«الهه» مي‌خواست زندگي كند
بحران معيشت اولين عامل بروز آسيب‌هاي اجتماعي است

«الهه» مي‌خواست زندگي كند

۱۴۰۴/۰۳/۱۷ - ۰۲:۰۷:۴۸
|
کد خبر: ۳۴۵۳۰۰

از همان ساعت اوليه‌اي كه عكس «الهه حسين نژاد» در فضاي مجازي دست به دست مي‌شد خيلي‌ها بر اين باور بودند كه زنده پيدا شدن او تنها مي‌تواند يك معجزه باشد. اولين‌بار نبود كه چنين اتفاقي رخ مي‌داد و عموما جنايتكاران براي اينكه امكان شناسايي شدن خود را از بين ببرند قربانيانشان را به قتل مي‌رسانند.

افزايش بحران‌هاي رواني در جامعه

 

گلي ماندگار|

از همان ساعت اوليه‌اي كه عكس «الهه حسين نژاد» در فضاي مجازي دست به دست مي‌شد خيلي‌ها بر اين باور بودند كه زنده پيدا شدن او تنها مي‌تواند يك معجزه باشد. اولين‌بار نبود كه چنين اتفاقي رخ مي‌داد و عموما جنايتكاران براي اينكه امكان شناسايي شدن خود را از بين ببرند قربانيانشان را به قتل مي‌رسانند. الهه هم يكي ديگر از قربانياني بود كه تنها به دليل عجله داشتن براي رسيدن به خانه به ليست قربانيان افراد بزه كار اضافه شد.10 روز تمام ميليون‌ها نفر منتظر شنيدن خبري از «الهه حسين نژاد» بودند. همان دختري كه براي نگهداري از برادر معلولش زودتر از موعد هميشگي محل كار را ترك كرد اما هيچ‌وقت به خانه نرسيد. 10 روز تمام صفحات فضاي مجازي پر بود از عكس‌هاي «الهه» تا هر كسي ردي و نشاني از او دارد به خانواده‌اش خبر بدهد. اما در نهايت بعد از 10 روز جسد بي‌جان اين دختر 24 ساله در بيابان‌هاي اطراف تهران پيدا شد. الهه را در حالي پيدا كردند كه بر اثر ضربه‌هاي چاقو بر سينه‌اش جان باخته بود. از همين جا به بعد تلاش بي‌وقفه مسوولان براي اينكه شانه از بار مسووليت اتفاقي كه رخ داده خالي كنند شروع شد.

يكي به ناكارآمدي دوربين‌هاي راهنمايي و رانندگي تاخت، آن يكي اين اتفاق را محصول بي‌توجهي به مساله ساماندهي ماشين‌هاي شخصي كه اقدام به مسافركشي‌ مي‌كنند دانست و ديگري تنها به اين نكته اشاره كرد كه ما بارها و بارها به دختران و زنان هشدار داده‌ايم كه نبايد از ماشين‌هاي متفرقه براي جابه‌جايي در شهر استفاده كنند.

در اين بين اما هيچ كدام از مسوولان مسووليت اتفاق رخ داده را نپذيرفتند، هيچ مسوولي به اين مساله اشاره نكرد كه چه عواملي باعث بروز ناامني در جامعه شده است، هيچ كدام از دست اندركاران امنيت به اين مساله اشاره نكردند كه وقتي مشكلات معيشتي و فقر در جامعه افزايش پيدا‌ مي‌كند، وقتي آمار آسيب‌هاي اجتماعي از جمله سرقت، اعتياد، طلاق و ... در جامعه بالا‌ مي‌رود به همان اندازه امنيت اجتماعي دچار خدشه‌ مي‌شود.

 

«الهه» مي‌خواست زندگي كند

از روز پنج شنبه كه خبر به قتل رسيدن «الهه حسين نژاد» منتشر شد همه به سراغ صفحه او در فضاي مجازي رفتند. يكي از پست‌هاي الهه كه بيش از همه دست به دست شد، مطلبي از كتاب «مواجهه با مرگ- بريان مگي» نويسنده و روزنامه‌نگار بريتانياي بود. «مي‌خواهم طوري زندگي كنم كه از زندگي لذت ببرم. اگر موفقيتي حاصل شد، چه بهتر، ولي اگر نشد، لااقل خوب زندگي كردم و همين كافي است. من موفقيت را به خودي خود هدف نمي‌دانم، خيلي از مردم اين را نمي‌فهمند.» الهه‌ مي‌خواست زندگي كند، او براي زندگي كردن تلاش‌ مي‌كرد. او هر روز مسافت طولاني را بين خانه و محل كارش طي‌ مي‌كرد تا بتواند در اين روزهاي سخت معيشتي شايد كمك حال خانواده‌‌اي باشد كه يك فرزند معلول هم داشتند. الهه آن روز‌ مي‌خواست براي نگهداري از برادرش زودتر به خانه برسد اما 10 روز بعد پيكر بي‌جانش در حالي كه ضربه‌هاي چاقو بر سينه‌اش نشسته بود پيدا شد و كسي زندگي را از او دزديده بود.

 

بحران معيشت اولين عامل بروز آسيب‌هاي اجتماعي است

هوشمند شاكري، جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعي درباره عوامل بروز چنين اتفاقات تلخي در جامعه به تعادل مي‌گويد: بحران‌هاي معيشتي الگوهاي اخلاقي را در جامعه نابود كرده و باعث افزايش هر چه بيشتر آسيب‌ها مي‌شوند. در اين بين اما زنان بيش از همه قرباني اين آسيب‌ها هستند. الهه حسين نژاد اولين نفر نيست كه قرباني بحران‌هاي موجود در جامعه‌ مي‌شود و قطعا آخرين نفر هم نخواهد بود. او‌ مي‌افزايد: وقتي آمار آسيب‌هاي اجتماعي در جامعه به يك راز مگو تبديل‌ مي‌شود، وقتي اطلاع‌رساني به ارايه چند هشدار محدود شده و وقتي امكانات مناسب براي پيشگيري از آسيب‌ها ناديده گرفته شده، ديگر نمي‌توانيم انتظار داشته باشيم در زمينه پيشگيري از بروز چنين اتفاقات تلخي موفق عمل كنيم.

 

نان به نرخ جان

شاكري در بخش ديگري از سخنان خود اظهار‌ مي‌دارد: قيمت نان در كشور ما به نرخ جان رسيده است. در سايه بي‌توجهي به مشكلات معيشتي، نبود امنيت شغلي، ناكارآمدي مسوولان، مردم براي اينكه بتوانند مشكلات معيشتي خود را حل كنند بايد از جانشان مايه بگذارند.اين پژوهشگر اجتماعي در ادامه‌ مي‌گويد: واقعيت تلخ اين است كه متاسفانه هر چند مسوولان سعي دارند با دستكاري آمارها و برگزاري نمايش‌هاي خياباني از دستگيري اراذل و اوباش مدعي تامين امنيت در جامعه شوند، دست به دست شدن اخبار در فضاي مجازي نشان‌ مي‌دهد كه ما در بسياري از زمينه‌ها توانايي لازم براي كنترل آسيب‌هاي اجتماعي را نداريم. او‌ مي‌افزايد: مساله اينجاست كه مسوولان بر خلاف ادعايي كه دارند بسياري از آموزه‌هاي ديني را از ياد برده‌اند. مگر حضرت علي (ع) نفرمودند: «اگر فقر از يك در وارد شود ايمان از در ديگر خارج‌ مي‌شود». چرا بايد شرايط زندگي براي افراد جامعه به قدري سخت و دست نيافتني باشد كه ما هر روز شاهد اتفاقات تلخي كه نتيجه نهايي افزايش فقر در جامعه است، باشيم.

 

ريشه تمام آسيب‌هاي اجتماعي

به فقر‌ مي‌رسد

اين جامعه شناس در پايان‌ مي‌گويد: اگر قرار باشد تمامي آسيب‌هاي اجتماعي، از دزدي، اعتياد، قتل، طلاق، فحشا و ... را در جامعه بررسي كنيم در نهايت به فقر‌ مي‌رسيم. ريشه تمام آسيب‌هاي اجتماعي در همين مساله است. وقتي افراد از حداقل‌هاي زندگي محروم باشند، جامعه گرفتار نوعي بي‌اعتمادي، خشم، ناامني و ...‌ مي‌شود.

 

افزايش بحران‌هاي رواني در جامعه

آرزو ميرابي، روانشناس نيز در مورد علل بروز چنين حوادث دردناكي در جامعه به تعادل مي‌گويد: متاسفانه افزايش بحران‌هاي رواني در جامعه عامل اصلي بروز چنين اتفاقات تلخي است. اين بحران‌هاي رواني در سايه محروميت، نداشتن امنيت رواني به واسطه افزايش فقر، هر روز گسترده‌تر مي‌شود. مساله اينجاست كه تنها بيان آمار افرادي كه به مشكلات رواني دچار هستند نمي‌تواند به حل اين مشكلات كمك كند. او مي‌افزايد: وقتي افراد به دليل فقر حتي توان درمان بيماري‌هاي جسمي خود را ندارند نمي‌توانيم انتظار داشته باشيم اقدامي براي بيماري‌هاي روحي و رواني خود انجام دهند. دولت متولي سلامت جامعه است چه سلامت جسمي و چه سلامت روحي اما متاسفانه در اجرايي كردن وظايف خود موفق عمل نكرده و كم كاري در حوزه‌هاي ديگر هم به اين مساله دامن زده است.

 

جامعه دچارگسيختگي رواني شده است

اين روانشناس با اشاره به اتفاقات چند روز اخير، گلايه‌مندي خانواده «الهه حسين نژاد» از مزاحمت‌هاي تلفني، اخباري كه در مورد افزايش مزاحمت تلفني براي اورژانس، آتش نشاني و ... مطرح مي‌شود به نوعي به مساله رواني جامعه ربط پيدا مي‌كند. خانواده‌اي نگران و چشم‌انتظار فرزندشان هستند و عده‌اي بدون اينكه دركي از موقعيت داشته باشند سعي در آزار و اذيت آنها دارند. اين اگر گسيختي رواني و ويراني اصول اخلاقي نيست پس چه نامي مي‌توان براي آن گذاشت. ميرابي ادامه مي‌دهد: مگر مي‌شود از غم و درد ديگران براي خود سرگرمي درست كرد. مگر مي‌شود افراد با ايجاد مزاحمت براي شماره تلفن‌هايي كه زندگي ديگران به تماس آن بستگي دارد از هم سبقت بگيرند. هر هفته هزاران نفر در قالب مزاحم تلفني به اورژانس و آتش نشاني زنگ مي‌زنند اين افراد قطعا از نظر رواني مشكلات عديده‌اي دارند.

 

بحران‌هاي روحي و رواني در سايه فقر

او در بخش ديگري از سخنان خود اظهار مي‌دارد: بالا رفتن سن ازدواج، فراهم نبود شرايط براي يك زندگي نرمال در جامعه، نبود شغل، فقر مضاعف تمام اينها دست به دست هم مي‌دهند تا افرادي از دايره اخلاق خارج شده و براي گرفتن انتقام از جامعه دست به رفتارهاي خشونت بار، مخرب و بزه‌هاي اجتماعي بزنند. ميرابي مي‌گويد: فردي كه در زندگي خانوادگي‌اش شكست خورده، سقفي بالاي سرش ندارد و قطعا براي رهايي از اين وضعيت به مواد مخدر هم پناه مي‌آورد قطعا دچار سقوط اخلاقي هم مي‌شود. هيچ كدام از اين دلايل توجيهي بر جنايتي كه رخ داده نيست اما اگر بخواهيم ريشه اين حوادث تلخ را پيدا كنيم و گامي در جهت رفع آن‌برداريم پرداختن به اين دلايل امري ضروري به نظر مي‌رسد. اين روانشناس ادامه مي‌دهد: هر چه ميزان محروميت در جامعه افزايش پيدا كند بحران‌هاي رواني نيز رو به فزوني مي‌رود. هرچه فقر گسترش بيشتري داشته باشد، مرزهاي اخلاقي آسيب پذيرتر مي‌شوند. ما نمي‌توانيم تمام اين عوامل را ناديده بگيريم و سعي در نشان دادن بهبود وضعيت داشته باشيم. فراموش نكنيم اين اتفاق در شرايطي رخ داده كه طي روزهاي اخير پليس بارها و بارها از كاهش آمار سرقت، دستگيري اراذل و اوباش و ... خبر داده بود. ميرابي در پايان مي‌گويد: بحران‌هاي رواني در جامعه ما به مرز هشدار رسيده است. اين مساله هم باعث افزايش آمار خودكشي در جامعه شده و هم باعث بروز اتفاقاتي تلخ و غير قابل جبران مانند آنچه كه براي دختر جواني به نام «الهه حسين نژاد» رخ داد. ما هر روز با اخباري از اين دست مواجه مي‌شويم و بسياري بر اثر تكرار همين اخبار تعادل رواني خود را از دست مي‌دهند. ترسي كه اين اتفاقات بر جامعه حاكم مي‌كند مي‌تواند پيامدهاي مخربي به دنبال داشته باشد.