تلاش براي درك مشترك در دور پنجم مذاكرات

۱۴۰۴/۰۳/۰۳ - ۰۲:۰۰:۳۴
|
کد خبر: ۳۴۳۹۶۸

آنچه درباره دور پنجم مذاكرات مي‌توان مطرح كرد، ضرورت نزديك شدن مواضع دو طرف به يك درك مشترك است. مهم‌ترين مشكل مذاكرات اخير، آن است كه اظهارات مقامات امريكايي در رسانه‌ها با آنچه پاي ميز مذاكرات مطرح مي‌شود تفاوت دارد. اين تاكتيك خاصي است كه امريكا دنبال مي‌كند تا به زعم خود، دستاوردهاي بيشتري كسب كند. البته دست ايالات متحده براي ايران رو شده است.

حسن بهشتی پور

آنچه درباره دور پنجم مذاكرات مي‌توان مطرح كرد، ضرورت نزديك شدن مواضع دو طرف به يك درك مشترك است. مهم‌ترين مشكل مذاكرات اخير، آن است كه اظهارات مقامات امريكايي در رسانه‌ها با آنچه پاي ميز مذاكرات مطرح مي‌شود تفاوت دارد. اين تاكتيك خاصي است كه امريكا دنبال مي‌كند تا به زعم خود، دستاوردهاي بيشتري كسب كند. البته دست ايالات متحده براي ايران رو شده است. فكر مي‌كنم امريكا از اين سياست نتيجه‌اي نمي‌گيرد. اما ظاهرا مقامات امريكايي ترجيح مي‌دهند مطالبي را در رسانه‌ها مطرح كند كه لابي اسراييل را در امريكا و مخالفان مذاكرات را قانع كند. در اين شرايط اما اين پرسش مطرح است كه راهكار دستيابي به يك درك مشترك ميان دو طرف چيست؟ اصولا در مذاكرات بين‌المللي دو يا سه‌جانبه فضا به اين صورت تنظيم مي‌شود كه دو طرف به سمت هم حركت كنند. اينكه يك طرف مذاكرات بگويد هرآنچه من مايلم بايد محقق شود وگرنه از توافق و مذاكرات خبري نخواهد بود، قابل قبول نيست. نمي‌شود كشوري تصور كند اراده‌هاي او همگي بايد محقق شود، بدون اينكه به خطوط قرمز طرف مقابل توجه كند. روال عادي مذاكرات اين است كه كشورها هر كدام كمي از خواسته‌هاي حداكثري خود فاصله مي‌گيرند تا طرف مقابل را به نتيجه اصلي رهنمون سازند. هر طرف هم خطوط قرمز مد نظر خود را دارد كه عقب‌نشيني از آن ممكن نخواهد بود. مثلا امريكا اعلام مي‌كند، داشتن سلاح هسته‌اي براي ايران خط قرمز اوست. يا ايران اعلام مي‌كند رفع تحريم‌ها و غني‌سازي خط قرمزش است. براي طرف ايراني مساله غني‌سازي اورانيوم در داخل كشور، يك وضعيت غير قابل گذشت است. طرف ايراني مي‌گويد من حاضرم براي تحقق مطالبات امريكا در خصوص تسليحاتي نشدن دانش هسته‌اي‌ام مذاكره كنم، اما در عين حال اعلام مي‌كند در خصوص غني‌سازي اورانيوم جايي براي مذاكره وجود ندارد و ايران غني‌سازي را حق خود مي‌داند. نقطه وصل چرخه سوخت هسته‌اي در هر كشوري، غني‌سازي است و عبور از آن در واقع پايان دادن به دانش هسته‌اي است. ايران از مرحله سنگ معدن اورانيوم و تبديل آن به اكسيد اورانيوم و كيك زرد و تبديل آن به گاز هگزو فلورايد و تزريق گاز هگزوفلورايد به سانتريفيوژها و تبديل آنها به اورانيوم غني شده به 3.67درصد براي توليد برق تا 5درصد و نهايتا تبديل آن به ميله‌هاي هسته‌اي و سوخت هسته‌اي يك چرخه را شكل داده است. مرحله آخر نيز پسماند سوخت هسته‌اي است كه از باقي مانده سوخت باقي مانده در راكتور حاصل مي‌شود. اگر قرار باشد گزاره غني‌سازي از اين چرخه حذف شود، مانند تسبيحي كه نخ آن پاره شده، اين چرخه از بين مي‌رود. به همين دليل روشن است كه ايران اصرار به غني‌سازي هسته‌اي در داخل خاكش دارد. اگر طرف مقابل واقعا مطالبه تسليحاتي نشدن دانش هسته‌اي داشته باشد، ايران مي‌تواند اين اعتمادسازي را ايجاد كند. ايران هم مايل است تحريم‌هاي ناجوانمردانه اقتصادي كه سال‌هاست اعمال شده، برداشته شود. به نطر مي‌رسد بايد مذاكرات همچنان ادامه پيدا كند تا به يك نقطه مشترك برسد. معتقدم اگر امريكا حقيقتا به دنبال عدم انحراف چرخه هسته‌اي ايران به مرحله تسليحاتي شدن باشد، مي‌توان با اعمال كردن نظارت‌هاي اژانس اين اعتمادسازي را ايجاد كرد، اما اگر مطالبه امريكا از اين موارد فراتر برود و مساله غني‌سازي ايران را شامل شود، بايد منتظر چالش‌هاي جدي در مذاكرات باشيم. ديروز اما همزمان با انجام دور پنجم مذاكرات برخي افراد و رسانه‌هاي خارجي، تلاش كردند با انتشار اخبار غير واقعي مانند اينكه امريكا خواستار بررسي توانايي‌هاي نظامي ايران شده، حاشيه‌سازي كنند. اما اين اخبار از سوي سخنگوي وزارت امور خارجه ايران تكذيب شد. ضمن اينكه خبرهايي هم درباره تلاش طرفين براي نزديك كردن ديدگاه‌هاي خود منتشر شد كه مي‌تواند زمينه ساز دستيابي به يك توافق احتمالي باشد. در يك چنين شرايطي است كه دور پنجم مذاكرات در ميان بيم و اميدهاي فراوان پايان يافت.