ميراث ناترازي بر دوش دولت
مساله اين است كه دولت چهاردهم با يك چالش جدي در حوزه ناترازي انرژي مواجه شده كه خروج از آن به سادگي نخواهد بود. اين كمبودها با توجه به نزديك شدن به تابستان و پيك مصرف برق، نگرانيهاي بسياري را ايجاد كرده است.

مساله اين است كه دولت چهاردهم با يك چالش جدي در حوزه ناترازي انرژي مواجه شده كه خروج از آن به سادگي نخواهد بود. اين كمبودها با توجه به نزديك شدن به تابستان و پيك مصرف برق، نگرانيهاي بسياري را ايجاد كرده است. يكي از مهمترين پيش نيازها براي عبور از چالش و مهار تبعات مخرب آن، داشتن درك درست از بحران و بررسي دقيق ابعاد گوناگون آن است. اين شناخت براي ناترازي انرژي هم واجد اهميت ويژه است. اما متاسفانه برخي افراد و گروهها، اقدام به انتشار اخبار و تحليلهايي ميكنند كه نسبت چنداني با واقعيت ندارد. معادله ناترازي براي ايران به اين شكل ظهور و بروز دارد. ايران در زمستان با معضل جدي كمبود گاز و در تابستان با كمبود برق مواجه است. البته بعضا فراگير شدن بحران باعث شده در زمستان نيز شاهد قطعي برق باشيم. در تابستان مشكل ايران فقدان سرمايهگذاري براي تامين ظرفيتهاي پيك برق است. در تابستان اما مصرف گاز خانگي در پايينترين حد است و دولت ميتواند با آزادسازي گاز، برق مورد نياز خود را توليد كند. اين فقدان به دليل عدم سرمايهگذاري طي سالهاي گذشته و الحاق نشدن ظرفيتهاي تجديدپذيرها به شبكه توزيع برق است. اين روند باعث شده ايران كمبودي حول و حوش ۲۴هزار مگاوات برق را تجربه كند. در كنار آن مساله خشكسالي هم باعث شده نيروگاههاي برقابي از مدار خارج شوند و ۹هزار مگاوات به كمبودهاي فعلي برق افزوده شود. كمبودهايي كه در كنار هم اعداد و ارقامي حول و حوش ۳۳هزار مگاوات كمبود برق را شكل ميدهند.
پرسش مهم اما نحوه عبور از چالشهاي پيش رو است؟
وقتي مسوولان در كوتاهمدت در حوزه توليد اضافي نتوانند اقدام و كار قابل توجهي انجام دهند، تنها راه باقي مانده اصلاح الگوي مصرف برق خواهد بود. لازم است تا زمان به بار نشستن برنامهريزيهاي اجرايي براي ارتقاي سطح توليد برق، مسوولان راهكارهايي كه براي صرفهجويي برق پيدا كنند. مثلا در ايران يك واحد مسكوني با روشن كردن كولر گازي، دماي ۱۸درجه را تامين ميكند، خانواده ديگري دماي ۲۵درجه را! اين روند نشاندهنده آن است كه در ايران اقدام مناسبي براي فرهنگسازي در مورد انرژي و ارايه الگوي مناسب صورت نگرفته است. اين نوع فرهنگسازيها كمك میكند تا دولت پيك برق تابستاني را با خسارات بيشتري سپري كند. از سوي ديگر دولت بايد به اتلاف برق و هدر رفت انرژي در ادارات هم توجه كند. دفاتر و سالنهاي بسياري در ادارات مختلف وجود دارند كه بدون اينكه مراجعهكنندهاي داشته باشند، انرژي مصرف ميكنند. دولت بايد از طريق تغيير ساعت فعاليت ادارات و اعمال نظارتهاي لازم از هدر رفت انرژي جلوگيري كند. در كنار اين موارد رفتاري و فرهنگي دولت بايد روند سرمايهگذاريها براي افزايش توليد را آغاز كند. در شرايطي كه مساله تحريمها باعث شده دولت نه خود ظرفيت مالي چنداني براي سرمايهگذاري در حوزه انرژي داشته باشد و نه امكان جذب سرمايههاي خارجي وجود داشته باشد، بخش خصوصي امكاني است كه كمك ميكند ايران، زمينههاي افزايش توليد را حداقل براي سالهاي آينده فراهم سازد. تا چشم به هم بگذاريم تابستان ۴۰۵ و ۴۰۶ از راه ميرسد و مردم مطالبات جدي براي حل معضل ناترازيهاي انرژي خواهند داشت. براي بهبود وضعيت توليد انرژي از همين امروز بايد برنامهريزي و سرمايهگذاري كرد. اما متاسفانه هنوز دورنماي معقولي از ورود بخش خصوصي به بحث سرمايهگذاري در حوزه انرژي مشاهده نميشود. براي اين منظور دولت، ساختارهاي تصميمساز و سياستگذاران بايد بسترهاي مناسب را براي مشاركت بخش خصوصي فراهم سازند. يكي از اين بسترهاي مناسب، عدم دخالت دولت در بحث قيمتگذاري برق است. دولت بايد اجازه دهد، روند تعيين قيمتها از طريق نظام عرضه و تقاضا و از بطن مذاكرات بخش خصوصي و صنايع تعيين شود. نبايد فراموش كرد، بيش از ۲دهه است سرمايهگذاري مناسبي در صنعت برق ايران صورت نگرفته است. اين مدت، زمان زيادي است تا ناترازيهاي عميق شكل گرفته و كژكاركردي ايجاد كند. براي رفع اين كاستي و كمبود، بايد همه ظرفيتهاي كشور به كار گرفته شوند. ايران در دهه ۸۰ يكي از صادركنندگان بزرگ برق منطقه بود و جدا از تامين نيازهاي داخلي كشور، نياز بسياري از كشورهاي همسايه را نيز تامين ميكرد. براي تداوم اين وضعيت صادراتي بايد سرمايهگذاري مناسبي در زيرساختهاي برق كشور صورت گيرد. برخي اظهارات در اين خصوص كه ايران ميتواند برق مورد نياز خود را در استانهاي مختلف ار كشورهاي همسايه تامين كند فاقد رويكردهاي واقعگرايانه است. اصولا ايران، وابستگي خاصي به كشورهاي همسايه نداشته است. ايران بيشتر صادركننده بوده است. كشورهاي همسايه نهايتا يك الي ۲هزارمگاوات برق ميتواند به ايران بفروشند نه بيشتر. ضمن اينكه وابسته شدن به انرژي كشورهاي همسايه در بلندمدت، تبعات سياسي، اقتصادي و راهبردي نامناسبي براي ايران خواهد داشت. ايران مانند گذشته بايد تلاش كند به هاب انرژي منطقه بدل شود و نياز كشورهاي همسايه مانند عراق، پاكستان، امارات، كويت و... به برق را تامين كند. وابستگي به برق تركيه و تركمنستان و حتي آذربايجان، ايران را وارد فضاي متفاوت و خطرناكي ميكند.