
رشد پايدار يا حباب در بورس
يكي از شاخصهاي كليدي كه همواره توسط فعالان بازار سرمايه مورد توجه قرار ميگيرد، نسبت قيمت به سود هر سهم (P/E) است. اين شاخص به عنوان يكي از ابزارهاي اصلي براي ارزيابي ارزشگذاري سهام به ما ميگويد كه سرمايهگذاران حاضرند چند برابر سود سالانه يك سهم براي خريد آن پول پرداخت كنند. بهعبارتديگر، اين نسبت منعكسكننده ميزان انتظار بازار از رشد آتي شركتها است.
يكي از شاخصهاي كليدي كه همواره توسط فعالان بازار سرمايه مورد توجه قرار ميگيرد، نسبت قيمت به سود هر سهم (P/E) است. اين شاخص به عنوان يكي از ابزارهاي اصلي براي ارزيابي ارزشگذاري سهام به ما ميگويد كه سرمايهگذاران حاضرند چند برابر سود سالانه يك سهم براي خريد آن پول پرداخت كنند. بهعبارتديگر، اين نسبت منعكسكننده ميزان انتظار بازار از رشد آتي شركتها است.
براساس گزارش منتشرشده از مركز آمار و پژوهشهاي سازمان بورس و اوراق بهادار، در فروردين ماه ۱۴۰۴، نسبت P/E بازار سرمايه ايران به عدد ۷.۴۳ رسيد. اين درحالي است كه اين نسبت در اسفند ۱۴۰۳، پايينتر از اين مقدار بوده است. افزايش نسبت P/E در فروردين ۱۴۰۴ به دلايل مختلفي قابل توضيح است كه يكي از موثرترين آنها، كاهش ريسكهاي سياسي در ميانه ماه فروردين است؛ عاملي كه نهتنها بر بازار سرمايه بلكه بر ساير بازارهاي مالي نيز اثر معناداري گذاشت.
مفهوم P/E و اهميت آن در تصميمگيري سرمايهگذاران
نسبت P/E يكي از معيارهاي مهم براي هر سرمايهگذار در ارزيابي سهمهاي مختلف است. اين نسبت نشاندهنده نسبت بين قيمت هر سهم به سود هر سهم (EPS) است و يكي از ابزارهاي كليدي براي شناسايي سهام ارزنده در بازار بهشمار ميرود. بهطور كلي، ارزش بالاتر P/E نشان ميدهد كه بازار انتظار بيشتري از رشد سودآوري شركت در آينده دارد، درحالي كه P/E پايين ممكن است سهم را ارزندهتر نشان دهد، اما گاهي به معناي كاهش جذابيت يا عملكرد ضعيفتر شركت در بازار نيز تعبير ميشود.
در بازار سرمايه ايران نيز اين شاخص از جايگاه مهمي برخوردار است. افزايش يا كاهش آن نهتنها بر فعاليت سرمايهگذاران تأثير ميگذارد، بلكه به نوعي بازتابدهنده وضعيت كلي بازار و عوامل اقتصادي و سياسي تأثيرگذار بر آن است.
افزايش نسبت P/E در فروردين ۱۴۰۴
براساس گزارشها، نسبت P/E بازار سرمايه در فروردينماه نسبت به اسفند ۱۴۰۳ با يك افزايش محسوس مواجه شد. اين تغيير در مقطعي رخ داد كه تحولات سياسي و اقتصادي در كشور تأثير معناداري بر عملكرد بازارها گذاشت. يكي از دلايل كليدي براي اين افزايش، كاهش ريسكهاي سياسي پس از تاريخ ۱۹ فروردين ۱۴۰۴ بود. انتشار اخبار مثبت درباره مذاكرات ايران و امريكا و احتمال كاهش تنشهاي بينالمللي، به رشد آرامش در بازارهاي مالي منجر شد. اين اتفاق باعث شد كه قيمت دلار و طلا در بازارهاي موازي كاهش يافته و بخشي از اين نقدينگي به سمت بازار سرمايه حركت كند. بهعبارت ديگر، كاهش جذابيت بازارهاي ارز و طلا، راه را براي ورود نقدينگي به بورس هموار ساخت.
اين جريان نقدينگي به افزايش تقاضاي خريد سهام انجاميد و درنتيجه قيمت سهام شركتها در بورس رشد كرد. از آنجا كه نسبت P/E حاصل تقسيم قيمت هر سهم بر سود آن است، طبيعي است كه با رشد قيمتها اين نسبت نيز در كل بازار افزايش يابد.
اما افزايش نسبت P/E همواره به معناي رشد واقعي بازار نيست. كارشناسان بازار سرمايه هشدار ميدهند كه اگر رشد اين شاخص ناشي از عواملي همچون كاهش ريسكهاي سياسي و اصلاحات اقتصادي پايدار باشد، ميتواند به رونق پايدار بازار منجر شود. اما درصورتيكه اين رشد ناشي از افزايش بيپشتوانه قيمتها يا ورود نقدينگيهاي مقطعي باشد، در نهايت به شكلگيري حباب قيمتي و تهديد سرمايهگذاران ختم خواهد شد.
رشد بيپشتوانه P/E و نگرانيهاي بازار
يكي از چالشهاي پيش روي بازار سرمايه، رشد بيپشتوانه قيمت سهام است كه درنهايت باعث افزايش ناپايدار نسبت P/E ميشود. در ماههاي اخير، برخي تحليلگران نسبت به قيمتگذاري بيش از اندازه بالاي برخي شركتها بهويژه شركتهاي زيانده يا با سوددهي نامطلوب هشدار دادهاند. در اين شركتها، افزايش قيمت سهام بيش از عملكرد واقعي آنها بوده و اين موضوع نگرانيهايي را درباره ايجاد حباب قيمتي در بازار ايجاد كرده است.
در چنين شرايطي، افزايش مصنوعي قيمت سهام منجر به ارزشگذاري غيرواقعي شركتها ميشود، موضوعي كه علاوه بر تهديد سرمايهگذاران خرد، در ميانمدت ميتواند اعتماد به كل بازار را نيز خدشهدار كند. بنابراين، تحليل دقيق عوامل رشد P/E در بازار يكي از مهمترين دستور كارهاي فعالان اقتصادي و نهادهاي نظارتي است.
گروههاي كمريسك و ارزنده بازار سرمايه
مركز پژوهشهاي سازمان بورس و اوراق بهادار در تازهترين گزارش خود، گروههايي را معرفي كرده است كه نسبت P/E آنها پايينتر از ميانگين كل بازار سرمايه بوده و به عنوان گروههايي با ريسك پايينتر و پتانسيل سرمايهگذاري جذابتر شناخته ميشوند.
ازجمله اين گروهها، ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
بانكها، استخراج نفت و گاز، لاستيك و پلاستيك، بيمه و صندوقهاي بازنشستگي، خدمات فني و مهندسي، استخراج كانههاي فلزي
انتشار، چاپ و تكثير، عرضه برق، گاز و بخار، فعاليتهاي كمكي به نهادهاي مالي واسط، مخابرات است. در اين ميان، گروه بانكي با نسبت P/E حدود ۲.۹۰ در فروردينماه ۱۴۰۴ در صدر صنايع ارزنده بازار سرمايه قرار گرفته است. اين نسبت نشاندهنده عملكرد باثبات و پتانسيل بالاي اين گروه براي سرمايهگذاري، بهويژه در مقايسه با صنايع ديگر است.
نسبت P/E بالاتر از ميانگين بازار
در نقطه مقابل، برخي گروههاي صنعتي به علت نسبت بالاي P/E، به عنوان گزينههاي پرريسكتر براي سرمايهگذاري محسوب ميشوند. نسبت بالاي P/E در اين صنايع معمولاً نشاندهنده انتظار بيشازحد بازار از رشد سودآوري آنها است كه ممكن است در عمل تحقق نيابد.
بهطور خاص، گروههايي مانند محصولات چوبي و صنايع مرتبط با ساخت راديو و تلويزيون از اين دستهاند. سرمايهگذاري در اين صنايع نيازمند دقت بيشتر و تحليلهاي عميقتر است، چراكه احتمال وقوع نوسانات قيمتي و ريسكهاي ناشي از كاهش سودآوري در آنها بيشتر است.
فرصتها و چالشهاي پيش روي بازار سرمايه
بررسي نسبت P/E بازار سرمايه ايران در فروردينماه ۱۴۰۴، حكايت از رشد اين شاخص نسبت به اسفندماه دارد؛ افزايشي كه عمدتاً ناشي از كاهش ريسكهاي سياسي و ورود نقدينگي به بازار است. با اين وجود، فعالان بازار بايد توجه داشته باشند كه رشد بيش از اندازه اين شاخص، بهويژه اگر نتيجه ورود نقدينگيهاي مقطعي باشد، ميتواند نشانهاي از شكلگيري حبابهاي قيمتي باشد. از سوي ديگر، گروههاي صنعتي با نسبتهاي P/E پايينتر از ميانگين بازار فرصتهاي جذابي براي سرمايهگذاري هستند، درحالي كه صنايع با P/E بالاتر، به ريسكهاي بيشتري همراهاند.
براي تداوم رونق بازار سرمايه و بهبود عملكرد آن در بلندمدت، اقدامات نظارتي براي جلوگيري از رشد بيپشتوانه قيمتها، اصلاحات اقتصادي، و كاهش پايدار ريسكهاي سياسي از اهميت ويژهاي برخوردارند. تنها با فراهمسازي اين شرايط ميتوان از رشد پايدار نسبت P/E و تقويت جايگاه بازار سرمايه به عنوان يك گزينه سرمايهگذاري بلندمدت اطمينان حاصل كرد.