مقدمات مهم حذف صفر
در شرايط فعلي اقتصاد ايران، به نظر ميرسد كه حذف صفر يك اقدام عجولانه و بدون محاسبات در همه سطوح كلان باشد. معمولا در دنيا، برخي كشورهايي كه تورم بسيار بالايي را تجربه كرده يا درگير ابرتورم بودند، زماني كه تورم خود را برطرف كردند و اقدام به برقراري ثبات و آرامش در سطح اقتصاد كلان كردند، بسته به ميزان شوك تورمي كه طي دوران تورم به اقتصاد آنها وارد شده بود، براي سهولت در محاسبات اقدام به حذف چند صفر از پول ملي خود كردند.

در شرايط فعلي اقتصاد ايران، به نظر ميرسد كه حذف صفر يك اقدام عجولانه و بدون محاسبات در همه سطوح كلان باشد. معمولا در دنيا، برخي كشورهايي كه تورم بسيار بالايي را تجربه كرده يا درگير ابرتورم بودند، زماني كه تورم خود را برطرف كردند و اقدام به برقراري ثبات و آرامش در سطح اقتصاد كلان كردند، بسته به ميزان شوك تورمي كه طي دوران تورم به اقتصاد آنها وارد شده بود، براي سهولت در محاسبات اقدام به حذف چند صفر از پول ملي خود كردند. به عبارتي در برخي كشورها براي تسهيل محاورهاي و همچنين تسهيل در امر محاسبات، تعدادي از صفرها برداشته شد كه در كشورهايي كه در اين اقدام موفق بودند، يك مسير منطقي طي شده بود.
امروز در اقتصاد ايران هنوز ريشههاي تورم برطرف نشده و حتي به نظر ميرسد كه براي سال جاري تورم بالاي ۳۵ درصد وجود داشته باشد و حتي اين موضوع به علت وجود ناترازيهاي كلان در اقتصاد ملي ممكن است، تورم را در سالهاي آينده به وضعيت نا مطلوبي برساند؛ چراكه به علت وجود ناترازيهاي اقتصادي، احتمال وجود تورمهاي بالا همچنان وجود دارد. در اين شرايط اگر اقدام به حذف چند صفر از پول ملي صورت بگيرد، در سالهاي آينده مجددا به علت وجود تورم نيز با كاهش ارزش پول روبهرو خواهيم بود كه همين موضوع يعني دوباره ممكن است چند صفر به پول اضافه شود. با اين حال، سالهاست كه در مسائل محاورهاي مردم از واحد ريال استفاده نميكنند و آنچه در سطح جامعه عرف است، استفاده از تومان در محاورات پولي است. مردم هميشه از عبارت تومان استفاده ميكنند و حتي براي اقلام كوچك مثل ۱۰۰ هزار تومان از عبارت ۱۰۰ تومان استفاده ميشود.
اما مساله اصلي اين است كه با تصور اينكه چهار صفر از پول ملي حذف شود، هزينههايي براي كشور ايجاد ميشود. براي مثال تمام متون حسابداري و حسابرسي كشور دستخوش دگرگوني خواهد شد و در همه اين متون مالي بايد بازنگري صورت بگيرد. تجربه جهاني نشان ميدهد كه كشورها زماني به حذف صفر از پول ملي اقدام كردند كه ريشههاي ابرتورم و تورمهاي طولاني مدت را مهار كرده بودند و اقتصاد آنها به يك آرامش و ثبات نسبي رسيده و ميدانند كه چشمانداز آينده تورم بالا نيست. اما امروز اقتصاد ما درگير تورم طولاني مدت است كه ابتدا بايد براي مهار آن اقدام كرد. روي ديگر سكه آن است كه در شهرهاي كوچك به خصوص مناطق روستايي برخي اقلام با مبالغ خرد قيمتگذاري ميشوند و گرانقيمت نيستند. براي مثال قيمت يك كالا ممكن است..
در حال حاضر ۳۷۰۰ تومان باشد كه با حذف چهار صفر نرخ آن به علت وجود تورم و انتظارات تورمي روبه بالا و افزايشي تمايل پيدا ميكند و به اصطلاحي به سمت بالا «رُند» ميشود. بنابراين به دولت و بانك مركزي پيشنهاد ميشود كه در ابتدا بايد ريشههاي تورم را كاهش داده و كنترل كنند و براي بار تورمي كه با حذف صفر به احتمال بالا ايجاد شود، چارهانديشي صورت بگيرد. اگر بتوانيم ريشههاي تورم را برطرف كنيم و در جامعه انتظارات تورمي هم فروكش كند، ميتوانيم اقدام به حذف صفر از پول ملي كنيم، اما در شرايطي كه انتظارات تورمي بالاست، قيمتها نيز به سمت بالا تمايل دارد.