وقتي برق از نفس مي‌افتد!
«تعادل» از دوئل تاريكي و روشنايي گزارش مي‌دهد

وقتي برق از نفس مي‌افتد!

۱۴۰۴/۰۲/۳۱ - ۰۱:۰۲:۱۶
|
کد خبر: ۳۴۳۷۳۵

تابستان هنوز نرسيده، اما نفس شبكه برق به شماره افتاده است. در خانه‌ها كولرها با تمام توان مي‌چرخند، در فروشگاه‌ها نورهاي LED بي‌وقفه مي‌درخشند و در كارخانه‌ها ماشين‌آلات از برق تغذيه مي‌كنند؛ اما پشت اين ويترين روشن، قلبي است كه تند مي‌زند، ناهماهنگ و نگران: شبكه برق كشور. اين روزها، واژه «ناترازي برق» بيش از هر زمان ديگري در خبرها تكرار مي‌شود.

تابستان هنوز نرسيده، اما نفس شبكه برق به شماره افتاده است. در خانه‌ها كولرها با تمام توان مي‌چرخند، در فروشگاه‌ها نورهاي LED بي‌وقفه مي‌درخشند و در كارخانه‌ها ماشين‌آلات از برق تغذيه مي‌كنند؛ اما پشت اين ويترين روشن، قلبي است كه تند مي‌زند، ناهماهنگ و نگران: شبكه برق كشور. اين روزها، واژه «ناترازي برق» بيش از هر زمان ديگري در خبرها تكرار مي‌شود. ناترازي به زبان ساده يعني آنچه مصرف مي‌كنيم بيشتر از آن چيزي است كه توليد مي‌شود. نتيجه؟ فشار بر نيروگاه‌ها، خاموشي‌هاي مقطعي، واردات برق و در نهايت بي‌ثباتي در تأمين يكي از حياتي‌ترين زيرساخت‌هاي زندگي مدرن. بر اساس گزارش رسمي شركت مديريت شبكه برق ايران، پيك مصرف برق در بهار امسال از مرز ۶۸ هزار مگاوات عبور كرده، در حالي كه توان توليد عملي نيروگاه‌ها در بهترين حالت نزديك به ۶۰ هزار مگاوات است. اين يعني يك ناترازي خطرناك در حداقل ۸ هزار مگاوات. اين اختلاف، اگر با مصرف منطقي و مديريت‌شده همراه نباشد، مي‌تواند شبكه را وارد فاز بحراني كند.

 

برق مفت، مصرف بي‌حساب

يكي از دلايل اصلي اين ناترازي، الگوي مصرف نادرست است. برق در ايران ارزان‌تر از بسياري كشورهاي ديگر عرضه مي‌شود؛ موضوعي كه نه‌تنها مشوق صرفه‌جويي نيست، بلكه زمينه‌ساز اسراف نيز هست. در حالي كه قيمت برق خانگي در كشورهاي همسايه چندين برابر ايران است، در كشور ما استفاده بي‌رويه از وسايل سرمايشي و روشنايي در فصل گرما به يك روال تبديل شده است. بر اساس آمار، نزديك به ۴۰ درصد از مصرف برق كشور مربوط به بخش خانگي است، در حالي كه صنعت و كشاورزي با وجود نياز حياتي، سهم كمتري دارند. كولرهاي گازي با راندمان پايين و يارانه‌هاي گسترده، در بسياري از شهرهاي گرمسير بدون محدوديت روشن مي‌مانند، حتي در ساعاتي كه پيك مصرف فشار زيادي به شبكه وارد مي‌كند.

 

وقتي توليد هم كم‌جان مي‌شود

از سوي ديگر، توان توليد برق كشور هم به دلايلي دچار افت شده است. بخش عمده برق ايران از نيروگاه‌هاي گازي و حرارتي تأمين مي‌شود كه براي كار كردن، نياز به گاز يا گازوئيل دارند. اما در زمستان‌ها به دليل افزايش مصرف خانگي گاز، سوخت‌رساني به نيروگاه‌ها با مشكل مواجه مي‌شود. اين موضوع باعث افت ظرفيت توليد، كاهش راندمان و حتي توقف برخي واحدهاي نيروگاهي مي‌شود. در كنار آن، نيروگاه‌هاي برق‌آبي نيز به دليل كاهش بارندگي و افت سطح آب سدها، توان سابق را ندارند. امسال با افت ۳۰ درصدي بارش‌ها نسبت به ميانگين بلندمدت، توليد برق‌آبي كشور نسبت به سال گذشته كاهش محسوسي داشته است.

 

خاموشي‌هايي كه پيش‌رو هستند

ناترازي برق اگر ادامه پيدا كند، نتيجه‌اي جز خاموشي‌هاي برنامه‌ريزي‌شده نخواهد داشت. خاموشي‌هايي كه تنها به معناي خاموش شدن لامپ‌ها نيستند، بلكه بر زندگي روزمره مردم، كسب‌وكارها، كارخانه‌ها و حتي زيرساخت‌هاي حياتي مانند بيمارستان‌ها و ايستگاه‌هاي پمپاژ آب اثر مستقيم دارند. در برخي استان‌ها، جداول زمان‌بندي خاموشي‌هاي احتمالي منتشر شده تا مردم آمادگي نسبي داشته باشند. البته هدف مسوولان اين است كه با مديريت بار، خاموشي به حداقل برسد. اما اين مديريت بدون مشاركت مردم و صنايع به جايي نخواهد رسيد.

 

در جست‌وجوي راه‌حل: از صرفه‌جويي تا انرژي‌هاي نو

راهكارهاي مقابله با ناترازي برق، محدود به يك مسير نيستند. اولين و فوري‌ترين اقدام، صرفه‌جويي در مصرف برق است. خاموش كردن وسايل برقي غيرضروري، استفاده از وسايل كم‌مصرف، تنظيم دماي كولر روي ۲۵ درجه و خاموش كردن سيستم‌هاي سرمايشي در ساعات كم‌مصرف، همه اقداماتي هستند كه مي‌توانند تأثير چشمگيري داشته باشند. در بلندمدت، توجه به انرژي‌هاي تجديدپذير نيز يك راهكار اساسي است. با وجود ظرفيت بالاي تابش خورشيد در ايران، سهم انرژي خورشيدي در سبد انرژي كشور هنوز ناچيز است. توسعه نيروگاه‌هاي خورشيدي، بادي و افزايش بهره‌وري نيروگاه‌هاي فعلي، مي‌تواند به تعديل ناترازي كمك كند.

 

چالش رمزنگاري: متهم هميشگي يا قرباني پنهان؟

يكي از مباحث داغ اين روزها، مصرف برق مراكز استخراج رمز ارز است. طبق برآوردها، استخراج بيت‌كوين و ديگر رمزارزها در ايران، سالانه هزاران مگاوات برق مصرف مي‌كند. هرچند برخي از اين مراكز مجوز قانوني دارند، اما بخش قابل‌توجهي از آنها به صورت غيرقانوني و مخفيانه فعاليت مي‌كنند. شناسايي و برخورد با اين مراكز مي‌تواند يكي از راه‌هاي كاهش فشار از روي شبكه برق باشد.

 

سايه بحران روي صنعت و اشتغال

در اين ميان، نبايد فراموش كرد كه اولين قرباني ناترازي برق، صنعت كشور است. كارخانه‌هايي كه مجبور به توقف يا كاهش توليد مي‌شوند، دچار خسارت مالي، كاهش بهره‌وري و حتي تعديل نيرو مي‌گردند. اين در شرايطي است كه كشور در تلاش براي رشد اقتصادي و حفظ اشتغال است و بحران برق مي‌تواند اين تلاش‌ها را به حاشيه ببرد.

 

فرهنگ‌سازي، كليد پايداري

يكي از پايه‌هاي مقابله با بحران برق، فرهنگ‌سازي عمومي است. مردم بايد بدانند كه مصرف بي‌رويه نه‌تنها زيان‌بار براي كشور، كه تهديدي براي خودشان است. رسانه‌ها، مدارس، صداوسيما و فضاي مجازي بايد نقش پررنگ‌تري در تبيين اهميت مديريت مصرف و پيامدهاي ناترازي ايفا كنند.

 

پايان تاريكي يا آغاز آن

برق، ديگر تنها يك منبع انرژي نيست؛ شاهرگ زندگي مدرن است. اما وقتي مصرف بي‌محابا باشد و توليد فرسوده و ناپايدار، ديگر نمي‌توان انتظار داشت كه اين شاهرگ هميشه سالم و جاري بماند. «دوئل تاريكي و روشنايي» هر روز در شبكه برق كشور تكرار مي‌شود. براي آنكه اين دوئل به نفع روشنايي تمام شود، نيازمند مشاركت همگاني، مديريت دقيق و نگاهي آينده‌نگر هستيم. فرداي بدون خاموشي، تنها در گرو تصميم‌هاي درست امروز است.