چرا يارانه انرژي مهم است؟
برخي كارشناسان تلاش ميكنند دولت را به جاي اينكه به سمت كوچكسازي حركت كند و از هزينههاي اضافياش بكاهد به سمت كاهش يارانه انرژي سوق دهند. از اين رويكرد هم دستبردار نخواهند بود.

برخي كارشناسان تلاش ميكنند دولت را به جاي اينكه به سمت كوچكسازي حركت كند و از هزينههاي اضافياش بكاهد به سمت كاهش يارانه انرژي سوق دهند. از اين رويكرد هم دستبردار نخواهند بود. ايده كاهش يارانه انرژي از سوي اين دسته از كارشناسان با جديت دنبال ميشود. امروز كه من و شما صحبت ميكنيم معادل ارزش حرارتي 2ميليون بشكه نفت، گاز در كشور مصرف ميشود. اين گاز مصرفي يا صادر ميشود يا در داخل به قيمت بازار جهاني به فروش ميرسد. البته اگر اخبار20 و 30 را گوش دهد تصور ميكنيد كه در ايران صنعت رو به نابودي است در حالي كه اينطور نيست. ما صنعت داريم و اين صنعت ارزش افزوده قابل توجهي خلق ميكند. معادل ارزش حرارتي 2ميليون بشكه نفت، گاز در كشور به محصول بدل ميشود. ايران صنعت دارد و صنعت پويايي هم دارد. اما وضعيتي كه در صدا و سيما نشان داده ميشود، تصوير صنعت واقعي ايران نيست. هر هزار متر مكعب گاز معادل 6.16صدم بشكه نفت ارزش حرارتي دارد.اگر اين گاز مصرفي بخش توليد ايران را بر اساس ارزش افزوده نفت حساب كنيم معادل 2ميليون بشكه نفت در هر روز ميشود. برخي كارشناسان به دنبال اين هستند كه دولت را مجاب سازند يارانه انرژي را كاهش دهد تا دست دولت در بخش منابع باز شود و از اين منابع براي جبران كسري بودجه و...استفاده كند. اگر بنزين را گران كنند، هرچند مصرف بنزين كمتر ميشود، اما پول چنداني براي دولت به بار نميآورد. برق را گران كنند مصرف كاهش مييابد، منابع قابل توجهي به نفع دولت تامين نميشود. تنها بخشي كه ميتواند پول و منابع مالي براي دولت به بار بياورد، گاز و برق سوبسيدي است كه به توليد داده ميشود. چه توليد كشاورزي و چه توليد صنعتي. دولت كسري بودجه دارد و طوري عمل نميكند كه ناترازي انرژي كشور به تراز تبديل شود، بلكه تلاش ميكند به گونهاي برنامهريزي كند كه منابع تازهاي براي دولت تامين شود. از آنجا كه دولت به منابع تازهاي نياز دارد، بايد سراغ اين 2ميليون بشكه محصول توليد شده برود. اما نكتهاي كه چندان توجهي به آن نميشود اين است كه ساختار تكنولوژي اين صنايع موج سومي است و با اين نوع فناوري به صورتي ميتوان اين منابع انرژي را به محصول بدل كرد كه از يارانه انرژي استفاده شود. اگر قرار باشد اين انرژي بدون يارانه عرضه شود، صنايع كشور دچار مشكل شده و حتي ممكن است تعطيل شوند. من با كارخانههاي فولادي و... بزرگ شدهام و از زير و بم فعاليتهاي آنان آگاهم. اگر قرار باشد، كارخانههاي فولاد ايران يارانه انرژي نداشته باشند، دچار مشكل ميشوند. به اندازهاي فساد در اين واحدها زياد است و ساختارهاي تكنولوژي قديمي دارند كه بدون حمايت دچار مشكل ميشوند. در گذشته، مقدار اندكي از يارانه صنايع كم شد، بورس دچار فروريزي شد. اما بايد ديد چرا اقتصاد ايران عليرغم همه تحريمها و مشكلات بيروني، ونزوئلا نشد؟ چون معادل 2ميليون بشكه نفت، تبديل به محصول ميشود، اين محصولات ارز وارد كشور ميكنند و ايران را سرپا نگه ميدارند و از ونزوئلا شدن دور ميكنند. كم كردن يارانه انرژي توسط دولت باعث خوابيدن توليد شده و نرخ ارز را بسيار بالا ميبرد. دولت بايد مراقب اظهارات برخي كارشناسان باشد كه مشاورههاي غلط ميدهند. اين كارخانهها كه انرژي يارانهاي دريافت ميكنند، براي كشور ارزش افزوده حياتي ايجاد ميكنند.
بايد مراقب باشيم كه اين نوع فشارها به توليد باعث افزايش نرخ دلار نشود. از سوي ديگر بايد توجه كرد كه اين شركتها بنيان ايجاد اشتغال در كشور هم هستند. البته ممكن است مشكلاتي هم در بطن آنها وجود داشته باشد (از جمله فساد و لفت و ليس)، اما از طريق افزايش نظارتها بايد جلوي فسادها را گرفت نه تعطيل كردن واحدهاي توليدي اثرگذار . همه بايد بدانند، اينها توليدكنندهاند نه رانتخوار. هر اندازه كه تلاشها براي حذف يارانه انرژي به توليد افزايش يابد به همان اندازه نيز كشور در خطر بروز نوسانات ارزي و ساير تكانههاي مخرب قرار ميگيرد.