فرزندآوري يك ضرورت براي رشد اقتصادي
موضوع فرزندآوري امروز به يك معادله جدي در جامعه ايراني و ساختارهاي اقتصادي در دورنماي آينده بدل شده است. پنجره جمعيتي قابل توجه ايران و پوياي ايران در حال بسته شدن و لازم است براي افق پيش رو برنامهريزيهاي معقولي صورت گيرد.

موضوع فرزندآوري امروز به يك معادله جدي در جامعه ايراني و ساختارهاي اقتصادي در دورنماي آينده بدل شده است. پنجره جمعيتي قابل توجه ايران و پوياي ايران در حال بسته شدن و لازم است براي افق پيش رو برنامهريزيهاي معقولي صورت گيرد. اما به محض اينكه سخن از فرزندآوري ميشود، عدهاي كه بهانههاي پررنگي دارند به شدت موضعگيري ميكنند . اين دست از افراد و گروهها اغلب مباحثي را براي فقدان فرزندآوري مطرح ميكنند كه ناشي از مشكلات اقتصادي است. البته برخي بهانهها تا حدودي پذيرفتني است . نميتوان انكار كرد كه گراني افسارگسيخته مسكن و بيكاري و قراردادهاي موقت كاري يكي از عوامل اصلي براي ترس خانوادهها از فرزندآوري است. در عين حال بر اساس آمارهاي جديد ۷۷ درصد زوجهاي جوان مايل به فرزندآوري نيستند. اين يك بحران ناترازي شديد است، حتي بدتر از ناترازي انرژي . براي يك خانواده ثبات درآمد شغلي و تامين معيشت خيلي حياتي است، هر چند فرصتهاي شغلي در چرخشي غلط بيشتر در اختيار افرادي با دستمزدهاي كم قرار ميگيرند. بايد توجه داشت، كار براي پدران و سرپرستان خانوار امري حياتي است. ايران براي توسعه پايدار و رشد اقتصادي مستمر به نيروي انساني كارآمد و ماهر نياز دارد و اين نيروي انساني با افزايش پنجرههاي جمعيتي شكل ميگيرد. اساسا همه آحاد جامعه در تربيت نسل آينده به يك اندازه مسوول هستند و بايد به صورت برابر و عادلانه در اين زمينه فعاليت كنند و هزينه بدهند. نميشود و پذيرفتني نيست كه عدهاي هزينههاي سنگين تربيت و پرورش نسل آينده را بپردازند، اما كساني كه هيچ هزينهاي نپرداختهاند بهطور مساوي و برابر، خواستار بهرهمندي از خدمات نسل آيندهاي باشند كه در تربيت آنها هيچ نقشي نداشتهاند. اين يك نوع مفتخوري اجتماعي است. موضوع فرزندآوري يك موضوع صد درصد اجتماعي است و نه سياسي . پاسخهاي سياسي به نيازهاي اجتماعي آينده كشور، كاملا غلط و مردود است .
عدهاي توقع دارند اتباع ساير كشورها از جمله افاغنه، نياز ايران به نيروي انساني كارآمد را پوشش دهند و آن را تامين كنند . اين روند اشتباه قطعا باعث عقب رفتن جامعه و دوري بيشتر از رفاه و توسعه ميشود . ايران امكانات محدودي دارد و از اين امكانات بايد براي تربيت نيروي انساني ماهر و كارآمد استفاده كند. برخي براي عدم مشاركت در تربيت نسل آينده و فرزندآوري مسائل اقتصادي را مطرح ميكنند. اما بر اساس آمارهاي رسمي طبقات مرفه جامعه بيش از طبقات فقير جامعه از مسووليت اجتماعي خود در تربيت نسل آينده شانه خالي ميكنند. پس رابطه كمي بين فقر و فرزندآوري وجود دارد. وجود فرزندان به يك خانواده قوام و ثبات ميدهد و اساسا فرزندآوري يك سرمايهگذاري بلندمدت براي دوران پيري و ناتواني است . منابع انساني آموزش ديده و متخصص بدون شك يكي از مهمترين منابع هر كشور براي رشد و توسعه است و اين منبع ارزشمند خودبهخود و در كوتاهمدت قابل حصول نيست. كساني كه به جاي فرزندآوري حيوانات خانگي نگهداري ميكنند، عملا در حال تضعيف پايههاي اجتماع هستند. جايگزيني حيوانات خانگي به جاي فرزند يك ناهنجاري جدي است كه باعث بروز مشكلات جدي در آينده ميشود. از سوي ديگر هم خانوادههايي كه به جاي فرزند حيوان خانگي دارند در دوران پيري به دليل مشكلات عديده اقتصادي و رفاهي قادر نيستند از ظرفيتهاي بازنشستگي و درماني مناسب استفاده كنند. ايران براي دستيابي به توسعه و حركت در مسير پيشرفت نيازمند آستانهاي تراز، ماهر و كارآمد است كه بتواند پروژه رشد را به نسلهاي آينده منتقل كند.