موش‌ها، مهمان ناخوانده پايتخت

تهران در بن‌بست مبارزه با جانوران موذي

۱۴۰۴/۰۳/۰۶ - ۰۱:۱۴:۲۳
|
کد خبر: ۳۴۴۳۵۱

با آغاز فصل گرما، يكي از مهم‌ترين نگراني‌هاي بهداشتي و شهري پايتخت باز هم به سطح رسانه‌ها بازگشته است: موش‌ها. جانوراني كه به‌رغم تلاش‌هاي سالانه و وعده‌هاي مكرر، همچنان در كوچه‌ها، خيابان‌ها، فاضلاب‌ها و حتي در كنار سطل‌هاي زباله، بي‌محابا جولان مي‌دهند.

با آغاز فصل گرما، يكي از مهم‌ترين نگراني‌هاي بهداشتي و شهري پايتخت باز هم به سطح رسانه‌ها بازگشته است: موش‌ها. جانوراني كه به‌رغم تلاش‌هاي سالانه و وعده‌هاي مكرر، همچنان در كوچه‌ها، خيابان‌ها، فاضلاب‌ها و حتي در كنار سطل‌هاي زباله، بي‌محابا جولان مي‌دهند.

شهرداري تهران بار ديگر وعده استفاده از «سم جديد» و «روش‌هاي تركيبي» را داده، اما به نظر مي‌رسد مساله موش‌هاي تهران، فراتر از يك مشكل ساده زيستي، به يك بحران مزمن مديريتي، فرهنگي و زيرساختي بدل شده است. داوود گودرزي، مدير اداره كنترل جانوران مضر شهري سازمان مديريت پسماند، در تازه‌ترين اظهارات خود با اشاره به افزايش زاد و ولد موش‌ها در فصل تابستان، از آغاز دور جديدي از عمليات مقابله با اين جانوران خبر داد. او گفت: «۲۱۸ اكيپ در مناطق ۲۲گانه تهران با استفاده از روش‌هاي شيميايي و فيزيكي در حال فعاليت هستند.» او با صراحت اعلام كرد كه سموم فعلي كيفيت مناسبي ندارند و تنها راه‌حل، تلفيق اين روش‌ها با فناوري‌هاي نوين و ارتقاي سطح همكاري بين‌نهادي است. اما سوال اساسي اينجاست كه چرا پس از سال‌ها تجربه و بودجه‌ريزي براي كنترل جانوران موذي، هنوز «سم مناسب» در اختيار شهرداري نيست؟ چرا هميشه يك «سم جديد» در راه است و چرا هيچگاه آنطور كه بايد و شايد، اثربخشي نهايي اين اقدامات گزارش نمي‌شود؟ گودرزي در بخشي از صحبت‌هاي خود، از سم جديدي پرده برداشت كه در مرحله خريد است و به‌جاي سيستم خوني، سيستم گوارش موش را هدف قرار مي‌دهد. او گفت: در اجراي آزمايشي، تنها يكي از نمونه‌هاي سم جديد رضايت‌بخش بود كه همان هم در مرحله خريداري است. اين ادعا، از دو منظر جاي تأمل دارد. نخست اينكه اگر تنها يك منطقه از ۲۲ منطقه از اثربخشي اين سم رضايت داشته، چه تضميني وجود دارد كه تعميم اين تجربه به كل شهر، موفقيت‌آميز باشد؟ دوم آنكه چرا پژوهش‌هاي ميداني گسترده‌تر و همكاري نظام‌مندتري با مراكز دانشگاهي و شركت‌هاي دانش‌بنيان براي توليد و ارزيابي اين سموم صورت نگرفته است؟ گودرزي خود اذعان دارد كه «در شرايط فعلي همه‌چيز مهيا نيست »، جمله‌اي كه بيانگر ناپايداري زيرساخت و نبود برنامه‌ريزي بلندمدت است. از ديگر نكات قابل توجه در سخنان گودرزي، نحوه مرگ موش‌ها پس از مصرف سموم است. او تاكيد كرد: موش بعد از مصرف سم، به مكان خلوتي مي‌رود و آنجا مي‌ميرد. اين مكان گاه تا ۱۵ متر زير زمين قرار دارد. هرچند اين مكانيزم در ظاهر ممكن است مانع مشاهده لاشه موش‌ها شود و نگراني از بيماري‌هايي مانند طاعون را كاهش دهد، اما از سوي ديگر، لاشه‌هاي پنهان‌شده و تجزيه‌شونده در زيرزمين، مي‌توانند منبع آلودگي‌هاي باكتريايي و قارچي خطرناك براي خاك و منابع آب زيرزميني باشند. آيا اين مساله در مطالعات زيست‌محيطي شهرداري لحاظ شده است؟ آيا مكان‌هايي كه به عنوان «مرگگاه طبيعي» موش‌ها معرفي مي‌شوند، رصد مي‌گردند؟ پاسخ اين سوال‌ها تاكنون روشن نشده است.

غذادادن به حيوانات؛ از دلسوزي تا

تخريب اكوسيستم شهري

يكي از مهم‌ترين محورهاي انتقادي گودرزي، رفتار شهروندان تهراني در غذا دادن به حيوانات شهري بود. او گفت: اين دلسوزي‌هاي بي‌مورد شهروندان كه به ناآگاهي آنها برمي‌گردد، واقعاً هيچ فايده‌اي جز تخريب محيط زيست ندارد. غذارساني باعث مي‌شود گربه‌ها ديگر موش شكار نكنند و چرخه طبيعي كنترل جمعيت مختل شود. اين هشدار، هرچند از منظر زيست‌محيطي قابل درك است، اما نوع بيان آن مي‌تواند محل اشكال باشد. نكوهش مستقيم مردم به عنوان «ناآگاه» و مسوول آلودگي محيط زيست، بدون آموزش، آگاهي‌رساني هدفمند و جايگزين‌هاي مشخص، بيشتر باعث گسست ميان مديريت شهري و مردم مي‌شود تا هم‌افزايي در حل مساله. در حالي كه شهروندان مي‌توانند مهم‌ترين هم‌پيمان شهرداري در اين نبرد باشند، نگاه بالا به پايين مي‌تواند اين ظرفيت را از بين ببرد.

 

ضعف در مديريت پسماند

مادر همه مشكلات شهري

موش‌ها به‌طور طبيعي به مكان‌هايي جذب مي‌شوند كه غذا، پناهگاه و منابع آب وجود دارد. تهران، با ضعف عميق در مديريت پسماند، محيطي آرماني براي اين موجودات فراهم كرده است.

هنوز بسياري از زباله‌هاي‌ تر در معابر رها مي‌شوند و چرخه جمع‌آوري پسماند در محله‌هاي مختلف نه‌تنها منظم نيست، بلكه تناسبي با رفتار مصرف‌كننده ندارد.

گودرزي نيز در اين باره تاكيد كرد: اگر مردم زباله‌هاي خود را نزديك ساعت جمع‌آوري به مخازن منتقل كنند، ما هم بهتر مي‌توانيم كنترل كنيم. اين در حالي است كه در بسياري از مناطق، ساعت جمع‌آوري مشخص نيست يا اطلاع‌رساني درستي درباره آن نشده است. مديريت پسماند، ستون فقرات كنترل جانوران موذي است؛ اما به‌نظر مي‌رسد برنامه شهرداري همچنان به سم‌پاشي و طعمه‌گذاري اكتفا كرده است، بي‌آنكه ريشه‌هاي اصلي مشكل را بخشكاند.

 

تهران؛ شهري كه با موش‌ها كنار آمده؟

در نهايت شايد مهم‌ترين سوال اين باشد: آيا تهران به شهري تبديل شده كه پذيرفته موش‌ها بخشي از اكوسيستم آن باشند؟ به گفته گودرزي نبايد انتظار داشته باشيم موش‌ها ريشه‌كن شوند؛ ما فقط مي‌توانيم كنترل‌شان كنيم. اين جمله، اگرچه واقع‌بينانه است، اما نشان مي‌دهد كه افق سياست‌گذاري شهري در اين حوزه به كنترل مقطعي، واكنشي و كوتاه‌مدت محدود شده است. بدون ارتقاي زيربناي بهداشتي، مشاركت واقعي مردم، ارتقاي فناوري و تعريف يك سياست جامع بلندمدت، تهران هر ساله در فصل گرما شاهد طغيان موش‌ها خواهد بود، و اين چرخه تكرار خواهد شد. مقابله با جانوران موذي شهري صرفاً يك مساله بهداشتي يا زيستي نيست؛ اين مساله، آيينه تمام‌نمايي از نحوه مديريت شهري، ارتباط مردم با مسوولان، سياست‌گذاري محيط‌زيستي و عملكرد بين‌نهادي است. اگر شهرداري تهران واقعاً قصد دارد در اين ميدان پيروز شود، بايد به‌جاي اتكا به سموم خارجي و هشدارهاي مقطعي، روي زيرساخت‌هاي نرم‌افزاري، آموزش‌هاي اجتماعي، مشاركت مردمي، و به‌ويژه ساماندهي جامع پسماند تمركز كند. تنها در اين صورت است كه مي‌توان اميد داشت كه معضل موش‌ها در پايتخت حل شود.