تغيير مسير ليدرها
صبح سهشنبه گذشته، پانزده دقيقه پيش از آغاز رسمي معاملات بازار سرمايه، انتشار دو نامه همزمان از سوي ايرانخودرو و سايپا در سامانه كدال، توجه فعالان بورس را به خود جلب كرد.

صبح سهشنبه گذشته، پانزده دقيقه پيش از آغاز رسمي معاملات بازار سرمايه، انتشار دو نامه همزمان از سوي ايرانخودرو و سايپا در سامانه كدال، توجه فعالان بورس را به خود جلب كرد. اين نامهها كه منشا آنها دبيرخانه سران قوا عنوان شده بود، بازار را در فضايي از ابهام و نگراني فرو برد. براساس اطلاعات منتشر شده، دبيرخانه سران قوا نامهاي خطاب به وزير صنعت، معدن و تجارت ارسال كرده بودند كه بعد از پيگيريهاي اداري، براي ايرانخودرو و سايپا و شركتهاي تابعه نيز رونوشت شد و طبق مقررات افشاي اطلاعات، روي كدال قرار گرفت.
با انتشار اين نامه، معاملات نمادهاي دو خودروساز بزرگ كشور يعني خودرو و خساپا متوقف شد و اين توقف به مدت حدود يك ساعت و نيم پس از آغاز بازار به طول انجاميد. بازگشايي دوباره اين نمادها با ابهامات فراواني همراه بود، چراكه محتواي نامه در افشاي منتشر شده، به عنوان محرمانه طبقهبندي شده بود و جزيياتي از آن به اطلاع عموم نرسيده بود. در همين حال، بازار سهام تحتتاثير شوك خبري به رنگ سرخ درآمد و فشار فروش نمادهاي ليدر، مخصوصا در گروه خودرو، تاثير بسزايي بر شاخص كل بورس گذاشت. اگرچه روز معاملاتي بعد با تعديل فضاي هيجاني و انتشار برخي تكذيبيهها شرايط كمي آرامتر شد، اما همچنان پرسشهايي جدي درباره سرنوشت نامه و طرح ادعايي سران قوا در زمينه خودروسازي باقي ماند.
از يكسو برخي رسانهها، اصل وجود چنين طرح يا مصوبهاي را در دستور كار سران قوا تكذيب كردند و گفتند اساسا موضوعي با اين عنوان به تصويب نرسيده است و ازسوي ديگر وزير صنعت، معدن و تجارت در اظهاراتي جداگانه، بر پيگيري روند خصوصيسازي خودروسازان و ادامه واگذاريها تاكيد كرد. شركتهاي ايرانخودرو و سايپا نيز در اطلاعيههاي خود يادآور شدند هر دشتي قرار است براساس ضوابط قانوني و با رعايت دستورالعملها اجرا شود.
با اين حال، اثر اوليه اين خبر و ابهام ناشي از افشاي ناقص، نه تنها اعتماد فعالان بازار را خدشهدار كرد بلكه بار ديگر نقش اثرگذار و ليدري سهام خودرويي را در كليت بازار سرمايه نمايان ساخت. سهامي كه بسياري تحليلگران آن را ليدر سنتي و بوقچي بازار توصيف ميكنند، چراكه كوچكترين تغيير يا خبر درباره اين گروه، ميتواند جهت كلي بازار و ساير گروهها را نيز تحت تاثير قرار دهد.
فارغ از اخبار مقطعي، مباحث ساختاريتري مانند نرخ بهره، روند قيمت دلار توافقي (يا همان ارز نيمايي سابق) و همچنين بحث ارزشگذاري اساسي سهام، كماكان به عنوان عوامل اصلي تعيينكننده مسير بازار باقي ماندهاند. با اينكه اين رويداد اخير دوباره ضعف بازار را در وابستگي به اخبار غيررسمي و ليدري گروهها برجسته كرد، اما بيشتر كارشناسان معتقدند حل مشكلات بنيادين بازار بورس، نيازمند شفافيت اطلاعاتي، كاهش دخالتهاي غيرشفاف و تكيه بيشتر بر ارزشهاي اقتصادي و اطلاعات رسمي است. درنهايت، ماجراي نامه سران قوا و اثر رواني آن بر بازار، بار ديگر ضرورت اصلاحات ساختاري و تمركز بر سياستهاي شفاف اقتصادي را به مسوولان و فعالان بازار يادآوري كرد.