
خاموشي زيرپوست توليد!
تابستان كه از راه ميرسد، مثل هميشه، هشدارها درباره مصرف بيرويه برق شروع ميشود. اما چند سالي است كه داستان فراتر از كولرهاي خانگي و لامپهاي پرمصرف رفته و حالا پاي صنايع هم به ميان آمده است.
تابستان كه از راه ميرسد، مثل هميشه، هشدارها درباره مصرف بيرويه برق شروع ميشود. اما چند سالي است كه داستان فراتر از كولرهاي خانگي و لامپهاي پرمصرف رفته و حالا پاي صنايع هم به ميان آمده است. در روزهايي كه مصرف برق كشور ركورد ميزند، دولت براي جلوگيري از خاموشيهاي گسترده، دست به دامن محدود كردن برق صنايع شده است. اما اين سياست چه پيامدهايي براي بخش توليد دارد؟ و صنايع بايد با اين وضعيت چه كنند؟
به گزارش خبرنگار «تعادل»، در يكي، دو هفته گذشته، بسياري از واحدهاي صنعتي در شهركهاي صنعتي كشور با خاموشيهاي برنامهريزيشده و حتي گاه بدون اطلاع قبلي مواجه شدهاند. اين خاموشيها از چند ساعت در روز تا گاهي كل روز كاري را در بر ميگيرد. واحدهايي مثل فولاد، سيمان، پتروشيمي، كاشي و سراميك، آلومينيوم و... كه نياز حياتي به انرژي برق دارند، عملا با وقفه در توليد مواجه شدهاند.
هر ساعت قطعي برق در يك كارخانه معادل چند ده تا چند صد ميليون تومان زيان است. اين زيان تنها به توليدكننده محدود نميشود. كاهش عرضه كالا در بازار، افزايش قيمت محصولات، كاهش صادرات و در نهايت افت درآمد ملي، بخشي از تبعات زنجيرهاي اين ماجراست.
از سوي ديگر، قطعيهاي مكرر برق ميتواند برنامهريزي توليد را مختل كند. كارخانههايي كه قراردادهاي صادراتي دارند، در عمل توان عمل به تعهدات خود را از دست ميدهند و اين مساله ميتواند به اعتبار بينالمللي برندهاي ايراني لطمه بزند.
حال كه تامين برق پايدار، حداقل در فصل تابستان، براي بسياري از صنايع به يك چالش تبديل شده، سوال اين است كه چه راهكارهايي پيش روي آنهاست؟ در ادامه به چند راهبرد كليدي اشاره ميكنيم:
نيروگاههاي خورشيدي و بادي كوچك ميتوانند بخشي از نياز برق كارخانجات را تامين كنند. هرچند هزينه سرمايهگذاري اوليه بالا است، اما در بلندمدت صرفهجويي قابل توجهي به همراه دارد و از وابستگي به شبكه سراسري ميكاهد. بسياري از صنايع هنوز الگوي مصرف بهينه ندارند. استفاده از ماشينآلات جديد با بازده انرژي بالا، بهينهسازي فرآيند توليد و حذف مصارف غيرضروري ميتواند تا ۳۰ درصد مصرف برق را كاهش دهد.
برخي كارخانهها با جابهجايي شيفتهاي كاري به ساعات شب يا اوايل صبح، از محدوديتهاي پيك مصرف روزانه فرار ميكنند. البته اين كار نياز به هماهنگي با نيروي انساني و گاهي تغيير ساختار كاري دارد.
راهكاري كوتاهمدت ولي پرهزينه. ژنراتورهاي ديزلي يا گازي ميتوانند برق اضطراري را تامين كنند، اما هزينه سوخت و تعمير و نگهداري آنها بالاست. اين گزينه بيشتر مناسب صنايع حساس است كه حتي لحظهاي قطعي برق را نميتوانند تحمل كنند.
وزارت نيرو طرحهايي مانند پاداش صرفهجويي يا كاهش مصرف در ساعات اوج مصرف دارد. كارخانههايي كه در اين طرحها مشاركت كنند، نهتنها برق قطع نميشود، بلكه مشوقهاي مالي هم دريافت ميكنند. واقعيت اين است كه محدوديت برق براي صنايع، تنها ناشي از افزايش مصرف نيست؛ بلكه ناشي از فاصله بين ظرفيت توليد و تقاضاي فزاينده برق در كشور است. زيرساختهاي توليد برق نياز به سرمايهگذاري دارد و اين نياز، بايد هم از سوي دولت و هم از بخش خصوصي جدي گرفته شود.
در اين ميان، صنايع نيز بايد در بلندمدت، به سمت تابآوري بيشتر در برابر اختلالات زيرساختي حركت كنند. تابآوري صنعتي به اين معناست كه سيستم توليد بايد بتواند در شرايط دشوار نيز ادامه يابد؛ چه با تامين برق جايگزين، چه با انعطاف در برنامهريزي توليد و چه با بهرهگيري از فناوريهاي هوشمند. قطعي برق، اگرچه يك چالش جدي براي صنعت است، اما ميتواند فرصت نگاهي دوباره به مصرف انرژي و بهينهسازي توليد نيز باشد. چرخ توليد براي چرخيدن، به انرژي نياز دارد؛ اما اين انرژي، الزاما نبايد فقط از شبكه سراسري تامين شود. «خودبسندگي انرژي» شايد كليدواژهاي باشد كه صنايع ايران براي گذر از اين دوره پرتنش بايد به آن بيشتر فكر كنند.
و در نهايت، شايد بايد باور كنيم كه آينده، نه متعلق به كساني است كه برق بيشتري مصرف ميكنند، بلكه به كساني است كه برق را هوشمندانهتر مصرف ميكنند.