
بازار سهام؛ قرباني نبود متولي
داستان نبود اعتماد در بورس تهران به امروز و ديروز باز نميگردد و تقريبا چهار، پنج سالي ميشود كه بازار سهام روزگار تلخي را سپري ميكند و شاهد آن هستيم كه هر مسوولي با دستكاري و دخالت در بازار سهام باعث شده كه روزگار بورس تلختر از ديروز شود و به نوعي هر روز بيش ازگذشته زيان ثبت كند.
داستان نبود اعتماد در بورس تهران به امروز و ديروز باز نميگردد و تقريبا چهار، پنج سالي ميشود كه بازار سهام روزگار تلخي را سپري ميكند و شاهد آن هستيم كه هر مسوولي با دستكاري و دخالت در بازار سهام باعث شده كه روزگار بورس تلختر از ديروز شود و به نوعي هر روز بيش ازگذشته زيان ثبت كند.
بارها گفته شده كه ركن اساسي و اصلي سرمايهگذاري در هر بازاري اعتماد است؛ اما سالهاست كه اين اعتماد توسط مسوولان خدشهدار شده و بسياري از سرمايهگذاران از جمله سرمايهگذاران با تجربه نميتوانند به سمت و سوي سرمايهگذاري در بورس قدم بردارند.
بورس تهران هر روز يك خبر و شرايط جديدي را تجربه ميكند و به همين واسطه نتوانسته يك آرامش نسبي داشته باشد. همين اخبار باعث شده كه طي سومين روز كاري هفته شاخص كل بورس تهران از كانال سه ميليون واحدي خارج شود و مجددا به محدوده ۲.۹ ميليوني بازگردد.
درحال حاضر اخبار بسياري حول محور بورس وجود دارد و همين اخبار روند بازار سهام را منفي كرده است. براي نمونه همچنان تكليف مذاكرات مشخص نيست و دوم اينكه حواشي عرضه خودرو در بورس كالا تمامي ندارد و هر روز شاهد انتشار يك خبر جديد در اين خصوص هستيم، البته نبايد از خبر واگذاري خودروسازان غافل شد، اين موضوع نيز حواشي بسياري براي بازار سهام ايجاد كرده و باعث شده كه رونق بورس هر روز كمتر از روز گذشته شود.
اخبار و نداشتن نبود متولي در بازار سرمايه باعث شده كه شرايط كنوني پيشآيد و باعث شده بسياري گمان كنند كه بازار سهام متولي ندارد. بسياري از كارشناسان عقيده دارند كه در شرايط فعلي بازار سرمايه بايد مديران ارشد بورسي نسبت به شرايط واكنش نشان دهند و به نوعي با اين واكنشها اجازه دخالت يا دستكاري در شرايط بازار را ندهند.
مجموعه دخالت و دستكاريها و عدم واكنش متولي باعث شده كه همچنان روزگار بورس تلخ بماند و شاهد زيانسازي ادامهدار در اين بازار باشيم. در اصل اگر متولي در بازار وجود داشت و نسبت به دخالتها و دستكاريها واكنش نشان ميداد هيچگاه شاهد سقوط ادامهدار بورس نبوديم و بازار تنها در برههاي از زمان روند اصلاحي به خود ميگرفت و پس از آن مجدد صعودي ميشد.
بازار سهام از سال ۹۹ تا امروز در صدر دخالتها و دستكاريهاي مختلف بوده به همين واسطه نسبت به هر خبري بلافاصله و با سرعت بيشتري واكنش نشان داده است. در اصل مجموعه دستكاريهاي گذشته بورس را آسيب پذيرتر از گذشته كرده است و اين عامل باعث شده كه بازار سهام نسبت به هر خبري واكنش منفي نشان دهد. حال اگر بازار متولي داشت و در جهت اعتمادسازي قدم برداشته ميشد اين روزها به واسطه نوسان اخبار شاهد قرمزپوشي بورس نبوديم.
در اصل به نظر ميرسد كه در شرايط اين روزهاي بازار سياستگذار ميتواند در راستاي افزايش اعتمادسازي قدم بردارد كه اين افزايش اعتماد نيز عملكرد يك الي دو روزه نيست و ماهها زمان نياز دارد. سهامداران آنقدر از بازار سهام دور شدهاند كه ميزان كارمزد شركتها كاهش يافته و به نوعي شاهد كاهش درآمد شديد در اغلب شركتهاي بورسي هستيم و به همين واسطه برخي شركتها در ميان مدت مجبور به تعديل نيرو شدهاند.
در اصل يك روند نادرست و عدم توجه سياستگذاران به بازار سرمايه باعث ضربههاي شديدي شده كه مهمترين آن پس از زيانسازي بازار را ميتوان تعديل نيروي شركتهاي بورسي دانست. اگر اعتماد دوباره به بورس بازگردد شاهد رونق معاملات خواهيم بود و زيانسازي سرمايهگذاران به سود تبديل ميشود و در نهايت ميزان معاملات افزايش و كارمزد شركتها نيز صعودي ميشود. همين عامل باعث ميشود كه شركتها مجددا به استخدام نيرو روي بياروند و يك روند منفي در اقتصاد به روند مثبت تبديل شود، چراكه بازار سهام آينه تمام نماي اقتصاد كشور است و هرگونه تغييري ميتواند مستقيما روي اقتصاد كشورنيز تاثيرگذار باشد.
سقوط شاخص كل بورس
احمد اشتياقي، كارشناس بازار سرمايه در گفتوگوي اخير خود درخصوص شرايط بازار گفت: به نظر من، افت شاخص بيش از هرچيز ناشي از نوعي بههمريختگي و نبود ديدگاه بلندمدت در معاملات بازار بود. حدود ۸۰ درصد خريداران سهام در ماههاي اخير، با نگاه كوتاهمدت و سودهاي نوساني وارد بازار شدهاند. تمركز نوسانگيرها عمدتا روي صندوقهاي اهرمي بود. صندوقهاي اهرمي در مقطعي با تخفيفهاي سنگين و همراه با انرژي منفي در بازار معامله شدند. زماني كه قيمت اين صندوقها تا منفي ۱۰ درصد سقوط كرد، فضاي بازار دچار ترس و واهمه شد و خريداران از بازار عقب كشيدند. در چنين شرايطي فروشندگان قدرت بيشتري پيدا كردند و نهايتا شاخص كل از كانال سه ميليون واحدي نيز پايينتر رفت.
در حال حاضر حتي واكنش بازار به اخبار مذاكرات نسبت به گذشته تغيير كرده است. ديگر بازار به اخبار پراكنده و تاييدنشده واكنش مثبت نشان نميدهد. فعالان بازار ميگويند منتظر ميمانند تا نتيجه مذاكرات قطعي شود و بعد تصميمگيري خواهند كرد، زيرا تجربههاي قبلي نشان داده مثبت شدن فضاي مذاكرات معمولا دوام كوتاهي دارد و دوباره شرايط منفي ميشود.بازار اكنون تمركز خود را روي «بعد از توافق» گذاشته است. بسياري از سرمايهگذاران عنوان ميكنند تا زماني كه نتيجه مذاكرات بهطور قطعي مشخص نشود، قصد ورود به بازار را ندارند. از نظر من حتي در صورت حصول توافق هم، شاهد رشد چشمگيري در شاخص نخواهيم بود. پيشبيني من اين است كه شاخص، حتي در سناريوي توافق، تا پايان تيرماه به سطح دو ميليون و ۶۰۰ هزار واحد برسد و نه بيشتر.
سهام خودرويي همواره اثرات رفتاري قوي بر بازار داشتهاند. اخيرا تصميماتي نظير مجوز كشف قيمت با ضرايب بالا، بدون فراهم كردن زمينه رشد بعدي، موجب شده انرژي اين گروه براي ادامه روند رشد تخليه شود. همچنين بحث قيمتگذاريهاي دستوري و رقابتي فضاي مبهمي ايجاد كرده كه وضعيت بازار را تحت تاثير قرار داده است. متاسفانه سهام خودرويي بهجاي اينكه محرك رشد باشند، اثر منفي گذاشتهاند. اتفاقات هفتههاي اخير بار ديگر ثابت كرد كه بازار سرمايه ايران بيش از آنكه به متغيرهاي بنيادين وابسته باشد، تحت تاثير تصميمات سياسي، ابهامهاي مديريتي و نوسانات خبري قرار دارد. آنچه بيش از همه نگرانكننده است، غيبت نهاد ناظر در ايفاي نقش فعال و مسوولانه است. براي بازگشت اعتماد به بازار به شفافيت، پاسخگويي و دخالت موثر سازمان بورس نياز داريم وگرنه ممكن است باز هم شاهد روزهاي تاريكتري در بازار سرمايه كشور باشيم.