چرا انرژيهاي تجديدپذير در ايران سهم ناچيزي دارند؟
رشد كند انرژيهاي تجديدپذير و تنوع پايين منابع انرژي، امنيت انرژي و توسعه پايدار ايران را در معرض تهديدي جدي قرار داده است. به گزارش مهر، در حالي كه ايران جزو كشورهايي است كه بيشترين پتانسيل را براي توسعه انرژيهاي تجديدپذير در خاورميانه دارد، واقعيت فعلي نظام انرژي كشور حكايت از وضعيت نگرانكنندهاي دارد؛ سهم انرژيهاي تجديدپذير همچنان كمتر از يك درصد سبد انرژي كشور است و تنوع منابع انرژي بهشدت پايين مانده است.
رشد كند انرژيهاي تجديدپذير و تنوع پايين منابع انرژي، امنيت انرژي و توسعه پايدار ايران را در معرض تهديدي جدي قرار داده است. به گزارش مهر، در حالي كه ايران جزو كشورهايي است كه بيشترين پتانسيل را براي توسعه انرژيهاي تجديدپذير در خاورميانه دارد، واقعيت فعلي نظام انرژي كشور حكايت از وضعيت نگرانكنندهاي دارد؛ سهم انرژيهاي تجديدپذير همچنان كمتر از يك درصد سبد انرژي كشور است و تنوع منابع انرژي بهشدت پايين مانده است. اين تركيب ناپايدار، آينده اقتصاد، امنيت انرژي و محيط زيست ايران را بهشدت آسيبپذير و شكننده كرده است. نكته تلخ اينجاست كه باوجود دههها شعار و سياستهاي حمايتي اعلامي، هنوز هم كمتر از ۱۰۰۰ مگاوات ظرفيت عملي نيروگاههاي تجديدپذير كشور به شبكه متصل شده كه سهمي ناچيز در قياس با توليد ۹۰ هزار مگاوات برق عمدتا مبتني بر گاز و سوخت فسيلي است. ركود سرمايهگذاري، انگيزه پايين سرمايهگذاران، تصميمهاي غيركارشناسي و رقابت قدرتمند رقباي سنتي سبب شده ايران از رقباي منطقهاي مثل تركيه و حتي برخي كشورهاي عربي، فاصلهاي جدي بگيرد و شاخص تنوعپذيري منابع، هر سال ضعيفتر شود. تنوع سبد انرژي، نقش شريان حياتي در پايداري سيستم اقتصادي و زيستمحيطي كشورها دارد. اتكاي افراطي بر منابع محدود آن هم منابع فسيلي باعث ميشود كشورها از شوكهاي اقتصادي، بلاياي طبيعي، نوسانات سياسي يا حتي خرابيهاي فني، آسيب جدي ببينند و اقتصاد آنها شكننده شود. تنوعبخشي به منابع انرژي مانند افزايش سهم انرژيهاي خورشيدي، بادي، ژئوترمال و زيستتوده، نه فقط امنيت انرژي را تضمين ميكند، بلكه قدرت چانهزني كشور در منطقه و بازار جهاني را ارتقا ميدهد، اشتغال جديد ايجاد ميكند و فشار بر محيط زيست را كاهش ميدهد. امروز بسياري از كشورهاي دنيا در برنامههاي كلان خود، تنوع منابع انرژي را يك اصل راهبردي قرار دادهاند. اين تنوع، آسيبپذيري كشور را در برابر بحرانها كم ميكند: براي مثال در سالهايي كه خشكسالي توليد برقآبي را كم ميكند يا اختلال روند تامين سوخت فسيلي رخ ميدهد، منابع جايگزين به كمك ميآيند. بر اساس دادههاي رسمي وزارت نيرو، ظرفيت اسمي نيروگاههاي خورشيدي ايران به زحمت به ۵۰۰ مگاوات و نيروگاههاي بادي به ۳۲۰ مگاوات رسيده است. مجموع ظرفيت عملي كل انرژيهاي تجديدپذير كشور (خورشيد، باد، زيستتوده و برقآبي كوچك) هنوز زير ۲۰۰۰ مگاوات باقي مانده كه معادل كمتر از يك درصد سبد توليد برق كشور است. اين ميزان براي كشوري با اين گستره اقليمي از دشتهاي پرباد خراسان و سيستان تا آفتاب كرمان و يزد بسيار ناچيز است.