
حمايت از اشتغال زنان در راستاي اعتلاي خانواده وظيفه دولت است
آمارها نشان ميدهد كه در چند سال اخير سهم زنان از جامعه كارمندان دولت به ۴۵ درصد افزايش يافته است كه اين امر با مجوزهاي استخدامي صادر شده براي جذب معلمان جديد در آموزش و پرورش بيارتباط نيست.
كمك هزينه پايين مهدكودك براي زنان شاغل مشكل ساز خواهد بود
آمارها نشان ميدهد كه در چند سال اخير سهم زنان از جامعه كارمندان دولت به ۴۵ درصد افزايش يافته است كه اين امر با مجوزهاي استخدامي صادر شده براي جذب معلمان جديد در آموزش و پرورش بيارتباط نيست. دستگاههاي اجرايي براي رسيدگي به خدمات و امور مراجعان و مردم نياز به نيروي كاري دارد كه بتواند متناسب با وظايف محوله امور را به سرانجام برساند، از همين رو اقدام به استخدام افراد در ردههاي مختلف شغلي و براي دستگاههاي مختلف وابسته به تمامي وزارتخانهها، موسسات دولتي، موسسات يا نهادهاي عمومي غير دولتي، شركتهاي دولتي و تمامي دستگاههاي شمول قانون از جمله شركت ملي نفت ايران، سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران، بانك مركزي، بانكها و بيمههاي دولتي ميكند. سازمان اداري و استخدامي كشور، كارمند را فردي معرفي ميكند كه براساس ضوابط و مقررات مربوط، به موجب حكم يا قرارداد مقام صلاحيتدار در يك دستگاه اجرايي به خدمت پذيرفته ميشود، كارمندان بر اساس نوع قرارداد در چهار گروه رسمي، پيماني، كارمعين و شركتي دستهبندي ميشوند. آخرين آمار منتشر شده از وضعيت جامعه كارمندي كشور به سال ۱۴۰۲ اختصاص دارد كه جزيياتي از تحصيلات، نوع قرارداد، تعداد كارمندان استانها و جنسيت آنان را نشان ميدهد. اين آمار نشان ميدهد تعداد كل كارمندان دولت بدون احتساب نيروهاي نظامي، انتظامي و كاركنان وزارتخانههاي اطلاعات، دفاع و پشتيباني نيروهاي مسلح و شركتهاي وابسته در پايان سال ۱۴۰۲به ۲ ميليون و ۲۸۰ هزار و ۸۷۵ نفر ميرسيده است.
سهم زنان از جامعه كارمندي بيشتر شد
از ميان اين تعداد كارمند دولتي، يك ميليون و ۱۹ هزار و ۹۳۳ نفر كارمندان دولت را زنان و يك ميليون و ۲۶۰ هزار و ۹۴۲ نفر را مردان تشكيل ميدهند كه هر كدام قراردادهاي مختلف رسمي، پيماني، كارمعين و شركتي دارند يعني اينكه ۴۵ درصد جامعه كارمندان را زنان تشكيل ميدهند، در حالي كه اين شاخص در سال ۱۴۰۰ حدود ۴۱ درصد بود. به نظر ميرسد برگزاري آزمونهاي استخدامي در سه سال گذشته به خصوص براي جذب معلمان جديد در آموزش و پرورش و وزارت بهداشت، از علل سنگينتر شدن كفه زنان در نظام اداري كشور باشد.آمار سازمان اداري و استخدامي كشور نشان ميدهد تعداد نيروهاي رسمي مجموع كارمندان دولت به يك ميليون و ۵۴۵ هزار و ۸۹۲ نفر ميرسد كه از اين تعداد ۶۸۹ هزار و ۴۳۱ نفر را زنان و ۸۵۶ هزار و ۴۶۱ نفر را مردان تشكيل ميدهند. تعداد كل كارمندان داراي قرارداد پيماني به ۳۵۶ هزار و ۴۰۷ نفر ميرسد كه از اين ميان ۱۸۳ هزار و ۱۷۳ نفر زن و ۱۷۳ هزار و ۲۳۴ نفر مرد هستند، تفاوت قرارداد رسمي و پيماني در مدت زمان استخدام و نحوه تبديل وضعيت نيروهاي استخدامي جديد است، نيروهايي كه به عنوان كارمند به استخدام نهادهاي دولتي يا وابسته به دولت در ميآيند ابتدا قرارداد پيماني دارند و طبق قانون پس از گذشت مدت زماني معين ميتوانند به قرارداد رسمي تبديل وضعيت شوند.
افزايش زنان كارمند و جاي خالي امكانات رفاهي در سازمانها و نهادها
حالا كه بحث جواني جمعيت به يكي از موضوعات مهم كشور تبديل شده است و با توجه به افزايش جمعيت زنان كارمند و از طرف ديگر نقش زنان در فرزند آوري و نجات كشور از چاله جمعيتي موضوعي است كه بايد مورد بحث و بررسي قرار بگيرد. يكي از مشكلاتي كه اغلب زنان كارمند با آن مواجهند نبود زيرساختهايي چون مهدكودك در محل كار است كه به مانعي در مسير فرزندآوري و سياستهاي جمعيتي تبديل شده است. در چنين شرايطي، نميتوان انتظار داشت زنان پس از طي مسير تحصيلي طولاني و كسب دانش تخصصي، بدون هيچگونه مطالبهاي از بازار كار فاصله بگيرند. اشتغال براي زنان تحصيلكرده، نه صرفا يك خواسته شخصي، بلكه ضرورتي اجتماعي براي بهرهگيري از سرمايه انساني است. ناديدهگرفتن اين واقعيت، ميتواند منجر به شكلگيري بحرانهايي چون مدركگرايي، نارضايتي اجتماعي، و اتلاف منابع ملي شود.
حمايت از اشتغال زنان
در راستاي اعتلاي خانواده
يكي از موثرترين راهكارهاي غيرمستقيم در حمايت از اشتغال زنان، فراهمسازي زيرساختهايي مانند مهدكودك در نزديكي محل كار است. اين اقدام، علاوه بر تأمين امنيت رواني براي مادران، تأثير مثبت بسزايي در سلامت رواني و رشد عاطفي كودك دارد. مادراني كه امكان تعامل مستمر با فرزند خود در ساعات كاري را دارند، نه تنها از فشار رواني كمتري رنج ميبرند، بلكه بهرهوري كاري بالاتري نيز نشان ميدهند. نبود چنين حمايتهايي، فرآيند مادري را با دشواريهاي مضاعف همراه ميسازد. اين در حالي است كه توسعه چنين خدماتي در محيطهاي كاري، از جمله تأسيس مهدكودكهاي اشتراكي ميان سازمانهاي نزديك به يكديگر، ميتواند گامي موثر در ارتقاي وضعيت اشتغال زنان و كاهش تعارضهاي نقش مادري و شغلي باشد. در دهههاي اخير، يكي از تحولات بنيادين در جامعه ايران، رشد چشمگير حضور زنان در عرصه آموزش عالي و به تبع آن، ورود آنان به بازار كار بوده است. اين تحول، علاوه بر آنكه نشاندهنده ارتقاي سطح آگاهي و توانمنديهاي زنان است، سياستگذاران را بر آن داشته تا با نگاهي واقعگرايانه، به طراحي و اجراي برنامههايي در راستاي حمايت از زنان شاغل، خانواده و افزايش نرخ باروري بپردازند. زنان عضو هيات علمي دانشگاه تجربههايي دارند كه نشان ميدهد، نبود زيرساختهاي حداقلي مانند مهدكودك در محل كار، ميتواند فشارهاي رواني، اقتصادي و حرفهاي شديدي را به زنان شاغل تحميل كند. اين چالشها نهتنها بر سلامت روان مادر و كودك تأثير ميگذارند، بلكه ميتوانند نقشآفريني زنان در عرصههاي علمي و اجرايي را نيز تحتالشعاع قرار دهند.
اگر ميشد فرزندم را در آغوش بگيرم و درس بدهم...
مرجان رشوند جمعيت شناس و عضو هيات علمي دانشگاه در رابطه با سياستهاي حمايتي از زنان شاغل به مهر گفت: يكي از مشوقهاي غيرمستقيم موثر در حمايت از اشتغال زنان، موضوع راهاندازي مهدكودكها در نزديكي محل كار است. اين اقدام نهتنها به تأمين امنيت رواني براي مادران كمك ميكند، بلكه به سلامت رواني و جسمي كودك نيز ياري ميرساند. وي افزود: بر اساس نظر روانشناسان و متخصصان تربيت كودك، دو سال ابتدايي زندگي نقش بسيار مهمي در شكلگيري شخصيت كودك دارد. تجربيات دوران كودكي، گذرا هستند و تكرار نميشوند. من خود را مادري ميدانم كه فرزند و فرزندپروري را دوست دارم و اگر محيط و شرايط مهيا بود، با افتخار تنها به فرزندم رسيدگي ميكردم. راهاندازي مهدكودكها در نزديكي محل كار به تأمين امنيت رواني براي مادران كمك ميكند، بلكه به سلامت رواني و جسمي كودك نيز ياري ميرساند. رشوند در خصوص امكانات دانشگاهها براي حمايت از مادران بيان كرد: در دانشگاه ما تنها در پرديس مركزي مهدكودك فعال است. ساير دانشكدههايي كه از پرديس مركزي فاصله دارند، از اين امكان محرومند. بنده خود داراي فرزندي با سن حدود دو سال هستم و تاكنون تلاشهاي بسياري جهت راهاندازي يك مهدكودك در دانشكده محل فعاليتم انجام دادهام. حتي پيشنهاد داديم از فضاي محدود موجود براي ايجاد يك اتاق جهت نگهداري كودكان استفاده شود و مادران شاغل يا دانشجويان داوطلب در قالب يك طرح مشاركتي، در تجهيز و نگهداري اين فضا همكاري كنند.
كمك هزينه مهدكودك تنها ۳۵۰ هزار تومان
وي با اشاره به مشكلات استفاده از مهدكودكهاي خارج از دانشگاه، نيز بيان كرد: هزينهها بسيار بالا بود و گزارشهايي از رفتارهاي نادرست مثل استفاده از داروي خوابآور يا برخورد نامناسب در برخي مهدها شنيده ميشد. پرستار خانگي هم به دليل مسائل اعتماد و هزينه بالا، گزينه مناسبي نبود. هزينههايي كه در برخي موارد به عنوان كمكهزينه مهدكودك پرداخت ميشود بسيار ناچيز است. مثلا يكي از دانشگاهها ماهي ۲۵۰ هزار تومان و دانشگاه ما ماهي ۳۵۰ هزار تومان به عنوان كمكهزينه پرداخت ميكنند. آيا در شرايط اقتصادي كنوني، با اين مبلغ ميتوان حتي براي يك ساعت پرستار گرفت؟ رشوند همچنين اظهار كرد: نظارت كافي در مهدكودكها نيز وجود ندارد، و شرايط آنها از منطقهاي به منطقه ديگر متفاوت است. در مناطق شمالي تهران، هزينهها بسيار بالا و سرسامآور است. حتي در مناطق جنوبي كه خودم تردد دارم، بايد حداقل ماهي پنج ميليون تومان هزينه كرد. فرزند من تنها سه روز در هفته به صورت پارهوقت در مهدكودك حضور دارد و هزينهاي كه ميپردازم كمتر از پنج ميليون تومان نيست. اين در حالي است كه سال گذشته برخي همكارانم حتي براي حضور پارهوقت فرزندشان، ماهي سه ميليون تومان ميپرداختند. واقعا۳۵۰ هزار تومان بيشتر شبيه يك شوخي است.
مرخصي زايمان و حذف تدريجي از فعاليت حرفهاي
اين عضو هيات علمي دانشگاه در ادامه در رابطه با عدم وجود امنيت شغلي در زمان مرخصي زايمان بيان كرد: در خصوص تجربه شخصي خودم بايد بگويم زمانيكه پسرم تنها هفت ماه داشت، مجبور شدم به دانشگاه بازگردم، زيرا در صورت تأخير، برنامهريزي درسي به هم ميخورد و ممكن بود از فعاليتهاي آموزشي و پژوهشي كنار گذاشته شوم. اين نگراني در ميان بسياري از مادران شاغل ديده ميشود؛ ترس از حذف تدريجي از فعاليتهاي حرفهاي در صورت گرفتن مرخصي.
هزينه بالا و دوم مساله اعتمادپذيري در مورد استخدام پرستار خانگي
وي ادامه داد: از سوي ديگر، پيدا كردن پرستار مطمئن و متخصص براي كودك زير يك سال با هزينهاي معقول، بسيار دشوار است. پرستار خانگي دو چالش اصلي دارد: اول هزينه بالا، و دوم مساله اعتمادپذيري. نگرانيهاي مادرانه در اين زمينه بسيار عميق است. زمانيكه كودك از مادر جدا ميشود، ذهن مادر همچنان نزد فرزند باقي ميماند.رشوند همچنين اظهار كرد: با توجه به وضعيت كنوني، حتي ايجاد مهدكودك مشترك ميان چند اداره يا نهاد نزديك به يكديگر، ميتواند راهكار مناسبي باشد. اگرچه ايدهآل آن است كه اين خدمات در همان ساختمان ارايه شود، اما حتي در يك خيابان بالاتر نيز، ميتواند به مراتب موثرتر از نبود كامل آن باشد. تجربه شخصي من در استفاده از وسايل حملونقل عمومي و ماندن طولانيمدت در ترافيك براي رساندن كودك به مهدكودك، نشان ميدهد كه فاصله، نقش بسزايي در اضطراب كودك و فرسايش رواني مادر دارد.