
بازار به دنبال اعتماد از دست رفته
حجتالله صيدي، رييس سازمان بورس و اوراق بهادار هفته گذشته اعلام كرد كه سرمايهگذار تنها زماني سرمايهاش را وارد بازار ميكند كه اعتماد كافي داشته باشد. اعتماد سرمايهگذار به دو عامل بستگي دارد؛ اول حفظ حقوق او و دوم كسب بازده مورد انتظار.
حجتالله صيدي، رييس سازمان بورس و اوراق بهادار هفته گذشته اعلام كرد كه سرمايهگذار تنها زماني سرمايهاش را وارد بازار ميكند كه اعتماد كافي داشته باشد. اعتماد سرمايهگذار به دو عامل بستگي دارد؛ اول حفظ حقوق او و دوم كسب بازده مورد انتظار.
مهمترين درد و مشكل بازار سرمايه از سال ۱۳۹۹ تا به امروز نبود اعتماد است و همين موضوع باعث شده كه بازار سهام شرايط خوبي را پشت سر نگذارد. سلسله تصميمات دولتها و مديران از سال ۱۳۹۹ تا به امروز باعث شده كه سرمايهگذاران اعتمادي نسبت به بورس تهران نداشته باشند و به واسطه همين موضوع ترجيح دهند كه سرمايههاي خود را وارد اين بازار نكنند.
طي سالهاي اخير نبود اعتماد باعث شده كه بورس تهران به آخرين گزينه براي سرمايهگذاري تبديل شود و اين درحالي است كه در تمامي دنيا از بورس به عنوان يك بازار مولد و اعتمادساز ياد ميشود؛ اما در ايران شرايط كاملا متفاوت است و به واسطه دخالت و دستكاري مسوولان مختلف بازار سهام تبديل به يك بازار چالشانگيز شده است. در اصل شرايط به گونهاي است كه بسياري از سرمايهگذاران اين ترس را دارند كه پس از سرمايهگذاري در بورس شرايط تغيير كند و به نوعي يكباره زيان كنند، به نوعي اين ترس وجود دارد كه بلافاصله پس از سرمايهگذاري مجموعه قوانين مربوطه تغيير كند و سهامداران روي سرمايه خود زيان كنند.
بررسيها نشان ميدهد كه براي تغيير قوانين در بازار سهام به علت نحوه سرمايهگذاري لازم است كه از پيش تصميمات اعلام شود تا در فرصت باقي مانده سرمايهگذاران زمان تصميمگيري و تغيير شرايط داشته باشد و به نوعي در فرصت خود بتوانند براساس تصميم انجام شده شرايط سرمايهگذاري و سهامداري خود را تغيير دهد؛ ولي شرايط اينگونه نيست و در آخرين فرصتهاي روز اعلام ميشود كه قرار است در روز معاملاتي بعدي برخي از شرايط و قوانين تغيير كند و همين موضوع باعث ميشود كه اعتماد سرمايهگذاران از بين برود و بر همين اساس حتي برخي از رفتار سهامداران به صورت نوساني ميشود و بر همين اساس شرايط شاخصهاي بازار سهام نزولي ميشود.
بهطور كلي مجموعه تصميمات دولتي از سال۹۹ تا به امروز باعث شده بازار سهام شرايط بدي را تجربه كند و اين درحالي است كه بازار سهام متولي دارد و نبايد اجازه دخالت در شرايط بازار به مسوولان داده شود؛ اما درسالهاي اخير خبري از حضور متولي در بازار سهام نبوده و حتي از پس دستكاريها و دخالتها بسياري از روساي سازمان واكنشي نسبت به اين موضوع نشان ندادند.
از سال ۹۹ تا به امروز اقتصاد كشور سه رييسجمهوري به خود ديده است كه هريك باتوجه به شرايط خود براي بازار سهام تصميم گرفتهاند، البته ليست وزراي اقتصاد بيش از رييسجمهورهاست و همين موضوع باعث شده كه بازار سرمايه هر روز با يك تصميم جديد روبه رو شود و يك روند ثابت نداشته باشد، درحالي كه در شرايط عادي نبايد روزانه يك تصميم جديد براي بازارها گرفته شود و به نوعي بايد تصميمسازي بازارها مديريت شود. نكته قابلتوجه اينجاست كه در حال حاضر وزير اقتصاد دولت چهاردهم استيضاح شده و خبري از وزير اقتصاد نيست.
تنها رييس دولت و وزير اقتصاد بلكه روساي سازمان بورس نيز تغييرات بسياري داشت. نخست حسن قاليباف اصل از ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ تا ۳۰ دي ۱۳۹۹رياست اين سازمان را برعهده داشت كه رياست خود استعفا كرد، پس از آن محمدعلي دهقان دهنوي از ۷ بهمن ۱۳۹۹ تا ۲۱ مهر ۱۴۰۰ رييس اين سازمان بود و پس از آن مجيد عشقي رييس سازمان بورس شد كه پس از اتمام دوره ۵ ساله اعضاي هياتمديره سازمان بورس وي را مجددا به عنوان رييس سازمان بورس انتخاب كردند و درنهايت در تاريخ ۱۷ شهريور ۱۴۰۳ از رياست سازمان بورس استعفا كرد و در ۲۰ شهريور ۱۴۰۳ حجتالله صيدي به عنوان رييس سازمان بورس و اوراق بهادار انتخاب شد. اما بررسي نشان ميدهد كه اغلب اين روساي سازمان در مقابل تصميمات ضدبورسي چندان قوي عمل نكردند و به نوعي در مقابل سلسله تصميمات ضدبورسي سرخم كردند؛ البته به عقيده برخي كارشناسان اين روزها شرايط بد نيست و تصميمات كمتري به بورس تهران تحميل ميشود.
همانطور كه گفته شد مجموعه اين تصميمات باعث افزايش بياعتمادي در بورس و فراري دادن سرمايهها شد. حال رييس سازمان بورس درخصوص اعتماد سخن گفته و به نوعي اعتماد را مهمترين ركن بازار سرمايه دانسته است درنتيجه انتظار ميرود كه سازمان بور در راستاي افزايش سرمايهگذاران تاحدودي تلاش كند و اعتماد را به اين بازار برگرداند.
درست است با رشد شاخص و رسيدن آن به عدد ۳ميليوني شاهد افزايش اعتماد در بازار بوديم اما نكته اينجاست كه رشد شاخص باعث افزايش اعتماد در بورس شده است و اين موضوع ربطي به سازمان بورس ندارد و سازمان بورس بايد به صورت مستقل در جهت افزايش اعتماد سرمايهگذاران به بورس قدم بردارد تا اين بازار دوباره بتواند به روزهاي اوج خود و سودسازي بازگردد.
البته بايد اين نكته نيز متذكر شد كه سازمان بورس به تنهايي نميتواند در مسير اعتمادسازي قدم بردار و مابقي اركاني كه طي اين مدت دربازار سهام دخالت كردهاند و باعث شده كه بورس تهران روند اصلاحي را طي كند بايد در راستاي اعتمادسازي قدم بردارند، يا اگر اين روند سخت است حداقل اين افراد و اركان نبايد نظري درخصوص بورس دهند تا آرامآرام بورس تهران روند اعتمادسازي خود را آغاز كند. اعتماد تنها اعداد نيست بلكه سرمايهگذاران بايد از نظر تصميمات داخلي نيز به يك ثبات نسبي برسند و شرايط خوبي را تجربه كنند. به نوعي رشد شاخص نميتواند اعتماد صد را به بازار بازگرداند و سرمايهگذاران بايد به اين باور برسند كه مجموعه قوانين بورسي به صورت روزانه تغيير نميكند و تمامي عوامل داخلي دخيل در بورس با يك ثبات مشخص روند دارند. البته درست است سياستهاي خارجي و اخبار ميتواند مسير بورس را تغيير دهد اما اگر اعتماد كافي در بورس وجود داشته باشد اخبار نميتوانند يك شبه مسير بورس را سرخ سازند و با توجه به اعتماد سرمايهگذاران نسبت به بازار اين اخبار در ميانمدت ميتوانند تاثيرگذارند. بهطور كلي اعتماد ركن اساسي و اصلي سرمايهگذاري در هر بازاري به حساب ميآيد و باتوجه به اين موضوع به نظر ميرسد كه نبود اعتماد ميتواند هر بازاري را به گرداب نابودي بكشاند و به مرور شرايط غيرقابلقبولي براي اين بازار رقم بزند. شرايطي كه بورس تهران طي سالهاي اخير تجربه كرد و شاهد زيانسازي مكرر در اين بازار بوديم. با تجربه چنين شرايطي به نظر ميرسد كه درحال حاضر بازار سهام روزهاي بسيار قابلتوجهي را تجربه ميكند و احتمالا درآينده نهچندان دور اعتماد به سرعت بيشتري به بورس بازميگردد و مجددا شاهد رونق اين بازار و بازگشت آن به اوج خواهيم بود.