
ابهام جهاني و بياعتمادي داخلي به بازارهای مالی
همزمان با تلاطم بورسهاي جهاني و تشديد جنگ تعرفهاي ميان ايالات متحده و چين، معاملهگران بازار سهام تهران روز خود را با ابهام و گمانهزني آغاز كردند.
همزمان با تلاطم بورسهاي جهاني و تشديد جنگ تعرفهاي ميان ايالات متحده و چين، معاملهگران بازار سهام تهران روز خود را با ابهام و گمانهزني آغاز كردند. اخبار داغ مبني بر دو برابر شدن تعرفه واردات فولاد و آلومينيوم امريكا، همزمان با عقبنشيني مقطعي دلار و نوسانات شاخصهاي والاستريت، مسير حساسي را پيش پاي سرمايهگذاران داخلي قرار داد. هفته جاري، بازارهاي آسيايي يكپارچه تحت تاثير سياستهاي تجاري دولت امريكا بودند. بهويژه اعلام ناگهاني ترامپ درباره افزايش تعرفه فولاد و آلومينيوم از ۲۵ به ۵۰ درصد، سهام شركتهاي فولادساز كره جنوبي و ويتنام را بهشدت تحت فشار قرار داد. اين رويداد تنها يك پيام براي بازارهاي كالايي دنيا داشت: افزايش نااطميناني و افت انتظار سودآوري توليدكنندگان اصلي فولاد و فلزات پايه. براي بورس تهران كه طي دو دهه اخير بسياري از شركتهاي بورسي آن، به ويژه در بخشهاي فلزي و معدني، صادرات مستقيم يا غيرمستقيم به بازار جهاني دارند سيگنال اخطار نماياني بود. به ويژه شركتهاي بزرگ فولادي و معدني نظير فولاد مباركه، ملي مس، چادرملو و گل گهر كه همواره نوسانات قيمت جهاني كاموديتيها و تصميمات تجاري بينالمللي مستقيم بر سودآوري آنها اثر ميگذارد.عرضهكنندگان اصلي فولاد و مواد معدني آسيا ممكن است به اجبار بخشي از مازاد صادرات خود را با تخفيف قيمتي راهي بازارهاي ديگر، از جمله خاورميانه كنند و اين روند موجب فشار مضاعف بر قيمتهاي صادراتي ايران شود.
واكنش بازارهاي سهام جهاني؛ پيشران يا تهديد؟
در چنين فضايي، شاخصهاي سهام آسيا و اقيانوسيه روز دوشنبه با افتي ملموس گشايش يافت: شاخص MSCI منطقه آسيا-اقيانوسيه به جز ژاپن ۰.۸٪ افت، نيكي ژاپن ۱.۳٪ ريزش و هنگكنگ ۲.۵٪ عقبنشيني را در همان ساعات ابتدايي رقم زدند. حتي شاخصهاي آتي اروپا و امريكا، شامل S&P500، به لحاظ انتظارات كاهشي تا ۰.۵-۰.۶ درصد كاهش را نشان دادند؛ گرچه بخش عمده رشد ماه مه نزدك ناشي از چشمانداز ملايمتر تعرفهها، تا حدي تهديد تداوم رشد را كمرنگ كرده است. اين رفتار بورسهاي بينالمللي، براي بورس تهران كه در سالهاي اخير بهشدت به چشمانداز اقتصاد و سياست جهاني حساس شده، معناي خاص داشت: افزايش ريسك سيستماتيك و افت بازده مورد انتظار در گروههاي مرتبط با كاموديتي. مشهودترين پيامد در تابلوي سهام فلزي و معدني تهران به چشم خورد و حتي گروههاي پتروشيمي، بهرغم اوجگيري قيمت جهاني نفت، احتياط معاملاتي را جايگزين شتاب قبلي كردند.
عامل دلار؛ پيغام موازي براي سفتهبازان ريالي
در بازار ارز جهاني نيز دلار امريكا عليرغم نزولي شدن نسبت به ين و يورو، همچنان به دليل نگرانيهاي تورمي و ريسكهاي ماليآتي ايالات متحده، در سطحي نسبتا بالا باقي مانده است. كاهش ۰.۴ درصدي دلار نسبت به ين و ۰.۲ درصدي نسبت به يورو، در كنار ضعف ساختاري ساير ارزها (مانند دلار كانادا)، براي اقتصاد ايران دو پيام داشت: نخست تداوم فشار هزينهاي بر نرخ ارز داخلي (دلار صرافي و آزاد)، با تاثيرپذيري معاملات بورس از چشمانداز ريالي شركتهاي صادرات محور. دوم كاسته شدن انتظارات سفتهبازانه در بازارهاي ريالي در صورت بهبود دادههاي اشتغال امريكا و عقبنشيني از سياست انبساطي توسط فدرال رزرو. نتيجه آن بود كه شاخص كل بورس تهران، در شروع معاملات روز جاري، نه تنها با فشار تقاضا مواجه نشد، بلكه در نمادهاي دلاري (فلزات، معادن، پتروشيمي) صفوف فروش سنگينتري شكل گرفت.
چشمانداز نرخ بهره جهاني و اثر مضاعف بر بورس تهران
معاملهگران بورس تهران همزمان با رصد رخدادهاي بازار جهاني، نيمنگاهي جدي به سياستهاي بانكهاي مركزي بزرگ به ويژه اروپا و امريكا داشتند. پيشبيني كاهش يك ربعه نرخ بهره بانك مركزي اروپا (ECB) تا ۲ درصد و تعويق احتمالي كاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو امريكا تا پاييز، باعث سردرگمي مضاعف و ضعف در تصميمگيري براي بازيگران بزرگ شد.اينجا پيامد اين رخداد براي بورس تهران در دو سطح بود: نخست، كاهش نرخ بهره اروپا منجر به تقويت نسبي يورو و تعديل فشار بر بازارهاي صادراتي اتحاديه اروپا شد، اما به دليل ريسك افزايش تنشهاي تجاري بين امريكا، چين و اروپا، انگيزه سرمايهگذاري جديد روي شركتهاي كاموديتيمحور ايراني كاهش يافته است. دوم، عدم قطعيت در زمانبندي كاهش نرخ بهره امريكا، ضعف يا ركود مقطعي بازارهاي نوظهور را رقم زده و طبيعتاً ريسك ورود نقدينگي جديد به بورس و بازار سرمايه ايران را بالا برده است. در اين وضعيت، معاملهگران داخلي سعي در مديريت ريسك با خروج از صنايع حساس به متغيرهاي جهاني و ورود تدريجي به سهام كمريسكتر داخلي، نظير صنايع غذايي، دارويي و حمل و نقل داشتند.
تلاقي عوامل داخلي با فضاي جهاني؛ چند سناريوي محتمل
همزماني شوكهاي جهاني با مسائل مزمن داخلي-نظير بياعتمادي به سياستگذار، نوسانات بودجهاي، ابهام در روند نرخ ارز نيما و سامانههاي صادراتي و انتشار پيوسته اوراق دولتي-در مجموع به كاهش تمايل معاملهگران به ريسك و حركت به سمت پول نقد يا صندوقهاي درآمد ثابت انجاميد.در چنين بستري ميتوان چند سناريو براي افق كوتاهمدت بورس تهران ترسيم كرد:
سناريوی اول: تثبيت يا كاهش آرام: در اين حالت، بانكهاي مركزي جهاني با احتياط بيشتري سياستها را تعديل ميكنند، ترامپ تعرفه را اجرايي نميكند و جريان پول، هرچند آهسته، به بازار باقي ميماند. شاخص كل بورس ممكن است در محدودههاي حمايتي فعلي با نوسان كم نوسان كند و انتظارات براي برگشت رشد تا انتشار دادههاي جديد باقي بماند.
سناريوی دوم: شوك منفي با تداوم افزايش تعرفهها و رشد نرخ بهره امريكا: در چنين وضعيتي، قيمت كاموديتيها با ريزش جديد همراه ميشود، دلار تقويت ميشود و نگهداشت نقدينگي جذابتر از سهام ميشود. افت سنگين گروه فلزات، معادن، پالايشي و پتروشيمي در پيش خواهد بود و شاخص كل به سطوح حمايتي پايينتر عقبنشيني ميكند.
سناريوی سوم: غافلگيري مثبت از دادههاي اقتصادي يا عقبنشيني ترامپ: در اين سناريو كه بعيد اما محتمل است، عقبنشيني در اعمال تعرفه يا داده قوي رشد اشتغال امريكا، ريسكپذيري در جهان را افزايش داده و فاز حمايتي در بورسهاي كالايي احيا ميشود. سرمايهگذاران جسور وارد خريد صنايع بنيادي ميشوند و شاخص كل بورس تهران از ركود موقت خارج خواهد شد.
فرصت يا تهديد؟
در شرايط فعلي، فشار مضاعف بر فولادسازان و معدنيها چه به دليل ترس از سقوط قيمتهاي جهاني، چه نگرانيهاي تعرفهاي سبب تشديد فاز اصلاحي شده است. گزارشهاي ماهانه و عملكرد فصل بهار اين شركتها بايد مورد توجه فعالان قرار گيرد، اما توصيه كارشناسان عدم شتاب در ورود جديد تا روشن شدن ابعاد جنگ تعرفهاي است. افزايش بهاي جهاني نفت موقتاً عامل حمايت محسوب ميشود، اما در عمل، كندي رشد صادرات و چالشهاي نقل و انتقال ارزي بر سودآوري سايه انداخته است. در اين بين، سهام دارويي و غذايي با اتكا به وابستگي كمتر به صادرات و ارز، و همزمان با نگرانيهاي ركودي جهاني، توجه سرمايهگذاران متعارف را جلب كردهاند؛ البته بايد نسبت به رشد بيش از اندازه اين گروهها و امكان اصلاح قيمتي نيز هشدار داد.
بورس تهران، در تقاطع ابهام جهاني و بياعتمادي داخلي
در مجموع، همگرايي شوكهاي بيروني (جنگ تعرفهاي، نوسان دلار، دادههاي اقتصادي امريكا و اروپا) و گرههاي داخلي (ناكارآمدي سياستگذار، افت اعتماد فعالان، مشكلات بودجهاي و ابهام ارزي)، دورنماي كوتاهمدت بازار را بهشدت تضعيف و افق سرمايهگذاري را مبهم ساخته است. اين روزها معاملهگران حرفهاي بيش از هر زمان ديگري نيازمند واكاوي اخبار، گزارشهاي جهاني و تحليل دادههاي كلان اقتصادهاي بزرگ هستند؛ در حالي كه سهامداران تازهوارد با نگرش كوتاهمدت و احتياط بالا اقدام به خريد و فروش ميكنند. در نهايت، تصميمگيري دقيق و هوشمندانه، دانش كافي نسبــت به پيشرانهاي جهاني و بازيگري در بازاري كه حــالا بيش از هر زماني متاثر از جهان است، ميتواند تنــها برگ برنده سرمايهگذاران باشد.