محسن جليلوند در گفت‌وگو با «تعادل» از نحوه مواجهه با دست‌انداز غني‌سازي در مذاكرات مي‌گويد

بازدارندگي اقتصادی

۱۴۰۴/۰۲/۳۱ - ۰۱:۱۴:۲۰
|
کد خبر: ۳۴۳۷۴۴

«بن‌بست يا دست‌انداز؟» اين دوگانه پس از مطرح شدن ديدگاه‌هاي جديد مقامات امريكايي در خصوص مذاكرات و مطالبه طرف امريكايي در فضاي تحليلي داخل كشورمان شكل گرفته است.

ايران با اتخاذ رويكردهاي مناسب، اهرم فشار اقتصادي را از طرف مقابل بگيرد

 

زهرا سليماني|

«بن‌بست يا دست‌انداز؟» اين دوگانه پس از مطرح شدن ديدگاه‌هاي جديد مقامات امريكايي در خصوص مذاكرات و مطالبه طرف امريكايي در فضاي تحليلي داخل كشورمان شكل گرفته است. برخي تحليلگران بدبين معتقدند كه اين رويكرد امريكا در زمينه غني‌سازي صفر درصدي از سوي ايران، مذاكرات را در بن‌بستي پيچيده گرفتار مي‌سازد كه خروج از آن به اين سادگي‌ها امكان‌پذير نخواهد بود. گروهي ديگر از كارشناسان اما ضمن تحليل دقيق چرايي طرح مطالبات غيرمعقول طرف امريكايي، اين نوع اظهارنظرها را در حكم دست‌اندازي مي‌بينند كه با تدابير مناسب مي‌توان از آن عبور كرد. يكي از چهره‌هايي كه پس از آغاز مذاكرات پيش‌بيني‌هاي جالب توجهي از مطالبات طرف امريكايي ارايه مي‌كرد، محسن جليلوند، استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل بين‌الملل است. همزمان با آغاز دور اول مذاكرات جليلوند گفته بود: احتمالا امريكا غني‌سازي صفر درصدي را طرح خواهد كرد تا ايران را محك بزند. «تعادل» در اين گفت‌وگو كه در بحبوحه نزديك شدن به دور پنجم برنامه‌ريزي شده تلاش كرده پاسخي براي اين پرسش بيابد كه اولا آيا مذاكرات دوجانبه ايران و امريكا با سد سديدي مواجه شده يا اينكه اين نوع چرخش‌ها، طبيعت مذاكرات و گفت‌وگوهايي از اين دست است؟ در وهله بعدي ايران چگونه بايد با اين مطالبات طرف مقابل روبه‌رو شود و در راستاي منافع ملي‌اش، سياستگذاري‌هاي لازم را اتخاذ كند؟

با اعلام ويتكاف در خصوص اينكه امريكا هيچ حدي از غني‌سازي را از سوي ايران نمي‌پذيرد، پرونده مذاكرات ايران و امريكا وارد مرحله پيچيده‌اي شد. برخي معتقدند با توجه به خطوط قرمز ترسيم شده از وي ايران در صورتي كه امريكا از موضع خود عقب‌نشيني نكند بايد پرونده مذاكرات و تفاهم را بست؟

بارها تاكيد كرده‌ام كه در خصوص پرونده‌اي در حد و اندازه مذاكرات هسته‌اي ايران و امريكا به جاي خوش‌بيني‌هاي بيش از حد يا بدبيني‌هاي مستمر بايد واقع‌بين باشيم. همان‌طور كه در زمان ماه عسل مذاكراتي دو طرف من تاكيد مي‌كردم، نبايد بيش از حد خوش‌بين باشيم، امروز هم معتقدم نبايد بيش از اندازه بدبين باشيم، بلكه بايد داده‌هاي موجود را دسته‌بندي كرده و در راستاي منافع ملي از آنها بهره بگيريم.

يعني مي‌گوييد مذاكرات با بن‌بست مواجه نشده و همچنان مي‌توان دورنماي توافق را انتظار داشت؟

ببينيد، همان‌طور كه برخي تحليلگران از جمله خود من پيش‌بيني مي‌كردند، كار مذاكرات ايران و امريكا با يك دست‌انداز جدي مواجه شده است. تفاوت دست‌انداز با بن‌بست در اين است كه دست‌انداز را مي‌توان برطرف و از آن عبور كرد، اما بن‌بست يعني توقف كامل. برخلاف گارد ابتدايي امريكا، طي روزهاي اخير ناگهان ويتكاف اعلام كرده، ايران بايد كل فرآيند غني‌سازي‌اش را كنار بگذارد! اين در حالي است كه ايران مطابق نظام بين‌الملل و مفاد NPT حق غني‌سازي دارد و هيچ قدرتي نمي‌تواند ايران را از اين حق طبيعي محروم سازد.

با اين توضيحات بايد ديد چرا امريكا، دست به اقدامي زده و مطالبه‌اي را مطرح كرده كه مي‌داند حق طبيعي ايران است و ايران آن را ذيل خطوط قرمز خود قرار داده است؟

من قبلا هم يادآور شده بودم افرادي كه مي‌خواهند به نظم مذاكراتي ترامپ پي ببرند بايد كتاب «هنر معامله‌گري به سبك ترامپ» را مطالعه كنند. اين كتاب دو بخش اصلي دارد. نخست درباره يك هفته فعاليت‌هاي حرفه‌اي ترامپ، نحوه تصميم‌سازي‌هايش و نحوه معامله و سرمايه‌گذاري او است. در بخش دوم هم ترامپ مهم‌ترين پروژه‌هاي خود و نحوه اجراي آنها را توضيح مي‌دهد. ترامپ در اين كتاب از ضرورت اتخاذ راهبردهاي نامشخص و زيگزاگ در هنگام مذاكره و معامله براي رسيدن به بيشترين سود صحبت مي‌كند. در مورد ايران هم امريكاي مدل ترامپ در حال انجام حركت‌هاي زيگزاگي است تا نهايتا به هدف خود براي كسب بيشترين دستاورد برسد. همين امروز هم كه مقامات امريكايي درباره غني‌سازي صفر درصدي صحبت مي‌كنند باز هم فضاي تعليق را نگه داشته‌اند. آنها زماني كه ادعا مي‌كنند غني‌سازي ايران بايد صفر باشد نمي‌گويند درباره چه بازه زماني صحبت مي‌كنند؟ آيا اين محدوديت براي غني‌سازي بايد براي يكسال باشد، دو سال باشد يا بيشتر و كمتر؟ اين حركت زيگزاگي براي ايجاد فضاي تعليق و استفاده مناسب از آن در وقت مناسب است. اما اين همه ماجرا نيست. موضوعات داخلي هم در اتخاذ اين رويكرد موثر است.

توضيح بيشتري مي‌دهيد. چرا فشارهاي داخلي ترامپ را ناچار به اتخاذ اين نوع رويكردها مي‌كند؟

به عقيده من امريكا با مشكلات زيادي در داخل روبه‌رو است. اگر قرار باشد ترامپ غني‌سازي ۳.۷درصد ايران را بپذيرد، دموكرات‌هاي امريكا و مخالفان اتخاذ رويكرد ديپلماسي در مواجهه با ايران انتقاد مي‌كنند كه مگر برجام غير از اين حجم غني‌سازي را داشت؟ آنها به ترامپ مي‌گويند چرا از برجام خارج شدي و بعد از اين همه بگير و ببند و برو و بيا دوباره مفاد برجام را پذيرفته‌اي؟! از سوي ديگر امنيت اسراييل براي امريكا يك امر بنيادين است. ممكن است ترامپ با نتانياهو مشكلاتي داشته باشد (كه دارد) اما اين به اين معني نيست كه اسراييل را كنار گذاشته است. اسراييل هم هرگز نمي‌پذيرد ايران در شرايطي قرار بگيرد كه ابتكار عمل را به دست گرفته و بتواند موجوديت اسراييل را تهديد كند.

تاكتيك ايران در مواجهه با اين راهبرد امريكا چگونه است؟ آيا ايران مي‌تواند از شكاف‌هاي موجود در عرصه سياسي و ديپلماسي امريكايي‌ها بهره‌برداري كند؟

برخي مي‌گويند ايراني‌ها با ايجاد پيوست‌هاي اقتصادي و زمينه‌سازي براي سرمايه‌گذاري به دنبال ايجاد فضايي مناسب براي ترامپ هستند تا مبتني بر آن دولت ترامپ تمايزي ميان برجام و توافق احتمالي در آينده يافته و آن را به منتقدان داخلي ارايه كند. يعني ترامپ مي‌تواند به منتقدان داخلي‌اش بگويد كه در توافق با ايران مثلا زمينه هزار ميليارد دلار سرمايه‌گذاري براي امريكا فراهم شده است. اما بايد توجه داشت تا زماني كه رابطه سياسي بين ايران و امريكا فراهم نشود امكان سرمايه‌گذاري در ايران هم براي امريكا وجود ندارد. شرط لازم و شرط كافي سرمايه‌گذاري امريكا در ايران برقراري رابطه سياسي و كاهش ريسك در ايران است. اگر امريكايي‌ها در چين سرمايه‌گذاري مي‌كنند به خاطر روابط سياسي است كه از دهه ۷۰ 19میلادی و زمان نيكسون برقرار شده است. قبل از اين تاريخ حتي كرسي چين در شوراي امنيت سازمان ملل متحد در اختيار تايوان بود و بعد از اين تاريخ است كه سرمايه‌گذاري متقابل اين دو كشور شكل گرفته است. بنابراين توافق ايران و امريكا بايد منجر به برقراري روابط سياسي شود تا بتوان به تحقق مناسبات اقتصادي اميدي داشت. رهبر انقلاب هم روز (سه‌شنبه) اعلام كردند احتمال دستيابي به توافق پايين است. البته شايد ايران و امريكا بتوانند در ميانه مطالبات دو طرف نقطه مشتركي را بيابند و مبتني بر آن مذاكرات را شكل دهند.

اين نقطه مشترك حدفاصل مطالبات ايران و امريكا كه يكي مي‌گويد غني‌سازي بايد صفر شود و ديگري غني‌سازي مطالبق ان‌پي‌تي را حق خود مي‌داند، همچنين خواستار برچيده شدن تحريم‌هاست، كجاست؟

از منظر طرف امريكايي، يكي از اين راه‌حل‌هاي ميانه، ايجاد كنسرسيومي با مشاركت كشورهاي عربي براي خريداري اورانيوم غني شده ايران است. مطابق اين ايده ايران اورانيوم غني شده خود را به نيروگاه‌هاي كشورهاي عربي ارسال مي‌كند. اما مساله اين است كه حجم وزني توليدات اورانيوم ايران به اندازه‌اي نيست كه بتواند نيازهاي نيروگاهي كشورهاي عربي را تامين كند. ايران بايد نيروگاهي ۷۰برابر نطنز داشته باشد تا بتواند نياز امارات را پاسخ دهد يا نيروگاه اصفهان بايد ۵۰برابر توسعه پيدا كند. اين ظرفيت‌سازي هنوز ايجاد نشده‌اند كه بتوان در قالب يك كنسرسيوم فعاليت كرد. راهكار باقيمانده فكر كردن به غني‌سازي صفر درصدي است كه اين مورد هم از نظر ايران منتفي است. به نظرم نقطه مشترك پيوست‌هاي اقتصادي ارايه شده از سوي ايران است كه آن هم به روابط سياسي نياز دارد. يعني ترامپ با دستاوردهاي سرمايه‌گذاري هزار ميلياردي در ايران مي‌تواند ساير جنبه‌هاي تفاهم را پوشش دهد. اين معادله براي ايران هم سودآور خواهد بود، چراكه ايران براي نوسازي زيرساخت‌هاي خود به سرمايه‌هاي خارجي نياز دارد.

راهبرد دولت براي مقابله با تكانه‌هاي بيروني و انتظارات احتمالي چه بايد باشد؟

امريكايي‌ها با ايحاد فضاي تعليق تلاش مي‌كنند، بيشترين دستاورد را به نفع خود ايجاد كنند. امريكايي‌ها مي‌دانند كه بر هم زدن مذاكرات از سوي ايران نرخ ارز در ايران را بالا برده و به محدوده بالاي ۱۴۰هزار توماني مي‌رساند. آنها با ايجاد فضاي تعليق به دنبال آن هستند كه ايران را از ترس تكانه‌هاي ارزي ناچار به پذيرش خواسته‌هاي خود كنند. براي مقابله با اين تك طرف مقابل، مسوولان اقتصادي دولت از همين امروز بايد پاتك مناسب را تدارك ببينند و زمينه مقابله با انتظارات تورمي را فراهم سازند.

در واقع بايد به گونه‌اي تصميم‌سازي كرد كه توقف در مذاكرات بازارهاي كشور را وارد نوسان و تكانه نكند. هر چند دستيابي به چنين حجمي از بازدارندگي سخت است، اما ايران مي‌تواند و بايد بتواند مصونيت لازم را در اقتصاد خود شكل دهد.از سوي ديگر بايد توجه داشت كه امريكا براي زنده كردن سرمايه‌گذاري‌هاي نجومي‌اش در منطقه به ثبات نياز دارد. ثبات منطقه هم بدون تصور ايران ممكن نيست. بنابراين ترامپ با هر ابزاري بايد تلاش كند رضايت ايران را براي مشاركت در منطقه جلب كند.