بررسي دلايل كاهش رشد جمعيت

۱۴۰۴/۰۳/۱۲ - ۰۱:۳۲:۵۴
|
کد خبر: ۳۴۴۹۴۲

در شرايطي كه اقتصاد ايران رشد اقتصادي 8 درصدي را به عنوان هدف اصلي مدنظر قرار داده، استفاده از نيروي انساني خلاق و پويا از نظر كيفي و كمي مي‌تواند ايران را در مسير دستيابي به اين هدف ياري رساند.

محمدرضا منجذب

در شرايطي كه اقتصاد ايران رشد اقتصادي 8 درصدي را به عنوان هدف اصلي مدنظر قرار داده، استفاده از نيروي انساني خلاق و پويا از نظر كيفي و كمي مي‌تواند ايران را در مسير دستيابي به اين هدف ياري رساند. ايران طي سال‌هاي اخير از يك پنجره جمعيتي قابل توجه برخوردار بود كه متاسفانه از اين فرصت استفاده مناسبي صورت نگرفت. در شرايط فعلي اما نرخ رشد جمعيت در ايران مطابق اهداف تعيين شده نيست. در فرآيند توسعه اقتصادي به‌طور معمول ابتدا نرخ زاد و ولد و نرخ مرگ و مير بالاست و در اين دوره رشد جمعيت بطئي است. سپس با افزايش درآمد و سطح بهداشت نرخ مرگ و مير كاهش و رشد جمعيت افزايش مي‌يابد. در مراحل آخر توسعه‌يافتگي و با كاهش هر دو نرخ مزبور، نرخ رشد جمعيت نيز تنظيم مي‌شود. در اين شرايط سياست‌هاي جمعيتي كشور پيشرفته بر مبناي سياست‌هاي رشد اقتصادي و اقليمي و براي بلندمدت تنظيم مي‌شود. يكي از شاخص‌هاي مورد نظر رشد جمعيت و رشد بهره‌وري همراه با رشد تكنولوژي است. اگر در كشوري مهاجرت از آن كشور رخ دهد بر مبناي سياست جمعيتي به صورت گزينشي افرادي را انتخاب و پذيرش مي‌كنند. كشورهاي پيشرفته با طراحي در رشته‌هاي مختلف پذيراي نخبگان هستند. بر مبناي گفته دبير ستاد ملي در ايران: «تمايلات ايرانيان به فرزندآوري» ميزان تمايل زنان و مردان متاهل در سنين باروري (۲۰ تا ۵۰ سال): ۷۷.۷ درصد از پاسخگويان گفته‌اند تمايلي به فرزندآوري ندارند. آنها دليل خود را نگراني از آينده فرزندان جديد عنوان كرده‌اند.ايران كشوري در حال توسعه است و نياز به حفظ جمعيت خود و نخبگان در مسير توسعه دارد. از جمله دلايل كاهش نرخ باروري مواردي چون نداشتن درآمد كافي، مشكل مسكن، فشارهاي اقتصادي، تورم، بيكاري و احساس ناامني اقتصادي بيشترين دلايل مخالفت با فرزندآوري بوده است و اين آمارها راه را به مسوولان نشان مي‌دهد.كاهش رشد جمعيت در ايران به دلايل متعددي وابسته است كه برخي از آنها عبارتند از: 

اول) نرخ باروري پايين: يكي از اصلي‌ترين دلايل كاهش رشد جمعيت، كاهش نرخ باروري است. بسياري از خانواده‌ها به دلايل اقتصادي و اجتماعي تمايل به داشتن فرزندان كمتر دارند. دوم) وضعيت اقتصادي: مشكلات اقتصادي، افزايش هزينه‌هاي زندگي و تامين نيازهاي اوليه خانواده‌ها باعث شده است كه بسياري از زوج‌ها تصميم بگيرند تعداد فرزندان خود را كاهش دهند. سوم) آموزش و آگاهي: افزايش سطح تحصيلات، به ويژه در ميان زنان، منجر به تغيير نگرش‌ها نسبت به خانواده و زاد و ولد شده است. زنان تحصيلكرده معمولا تمايل دارند كه پس از تكميل تحصيلات و ورود به بازار كار، فرزندان  كمتري داشته باشند.

چهارم) تغييرات فرهنگي و اجتماعي: تغيير در ارزش‌ها و نگرش‌ها نسبت به خانواده و فرزندآوري، به ويژه در شهرهاي بزرگ، باعث شده است كه داشتن فرزندان بيشتر كمتر مورد توجه قرار گيرد.پنجم) دسترسي به خدمات بهداشت باروري: افزايش دسترسي به خدمات بهداشتي و برنامه‌هاي تنظيم خانواده، به زوج‌ها كمك كرده است تا كنترل بيشتري روي تعداد فرزندان خود داشته باشند.ششم) مشغله‌هاي شغلي: با افزايش مشاركت زنان در بازار كار و مشغله‌هاي شغلي، زمان كمتري براي تربيت فرزندان وجود دارد كه اين امر نيز مي‌تواند منجر به كاهش تعداد فرزندان شود.هفتم) تاخير در ازدواج: افزايش سن ازدواج در ميان جوانان، به ويژه در شهرهاي بزرگ، باعث كاهش فرصت براي زاد و ولد شده است.هشتم) نگراني‌هاي اجتماعي و سياسي: نگراني از آينده اجتماعي و سياسي كشور مي‌تواند بر تصميمات خانواده‌ها درباره فرزندآوري تاثير بگذارد.نهم) سياست‌هاي دولتي: برخي سياست‌هاي دولتي در گذشته كه به تنظيم خانواده و كنترل جمعيت اشاره داشتند، ممكن است تاثيرگذار بوده باشند. اين عوامل به‌طور كلي نشان‌دهنده تغييرات عميق اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در جامعه ايران هستند كه بر روند رشد جمعيت تاثير گذاشته‌اند. بايد در مسير توسعه سياست جمعيتي خاص طراحي و بر مبناي نقشه راه حركت و از روزمرگي و احساسي عمل كردن پرهيز كرد.