وزير اقتصاد و تورم

۱۴۰۴/۰۳/۱۳ - ۰۰:۵۹:۵۰
|
کد خبر: ۳۴۵۰۵۱

انتظار از وزير اقتصاد اين است كه تورم را تك رقمي كند. اين به معني آن نيست كه ما مشكلات ديگري نداريم، اما تورم همانند يك سرطان در اقتصاد است و تا زماني كه اين مساله حل نشود در بحث جذب سرمايه‌گذاري، ساخت مسكن، اتمام پروژه‌هاي نيمه‌كاره، كسري بودجه، قاچاق كالا و ارز و ديگر مشكلات حل نخواهد شد.

هادی حق شناس

انتظار از وزير اقتصاد اين است كه تورم را تك رقمي كند. اين به معني آن نيست كه ما مشكلات ديگري نداريم، اما تورم همانند يك سرطان در اقتصاد است و تا زماني كه اين مساله حل نشود در بحث جذب سرمايه‌گذاري، ساخت مسكن، اتمام پروژه‌هاي نيمه‌كاره، كسري بودجه، قاچاق كالا و ارز و ديگر مشكلات حل نخواهد شد. اگر تورم به صورت ريشه‌اي و ساختاري حل نشود حل مسائل ديگر به شكل پروژه‌اي خواهد بود. در صورتي كه اقتصاد يك فرآيند است و نبايد پروژه‌اي ديده شود. واقعيت آن است كه تحريم‌هاي ظالمانه به اقتصاد ايران فشار آورده است. بازرگاني خارجي كشور ما حدود ۱۳۰ ميليارد دلار است كه  در اندازه اقتصاد ايران نيست. اندازه اقتصاد ايران حداقل به اندازه تركيه يا عربستان است؛ در حالي كه توليد ناخالص داخلي اين كشورها تقريبا دوبرابر ايران است. يك بخشي از اين مساله به اين برمي‌گردد كه در صادرات و واردات كالاها در ايران اختلال ايجاد شده است. از سال ۱۳۹۷ به اين طرف دچار اختلال در بخش تجاري كشور شده‌ايم. وقتي توليد انجام مي‌شود، اما امكان صادرات وجود ندارد، اين يك اختلال است.

وقتي بنگاه اقتصادي به دليل ناترازي انرژي دچار مساله مي‌شود، طبيعي است كه اقتصاد در رنج مي‌ماند. بنابراين بخشي از مسائل ما به عوامل بيروني و بخشي هم به تصميمات اشتباه داخلي مربوط است. به هر دليل ما در داخل كشور تصميمات به ‌موقع اتخاذ نكرديم. البته از آغاز دولت چهاردهم در اين حدود ۹ ماه گذشته يك همگرايي و فضاي مثبتي بين قوا، دستگاه‌ها، ارگان‌ها و نهادها در حمايت از بخش‌هاي اقتصادي ايجاد شده كه بايد آن را به فال نيك بگيريم. رييس قوه گفت من حاضرم اختيارات خود را به استانداران بدهم تا مساله توليد در استان‌ها حل شود. اين نشان مي‌دهد كه يك اراده در سطوح عالي نظام شكل گرفته تا مساله حل شود. بخشي از مشكلات در همين بروكراسي اداري و ساختاري اداري است. مثلا سال گذشته در بودجه پيش‌بيني شد كه قيمت آرد و گندم يا نرخ بيمه‌ها گران شود. طبيعي است كه قيمت نان هم بايد گران شود. نان يك مساله روزمره است. همين مساله را مي‌توانيم در صنعت مرغداري يا روغن يا ساير محصولات كشاورزي هم مثال بزنيم. پس تصميمات به‌هنگام نگرفتن مساله ايجاد مي‌كند.

براي كاهش تورم راه‌حل وجود دارد، اما شايد در كوتاه‌مدت تحملش سخت باشد. مثل اين است كه يك نفر اضافه وزن دارد به او بگوييم اگر مي‌خواهي امراض خود را درمان كني بايد رژيم بگيري. بنابراين بايد در ابتدا كمتر غذا بخورد. آيا به كساني كه رژيم مي‌گيرند خوش مي‌گذرد، حتما خوش نمي‌گذرد. اقتصاد ايران هم بايد رژيم بگيرد. البته اين به معني سختي بر مردم نيست. در تمام شش برنامه پنج‌ساله گذشته قرار بود از ۸ واحد رشد اقتصادي يك‌سوم آن متاثر از بهره‌وري باشد. سال گذشته و سال جاري قرار بود ۳.۵ واحد از رشد اقتصادي از بهره‌وري باشد. يعني با امكانات موجود، افزايش توليد اتفاق بيفتد ولي اين هدف محقق نشد، زيرا ساختارهاي پولي، مالي، مالياتي، مديريتي و بازرگاني معيوب است. رفع اين ايراد مثل اين است كه به يك آدم چاق بگوييم رژيم بگير تا لاغر شوي. كار سختي است، اما امكان‌پذير است.