
فيلترينگ، مهاجرت نخبگان ؛ مسير معكوس حكمراني ديجيتال
در حالي كه فضاي مجازي به يكي از مهمترين بسترهاي تعامل اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در جهان بدل شده، سياستهاي محدودكننده در ايران همچنان با فيلترينگ گسترده، كاهش سرعت اينترنت و فقدان حمايت از زيستبوم ديجيتال همراه است؛ وضعيتي كه نهتنها هزاران كسبوكار اينترنتي را به مرز تعطيلي رسانده، بلكه موجب مهاجرت نخبگان فناوري، تضعيف اعتماد عمومي و عقبماندگي كشور در رقابت جهاني شده است.
در حالي كه فضاي مجازي به يكي از مهمترين بسترهاي تعامل اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در جهان بدل شده، سياستهاي محدودكننده در ايران همچنان با فيلترينگ گسترده، كاهش سرعت اينترنت و فقدان حمايت از زيستبوم ديجيتال همراه است؛ وضعيتي كه نهتنها هزاران كسبوكار اينترنتي را به مرز تعطيلي رسانده، بلكه موجب مهاجرت نخبگان فناوري، تضعيف اعتماد عمومي و عقبماندگي كشور در رقابت جهاني شده است.
در سالهاي اخير، فضاي مجازي در ايران به يكي از عرصههاي پرچالش حكمراني بدل شده است؛ فضايي كه نهتنها بستري براي تعاملات اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي است، بلكه ابزاري كليدي براي آموزش، اطلاعرساني و كسب درآمد ميليونها شهروند به شمار ميرود. با اين حال، سياستهايي كه در قبال اين فضا اتخاذ ميشود، همچنان بر اساس رويكردهاي محدودكننده، كنترلي و واكنشي است. يكي از نمودهاي بارز اين سياستها، مساله فيلترينگ است؛ ابزاري كه به جاي مديريت هوشمندانه، به شكل انسدادي و مداخلهگرايانه به كار گرفته ميشود. فيلترينگ در ايران معمولاً با هدف مقابله با محتواهاي غيراخلاقي، ضدامنيت ملي يا مخالف ارزشهاي فرهنگي اعمال شده است، اما تجربه سالهاي اخير نشان ميدهد كه دامنه اين محدوديتها به گونهاي گسترش يافته كه بسياري از پلتفرمهاي پرمخاطب، از شبكههاي اجتماعي گرفته تا ابزارهاي خدماتي، به كلي مسدود شدهاند. اين امر نهتنها باعث دشواري در ارتباطات روزمره مردم شده، بلكه تبعات جدي اقتصادي نيز در پي داشته است. صدها هزار كسبوكار كوچك و خانگي كه بر بستر پلتفرمهايي مانند اينستاگرام و واتساپ شكل گرفته بودند، با اين محدوديتها يا به حالت تعليق درآمدهاند يا مجبور به تغيير مسير شدهاند. در عين حال، فقدان سياستگذاري شفاف و مبتني بر داده در اين حوزه موجب سردرگمي كاربران و فعالان ديجيتال شده است. از يك سو، مسوولان از حمايت از اقتصاد ديجيتال و رشد فناوري سخن ميگويند و از سوي ديگر، با تصميماتي ناگهاني و بدون اطلاعرساني دقيق، دسترسي به ابزارهاي اصلي اين حوزه را مختل ميكنند. اين تناقضها در عمل به كاهش اعتماد عمومي منجر شده و زمينه مهاجرت فني و ديجيتالي را براي بخشي از نخبگان فناوري اطلاعات فراهم كرده است. مساله اصلي در اين ميان، نبود يك نظام حكمراني موثر و چندسطحي بر فضاي مجازي است؛ حكمرانياي كه هم منافع عمومي را در نظر بگيرد و هم از تهديدات احتمالي جلوگيري كند، بدون آنكه دسترسي به اطلاعات و خدمات پايه را قرباني كند. چنين رويكردي مستلزم گفتوگو با نهادهاي مدني، بخش خصوصي، دانشگاهها و كاربران فضاي مجازي است. صرفاً ابزارهايي مانند فيلترينگ، آن هم بدون مكانيزم پاسخگويي و نظارت عمومي، نهتنها مساله را حل نميكند، بلكه آن را پيچيدهتر نيز ميسازد. به نظر ميرسد كشور نيازمند بازنگري اساسي در سياستهاي خود نسبت به فضاي مجازي است؛ بازنگرياي كه محور آن نه كنترل مطلق، بلكه مشاركت هوشمندانه، شفافيت، پاسخگويي و بهرهگيري از ظرفيتهاي ملي براي توسعه فناوريهاي بومي و بينالمللي باشد. تنها در اين صورت است كه ميتوان ميان آزادي، امنيت و پيشرفت تعادل برقرار كرد.
فقدان سياستگذاري موثر به آشفتگي اوضاع فضاي مجازي دامن زده است
در اين راستا عضو هيات علمي دانشگاه تهران با تأكيد بر اينكه موفقيت در عرصه دنياي ديجيتال، نيازمند سرمايهگذاري عظيمِ ملي است، ميگويد كه فقدان مديريت و سياستگذاري موثر به آشفتگي اوضاع فضاي مجازي دامن زده است. مسعود كوثري استاد علوم ارتباطات در نشست «حكمراني بر تالار شيشهاي» كه به همت رسانه فكرت و با محوريت موضوع فيلترينگ و شفافيت زيست رسانهاي در مجموعه سرچشمه تهران برگزار شد، ضمن انتقاد از سياستهاي كنوني در عرصه فضاي مجازي كشور، فيلترينگ هوشمند را نوعي پاك كردن صورتمساله و به تعويق انداختن حل مشكلات دانست و گفت: اينكه برخي به شوخي يا جدي ميگويند ما فيلترينگ هوشمند داريم، در واقع نوعي پاك كردن صورتمساله و به تعويق انداختن حل آن است. اين روش، مشابه برخورد ما با ويدئو در دهههاي گذشته است؛ اگر قرار بود ويدئو در دهه ۷۰ جا بيفتد، ما آن را به دهه ۸۰ موكول كرديم. با شبكههاي تلويزيوني همچنين رفتاري داشتيم و حال آنكه در نهايت، هيچكدام از اين مسائل واقعاً حل نشدند. وي افزود: از سوي ديگر در سياستگذاريها نيز با تصميمات ابنالوقتي روبرو هستيم؛ تصميماتي كه صرفاً براي گذر زمان اتخاذ ميشوند و جالب اينكه مجريان نيز خود به اين سياستها باور ندارند. برخي از مسوولان پس از كنارهگيري از مديريت، اظهار ميكنند كه فيلترينگ نتيجه نميدهد، در حالي كه خود سالها در همان نهادها مسوول بودهاند.
بياعتمادي روزافزون نسبت به رسانههاي دولتي
اين استاد دانشگاه و تحليلگر حوزه ارتباطات همچنين با اشاره به بياعتمادي روزافزون نسبت به رسانههاي دولتي و حاكميتي ابراز داشت: طبعاً با كاهش اعتماد عمومي به رسانههاي رسمي، تمايل براي حضور و اظهارنظر در فضاي مجازي بيشتر ميشود. در چنين شرايطي، سياست فيلترينگ هوشمند عملاً تبديل به اختلال در اينترنت شده است. شما سرعت اينترنت را پايين ميآوريد؛ تلگرام باز ميشود اما امكان استفاده موثر از آن وجود ندارد. اينستاگرام باز ميشود اما دو ساعت طول ميكشد تا يك عكس دانلود شود. اين اقدامات نه تنها مشكلي را حل نميكند، بلكه كل زيستبوم مجازي كشور را دچار اختلال ميسازد. وي همچنين با اشاره به برخي آسيبهاي واردشده به فعالان حرفهاي فضاي مجازي به اين خاطر گفت: افرادي كه در اين فضا كسبوكار دارند، بهشدت آسيب ميبينند. برنامهنويسان و فعالان حوزه فناوري با اختلالات اينترنتي مواجهاند، آزردهخاطر شده و در نهايت از كشور مهاجرت ميكنند. آنها نميتوانند در چنين فضايي فعاليت حرفهاي داشته باشند و لذا يكي از دلايل اصلي مهاجرت امروز، خروج استارتآپها و متخصصان فناوري است.
ما از زيستبوم ديجيتال جهان
عقب ماندهايم
وي در ادامه ضمن گلايه از برخي عقبماندگيهاي كشور در حوزه فناوريهاي نوين خاطرنشان كرد: ما از زيستبوم ديجيتال جهان عقب ماندهايم. حتي از نظر فني هم جا ماندهايم. تا بخواهيم بفهميم دنيا به كدام سمت ميرود، از آن عقب افتادهايم. در حالي كه در ديگر كشورها فردي ميتواند در خانهاش كدنويسي كند، پروژه بگيرد، ديتا بفرستد و درآمد داشته باشد، در ايران همهچيز با اختلال و دشواري روبروست كه براي رفع اين مساله چارهاي انديشيد. كوثري همچنين با اشاره به يكي از سخنان ژان پل سارتر مبني بر اينكه گناه آن چيزي است كه انسان پنهان ميكند، افزود: وقتي كسي مسووليت نميپذيرد، يعني خودش هم ميداند كه كاري كه انجام ميدهد، درست نيست. از زمان شكلگيري نظامهاي مربوط به اينترنت در ايران، كار جدي و موثري انجام نشده است، كما اينكه پروژههايي نظير چند ميليون صفحه ايراني و اينترنت ملي يا معطل ماندهاند يا در مسير بينتيجهاي حركت كردهاند. وي اضافه كرد: ما حتي در زماني كه بايد اقدام ميكرديم، تعلل كرديم. اين حوزه شوخيبردار نيست، به اين خاطر كه ورود به دنياي ديجيتال نيازمند سرمايهگذاري عظيم در سطح ملي است. عضو هيات علمي دانشگاه تهران با انتقاد از نحوه مواجهه سياستگذاران با تحولات فناورانه و رسانهاي خاطرنشان كرد: نتيجه وضعيت موجود نشان ميدهد كه ما در حال شوخي با خودمان هستيم؛ آنچه داريم، بيشتر به يك نظام تأخيري شبيه است كه مدام تصميمگيريها را به تعويق مياندازد. وي افزود: از سوي ديگر بايد توجه داشت تحولي كه در جامعه ما رخ داد، ناشي از فضاي مجازي نبود، بلكه از موبايل آغاز شد. وقتي موبايل در كشور فراگير شد، مردم حتي در دورافتادهترين روستاها توانستند با جهان مجازي آشنا شوند، درحالي كه اغلب صفحات اينترنتي بسته و مسدود بودند. انقلاب تكنولوژيك در ايران نه از راه اينترنت خانگي، بلكه از طريق موبايل و بهشكلي پنهان و گسترده اتفاق افتاد.
ناكارآمدي نظام فيلترينگ
وي با اشاره به ناكارآمدي نظام فيلترينگ گفت: در حال حاضر اگر كسي در اثر فيشينگ يا هر نوع كلاهبرداري اينترنتي دچار ضرر شود و به پليس فتا مراجعه كند، به جاي آنكه حمايت شود، متهم به استفاده از فيلترشكن ميشود. اين استاد دانشگاه با انتقاد از نگاه سنتي حاكم بر نظام رسانهاي كشور تصريح كرد: نظام رسانهاي ما هنوز در سال ۱۳۵۷ متوقف مانده است. صداوسيما همچنان انحصاري باقي مانده و در قانون اساسي، مطبوعات تنها بهصورت محدود آزاد شمرده شدهاند، در حالي كه اكنون در عصري زندگي ميكنيم كه تصوير، رايجترين و اثرگذارترين رسانه است. وي يادآور شد: در زمانه و روزگاري زندگي ميكنيم كه ديگر امكان پنهانكاري وجود ندارد و لذا در چنين شرايطي كه سياستورزي هم سختتر شده، نيازمند به فعاليت سياستمداراني هستيم كه خويشتنداري و آگاهي بالايي داشته باشند. عضو هيات علمي دانشگاه تهران افزود: از سوي ديگر ما دچار اين توهم هستيم كه كشورمان جمعيت زيادي دارد؛ در حالي كه ۸۰ ميليون نفر در مقياس جهاني، عدد بزرگي محسوب نميشود. اگر از چند ميليارد كاربر شبكههاي اجتماعي، اين ۸۰ ميليون كم شود، چه اتفاقي ميافتد؟ عملاً هيچ! وي با تأكيد بر اينكه ايران از منظر اقتصادي و فناوري اطلاعات بازار بزرگي براي دنيا نيست، افزود: برخي گمان ميكنند كه امريكا يا چين مشتاق حضور در بازار ايران هستند، اما واقعيت اين است كه ۸۰ ميليون جمعيت، در مقياس جهاني، رقم چندان دندانگيري نيست. اين تفكر اشتباه است كه گويي اقتصاد جهاني بدون تعامل با ايران فلج ميشود. كوثري همچنين ضمن انتقاد به سياستهاي دو دهه اخير كشور در قبال فضاي مجازي اظهار داشت: بيست سال است كه سايت فيلتر كردهايم، شبكه بستهايم، اما بايد پرسيد به كجا رسيديم؟ در فضاي مجازي، هيچ جايگاهي در دنيا نداريم. نه توان بهرهبرداري مثبت از آن را داشتهايم و نه توانستهايم تهديداتش را مهار كنيم. وي ضمن گلايه از وضعيت نابسامان زيرساختهاي فناوري در كشور بهويژه در دانشگاهها گفت: وضع اينترنت در دانشگاهها افتضاح است. ما در دانشگاه تهران، به عنوان برترين دانشگاه كشور، حتي در دوران كرونا هم توان برگزاري كلاس مجازي بهصورت مناسب را نداشتيم. صدا قطع و وصل ميشد، تصوير نميآمد، كلاسها نيمهكاره ميماند. اين يعني مديريت وجود ندارد، سرمايهگذاري نشده و بودجهها به درستي مصرف نشدهاند. وي در خاتمه صحبتهاي خود بيان كرد: آنچه امروز به عنوان وضعيت موجود ميبينيم، نتيجه نبود مديريت و سياستگذاري موثر است. ما حتي براي كلاس مجازي هم آمادگي نداشتيم، چه رسد به حضور فعال در اقتصاد ديجيتال يا فناوري اطلاعات جهاني و همه اينها به نوعي حاكي از آن است كه سياستگذاري ما مبتني بر تهديدمحوري بوده و نه بهرهبرداري صحيح از فرصتها.