ضرر 168‌هزار‌میلیارد تومانی ایران از فرسایش خاک

۱۳۹۴/۰۹/۲۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۳۴۵۴۵

سالانه 2 میلیارد تن خاک از دست می‌دهیم

گروه اقتصاد اجتماعی هادی آذری

تقریبا همگان بر سر این مساله اجماع دارند که دولت‌ها و موسسات بین‌المللی آن‌طور که باید و شاید به مسائل حاد و مبرمی چون بیابان‌زایی، فرسایش زمین و خشک‌سالی توجه کافی ندارند در حالی که این مسائل می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیر و گسترده‌یی برای حیات انسانی به دنبال داشته باشد. بنابراین آگاهی‌بخشی در خصوص این پدیده‌ها از دو جنبه حائز اهمیت است؛ یکی آگاهی از تاثیرات منفی این پدیده‌های نامیمون بر توسعه اقتصادی-اجتماعی و دیگری سوق دادن افکار عمومی برای چاره‌اندیشی به‌منظور ایجاد شکلی پایدارتر و منعطف‌تر از مدیریت زمین و خاک در آینده. درک و سنجش هزینه‌های اقتصادی و اجتماعی ناشی از سه پدیده بیابان‌زایی، فرسایش زمین و خشک‌سالی که در دو شکل مستقیم و غیرمستقیم خود را بروز می‌دهند، برای طرح‌ریزی سیاست‌ها و استراتژی‌های راهبردی در این زمینه از اهمیت وافری برخوردار است. این در حالی است که حتی در مقالات علمی و اکادمیک نیز کمتر به جوانب اقتصادی بیابان‌زایی و فرسایش خاک پرداخته شده است و نخستین تلاش‌ها برای ارائه الگویی اقتصادی از فرسایش خاک به اواخر دهه 1980میلادی بازمی‌گردد.

هزینه‌های اقتصادی مستقیم در کاهش درآمد کاربران زمین خود را نشان می‌دهد که نتیجه کاهش باروری زمین است. این هزینه‌ها به خود کاربران زمین تحمیل می‌شوند که به نوعی عامل فرسایش نیز هستند. برای مثال، در تحقیقی که در دهه 1980 درخصوص هزینه‌های مستقیم فرسایش خاک برحسب تولید ناخالص داخلی در چهار کشور مختلف صورت گرفت، نشان می‌داد که در هزینه‌های مستقیم فرسایش خاک در ایالات متحده، 0.4درصد از تولید ناخالص ملی، در هند 2درصد از تولید ناخالص ملی، در بورکینافاسو 9درصد تولید ناخالص ملی و در مالی 12.5درصد از تولید ناخالص مالی را تشکیل می‌داده است. با این حال، این برآورد هزینه‌های مستقیم پدیده فرسایش خاک در تحقیقات و پژوهش‌های مختلف، تفاوت‌های فاحشی را نشان می‌دهد. نبود ارزیابی‌های بیوفیزیکی قابل‌اعتماد در خصوص میزان و نرخ تغییر بیابان‌زایی، استفاده از روش‌های تخمینی مختلف و نبود سابقه پژوهش اقتصادی در این حوزه از جمله مواردی است که می‌تواند علت وجود تفاوت‌های فاحش در برآوردهای صورت گرفته از میزان هزینه‌های اقتصادی در تحقیقات مختلف باشد.


هزینه‌های فرسایش خاک امریکا

7 درصد تولید ناخالص داخلی

هزینه‌های اقتصادی غیرمستقیم نیز خود را در تاثیرات جانبی نشان می‌دهد که فرسایش زمین به‌دنبال دارد و اغلب بر زندگی افرادی تاثیر می‌گذارد که کاربر زمین نبوده و عملا نقشی در فرسایش زمین ایفا نمی‌کنند. به عنوان مثال، فرسایش خاک از طریق آب و باد، گل و لای گرفتن رودخانه‌ها، منابع آبی و مسیرهای آبیاری را به‌دنبال دارد که باعث کاهش کارایی آنها و افزایش احتمال جاری شدن سیل می‌شود. علاوه بر این، گل آلود شدن آب می‌تواند حیات برخی گونه‌های ماهیان از جمله ماهی آزاد که برای تخم‌ریزی نیازمند آب تمیز و غیرگل‌آلود است را در معرض خطر قرار دهد. در مقایسه با هزینه‌های مستقیم، در خصوص هزینه‌های غیرمستقیم فرسایش خاک تخمین‌های کمتری صورت گرفته است که عمده دلیل آن نبود و فقدان داده و اطلاعات در این رابطه است. با این حال، به عنوان مثال هزینه غیرمستقیم سالانه فرسایش خاک در ایالات متحده حدود 17 میلیارد دلار برآورد می‌شود که با احتساب رقم 27 میلیارد دلاری هزینه‌های مستقیم، کل میزان هزینه‌های فرسایش خاک را به 7درصد تولید ناخالص داخلی افزایش می‌دهد. در چین، توفان‌های شن ناشی از فرسایش خاک، هزینه‌های غیرمستقیم دیگری را نیز از لحاظ تاخیر در پروازها و تاثیراتش بر سلامتی انسان به‌ اقتصاد این کشور تحمیل کرده است. تفاوت و نادقیق‌بودن برآوردهای صورت گرفته از هزینه‌های غیرمستقیم دلایل و توضیحی مشابه تفاوت در برآوردهای صورت گرفته از هزینه‌های مستقیم دارد که به این موضع باید فقدان قیمت‌های بازار برای بسیاری از این تاثیرات در کشورهای مختلف را نیز اضافه کرد.

در خصوص پدیده فرسایش خاک، تاثیرات اجتماعی از جمله افزایش فقر را نیز باید مورد توجه قرار داد، هرچند ارائه تخمین و برآوردی دقیق از این مساله نیز به علت نبود و فقدان آمار و اطلاعات متقن در خصوص تاثیر این پدیده بر فقر چندان میسر نمی‌نماید. الگوسازی‌های اقتصادی نشان می‌دهد، چگونه تصمیمات کاربران زمین که به فرسایش خاک منجر می‌شود، متاثر از سیاست‌های دولتی است. ارتقاء و بهبود برآوردها از میزان تاثیرات اقتصادی و اجتماعی نیازمند، اندازه‌گیری‌های بهتر و دقیق‌تر میزان و نرخ تغییر بیابان‌زایی و گنجاندن مساله بیایان‌زایی در آمارهای ملی و شیوه‌های برنامه‌ریزی است. در حالی که مدیریت پایدار زمین اقدامی مهم و موثر در مهار پدیده بیابان‌زایی به‌شمار می‌رود، تحقیقات صورت گرفته در خصوص عدالت و آسیب‌پذیری محیط‌زیستی حاکی از آن است که مهار بیایان‌زایی به‌همان اندازه که نیازمند اقدامات و درمان‌های فیزیکی است، به درمان‌ها و اقدامات اجتماعی نیز نیاز دارد. این بدان معنی است که اگر به دنبال ارائه راهکارها و سیاست‌های کارآمد در خصوص حل مساله بیابان‌زایی هستیم، باید به یک اندازه به تاثیرات اقتصادی و اجتماعی پرداخته شود. علاوه بر این، تحلیل تصمیمات و اقدامات کاربران زمین که ممکن است به بیابان‌زایی منجر شده یا از آن جلوگیری کند به درک شرایط نهادی که این تصمیمات در آن اتخاذ می‌شود، بستگی دارد. اتخاذ تصمیماتی که به بیابان‌زایی و فرسایش زمین منجر می‌شود الزاما غیرعادی یا غیرعقلانی نیستند و دولت‌ها ممکن است به‌شکلی ناخواسته به تشدید این مساله کمک کند که پرداخت یارانه به کودهای شیمیایی از جمله موارد تشدید ناخواسته فرسایش زمین از سوی دولت‌هاست. در همین رابطه در دومین کنفرانس «پیمان ملل متحد برای مقابله با بیابان‌زایی» UNCCD که در سال 2013 برگزار شد در راستای مهار پدیده بیابان‌زایی و ایجاد شکلی پایدار و منعطف از مدیریت زمین، دو مبحث اصلی و کلیدی مطرح شد. تاثیرات اقتصادی و اجتماعی بیابان‌زایی، فرسایش زمین و خشکسالی در کنار هزینه‌ها و فواید سیاست‌ها و راهکارهای مربوط به این پدیده‌ها دو مبحث اصلی تعین شده از سوی این نهاد محسوب می‌شوند. نخستین موضوع در مساله فرسایش زمین، پرداختن به تاثیرات بی‌کنشی و انفعال در پرداختن به پدیده‌های بیابان‌زایی، فرسایش زمین و خشک‌سالی است و نشان دادن اینکه چطور بی‌توجهی به این مساله به‌شکلی اجتناب‌ناپذیر به ایجاد هزینه‌های محیط‌زیستی، اجتماعی و اقتصادی منجر می‌شود. دومین مبحث با انگشت گذاشتن بر فواید اقدامات صورت گرفته در راستای مبارزه با این پدیده‌ها بر دستاوردهای محیط‌زیستی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از مدیریت پایدار زمین تاکید دارد. همانطور که پیش‌تر عنوان شد، فرسایش زمین در نتیجه کاهش باروری زمین، درآمد کاربران زمین را کاهش می‌دهد. نخستین برآورد از هزینه مستقیم جهانی فرسایش خاک که مربوط به سال 1980 است، 26میلیارد دلار در سال بود. برآوردهایی درخصوص هزینه‌های مستقیم فرسایش ملی زمین برحسب درآمد ملی صورت گرفته است که به عنوان مثال این میزان برای نیجریه 8درصد تولید ناخالص ملی و برای کنیا 0.7درصد تولید ناخالص داخلی عنوان شده است.


500 سال زمان برای تشکیل

2 سانتی‌متر خاک

در حالی که میزان 2 میلیارد تن فرسایش خاک در ایران به تنهایی معادل 2.6 درصد فرسایش جهانی را تشکیل می‌دهد میزان سالانه فرسایش خاک در جهان حدود 75 میلیارد تن است. علاوه بر این، میزان و نرخ فرسایش خاک در ایران حدود سه برابر میانگین فرسایش خاک در قاره پیر برآورد می‌شود که باید زنگ خطر را نه‌تنها برای دست‌اندرکاران حوزه محیط زیست و مدیریت خاک بلکه برای سیاست‌گذاران کلان کشور نیز به‌صدا درآورد. در حال حاضر، در ایران بهره‌برداری بی‌رویه از جنگل‌ها و منابع طبیعی خاک کشور را به‌شدت در برابر باران و سیلاب‌ها بسیار آسیب‌پذیر ساخته است. علاوه بر این، تغییر کاربری اراضی، شخم زدن‌های بی‌حد، کشت بر روی اراضی شیب‌دار و واگذاری غیرفنی و غیر کارشناسی و غیر علمی از جمله عواملی است که خاک کشور را در معرض نابودی قرار داده است. در این میان به نظر بسیاری از کارشناسان و صاحب‌نظران، مساله تغییر کاربری اراضی نقش مهم‌تر و تاثیرگذارتری نسبت به دیگر عوامل در تخریب و فرسایش خاک در کشور ایفا می‌کند. هر ساله شاهد آن هستیم بخش گسترده‌تری از جنگل‌های کشور علی‌الخصوص در کرانه جنوبی دریای خزر، در نتیجه زیاده‌خواهی گروهی سودجو جای خود را به سکونت‌گاه‌های تفریحی و ویلاهای شخصی می‌دهند. به همین ترتیب، در نتیجه عدم کفایت سیاست‌های حمایتی از بخش کشاورزی، کشاورزان و علی‌الخصوص چایکاران، هر روز بیشتر به تغییر کاربری باغات و زمین‌های زراعی خود ترغیب می‌شوند که افزایش نرخ فرسایش خاک را به دنبال دارد. همه این عوامل دست به دست هم داده است که میزان فرسایش خاک در مناطق شمالی کشور 15 تا 20 میلیون تن در سال گزارش شود.

میزان فرسایش خاک ایران در حالی 2‌میلیارد‌تن در سال عنوان می‌شود که برای تشکیل یک سانتی‌متر خاک زراعی، به پانصد تا هفتصد سال زمان نیاز است. همچنین طبق گزارش سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) 33 درصد از اراضی جهان بطور متوسط شدیدا تخریب شده‌اند و هر ساله به دلیل فرسایش خاک 7.6 میلیون تن از میزان تولیدات بین‌المللی غلات کاسته می‌شود. طبق گزارش فائو اگر اقدامات لازم برای مقابله با فرسایش خاک رخ ندهد تا سال 2050 حدود 235 میلیون تن از مجموع تولیدات غلات جهان کاسته خواهد شد و این میزان کاهش تقریبا برابر با خارج کردن 1.5 میلیون کیلومتر مربع خاک از چرخه تولید غلات در جهان است که حدودا با کل مساحت زمین‌های زراعی کشور هندوستان برابری می‌کند.

طبق تحقیق که از سوی وزارت کشاورزی ایالات متحده در سال 2011 صورت گرفت، به ازاء هر تن فرسایش خاک در این کشور، 28 دلار خسارت به امریکا وارد می‌شود. بنابراین با نظر به فرسایش 2 میلیارد تنی گزارش شده در ایران، این مساله خسارتی 56 میلیارد دلاری یا به‌عبارتی 168 هزار میلیارد تومانی به اقتصاد کشور وارد می‌آورد. به عنوان مثال، یکی از علل جاری شدن سیلاب‌ها که می‌تواند علاوه بر تلفات جانی، خسارات اقتصادی را نیز به کشور وارد آورد، همین مساله فرسایش زمین است که باعث پایین آمدن میزان نفوذپذیر خاک می‌شود. بنابراین یکی از اقداماتی که برای کاهش جاری شدن سیلاب در کشور می‌تواند در دستور کار سازمان‌های مربوطه از جمله سازمان محیط‌زیست و ستاد مدیریت بحران قرار بگیرد، مبارزه با پدیده فرسایش خاک و بیابان‌زایی است. در راستای مقابله با پدیده فرسایش زمین و بیایان‌زایی، در نظر گرفتن مشوق‌هایی در بخش کشاورزی، توسعه روستایی برای جلوگیری از بهره‌برداری بیش از اندازه از منابع طبیعی و مبارزه با تغییر کاربری غیرقانونی اراضی می‌توانند اقداماتی موثر به‌شمار آیند. هرچند یکی از مشکلات اساسی در زمینه مقابله با پدیده فرسایش خاک در کشور، فقدان تشکیلات اجرایی یا سازمان مسوول در رابطه با مدیریت خاک محسوب بشود که بتواند تحقیقات و پژوهش‌های صورت گرفته در این زمینه را سازماندهی، جمع‌بندی و به مرحله اجرا درآورد.


فرسایش خاک ایران 3 برابر استاندارد جهانی

در حال حاضر، میزان فرسایش خاک در ایران، حدود 16.7 تن در هکتار است که حدوداً سه برابر شاخص جهانی 5 تا 6 تن در هکتار است و همین مساله باعث گردیده تا ایران از نظر نرخ فرسایش خاک جزو سه کشور اول دنیا قرار بگیرد. این در حالی است که 75 درصد خاک‌های جهان براثر فرسایش آبی، 81 درصد براثر فرسایش بادی، 92 درصد براثر تخریب شیمیایی و 60 درصد براثر تخریب فیزیکی در کشورهای در حال توسعه تلف می‌شود. معدن‌کاری نیز در کشور به نوبه خود یکی از عوامل تخریب خاک است که به صور و اشکال مختلفی عمل می‌کند. بطورکلی معادن چه به صورت روباز و چه به صورت زیرزمینی، در مراحل مختلف آثار و تبعات منفی از خود بر روی خاک به جا می‌گذارند.

درصورتیکه مواد معدنی حاوی فلزات سنگین یا سایر عناصر زیان‌آور برای خاک باشد، عملاً انباشتن باطله‌ها در یک محل و قرار گرفتن آنها در معرض بارندگی، نفوذ آب و احتمالاً فرسایش‌های آبی و بادی آثار منفی را به سطح و عمق بیشتری از خاک گسترش می‌دهد.

در کنار مساله فرسایش خاک و بیابان‌زایی که تهدیدی جدی علیه اقتصاد و امنیت غذایی کشورها به‌شمار می‌رود، مساله آلودگی خاک که ناشی از توسعه ناپایدار فعالیت‌های صنعتی، شهری، معدنی و کشاورزی است از جمله عوامل عمده تخریب خاک به شمار می‌رود. سالانه مقدار زیادی از آلاینده‌ها در اثر فعالیت انسان از قبیل فعالیت‌های صنعتی، ترافیک، فعالیت‌های کشاورزی وارد خاک می‌شود که ادامه این روند و انباشت فلزات سنگین در خاک، به خصوص در زمین‌های کشاورزی، موجب پایین آمدن کیفیت خاک و تهدید امنیت غذایی خواهد شد. در اثر گسترش آلودگی و تخریب خاک، بیابان‌زایی در زمین‌های خشک و نیمه‌خشک که کشورمان نیز جزو آنها محسوب می‌شود به وقوع می‌پیوندد که یکی از پیامدهای هدررفت خاک به شمار می‌رود. ایران یکی از هفت کشور آسیایی است که بیشترین میزان هدررفت خاک را دارد. 20درصد کاهش قابلیت تولید محصول نیز یکی دیگر از پیامدهای اتلاف منابع خاک در کشور به شمار می‌آید. این در حالی است که هزینه رفع آلودگی هر مترمکعب خاک به روش‌های مختلف، بین 50 تا 5000دلار برآورد می‌شود. ازسوی دیگر، رفع آلودگی خاک فرآیندی بسیار بلندمدت است.

مشاهده صفحات روزنامه