در جلسات هيات پذيرش، به‌گونه‌اي كه گاهي معيارهاي مورداستفاده براي شركت‌هاي بالغ، براي شركت‌هاي پروژه‌محور نيز اعمال مي‌شود.

۳- عدم شناخت و هماهنگي اركان و تضاد منافع ميان آنها، زيرا اجراي موفق يك پروژه به همكاري اركان پروژه (از جمله پيمانكاران، اركان نظارتي و اركان اجرايي) وابسته است و در برخي موارد، عدم همكاري اركان نظارتي و سازنده پروژه مي‌تواند هزينه‌هاي ساخت را افزايش داده يا حتي پروژه را ناتمام بگذارد.

۴- شرط حداقل ۲۰ درصد پيشرفت فيزيكي و ريالي براي پروژه‌ها كه براي پروژه‌هايي كه تازه آغاز شده‌اند، محدوديت ايجاد مي‌كند.

در نهايت بايد بر اين نكته نيز تاكيد كنم كه رفع موانعي كه به آن اشاره كردم و همچنين ساده‌سازي فرآيندها و افزايش آگاهي سرمايه‌گذاران مي‌تواند به رونق اين ابزار كمك كند تا تامين مالي از بازار سرمايه و از طريق اين روش بهتر از گذشته اجرايي شود.