نظم بين‌الملل و حق غني‌سازي ايران

۱۴۰۴/۰۲/۳۰ - ۰۱:۰۹:۳۰
|
کد خبر: ۳۴۳۶۰۶

آلبرت انيشتين مي‌گويد: «ما از زبان و كلمات براي درك دنيا و ايجاد تفاهم استفاده مي‌كنيم، بنابراين بايد از آن به ‌درستي استفاده كنيم.» آنچه در مورد مذاكره و گفت‌وگو و ارتباط گفتني است اينكه دستيابي به توافق از دل رايزني‌ها و گفت‌وگوها به سادگي امكان‌پذير نخواهد بود و طرف‌هاي مختلف حاضر در مذاكرات، الزاما بايد از هفت خوان ديدگاه‌هاي متفاوت و متضاد هم عبور كنند تا به سرزمين درك مشترك برسند.

یوسف مولایی

آلبرت انيشتين مي‌گويد: «ما از زبان و كلمات براي درك دنيا و ايجاد تفاهم استفاده مي‌كنيم، بنابراين بايد از آن به ‌درستي استفاده كنيم.» آنچه در مورد مذاكره و گفت‌وگو و ارتباط گفتني است اينكه دستيابي به توافق از دل رايزني‌ها و گفت‌وگوها به سادگي امكان‌پذير نخواهد بود و طرف‌هاي مختلف حاضر در مذاكرات، الزاما بايد از هفت خوان ديدگاه‌هاي متفاوت و متضاد هم عبور كنند تا به سرزمين درك مشترك برسند. بنابراين آن دسته از افراد و جرياناتي كه نسبت به فراز و نشيب موجود در مذاكرات ايران و امريكا احساس نگراني كرده و آن را تاب نمي‌آورند احتمالا درك درست و شفافي از اصل مذاكره ندارند. لذا در تحليل اظهارات اخير ويتكاف درباره اينكه «ايران نمي‌تواند غني‌سازي داشته باشد» لازم است به اين گزاره‌ها توجه داشت. براي اينكه نظم بين‌الملل از تنازع و چند پارگي دور بماند و يك رويه حقوقي واحد در مواجهه با موضوعات مختلف طراحي و در پيش گرفته شده است. هرچند هژمون كشورها در ايجاد نظم بين‌الملل نقش دارد اما اين‌گونه نيست كه كشوري بتوان شالکه اين نظم را به هم بزند. مبتني بر اين نظم جديد اگر كشوري عضو npt باشد، مي‌تواند از مزايايي اين پادمان بهره‌مند شود. اتفاقا ايران npt را به صورت داوطلبانه اجرايي كرده و طبيعي است كه بايد از مزاياي آن نيز بهره‌مند شود. از منظر حقوق بين‌الملل، ايران حق غني‌سازي را براي امور صلح‌آميز خود دارد. حتي در پادمان‌هايي چون آژانس هم غني‌سازي به‌طور كامل منع نشده و تنها فعاليت‌هاي تسليحاتي است كه منع شده است. بنابراين ايران مي‌تواند غني‌سازي مدنظر خود را مطابق قانون انجام دهد. امريكا ادعا مي‌كند ايران نفت دارد، بنابراين ضرورتي براي غني‌سازي ندارد! اين در حالي است كه صلاح كشور ايران را مردم و نمايندگان آنها در حاكميت تعيين مي‌كنند. اگر امريكا مي‌خواهد اطمينان پيدا كند كه برنامه هسته‌اي ايران به سمت اهداف نظامي نمي‌رود، بايد از طريق نهادهاي ناظر مانند آژانس انرژي اتمي و افزايش نظارت‌ها اين زمينه‌هاي اعتمادسازي فراهم شود. در عين حال، ايران بارها اعلام كرده در دكترينش جايي براي سلاح هسته‌اي وجود ندارد. عدم حركت به سمت سلاح هسته‌اي در راستاي ايجاد توزان قوا در منطقه ضروري است و ايران قصدي براي بر هم زدن تعادل و توازن در منطقه و جهان ندارد. ايران در شرايط دشواري براي تامين انرژي برق مورد نياز خود است و انرژي هسته‌اي يكي از روش‌هايي است كه از طريق آن مي‌توان انرژي مورد نياز را تامين كرد. رويكردهاي نظامي در توليد انرژي هسته‌اي هزينه‌هاي سنگيني براي ايران خواهد داشت. موضوعي كه در مذاكرات دوجانبه ايران و امريكا بايد مورد توجه قرار گيرد، ايجاد مكانيسم اعتمادسازي است. معتقدم مقامات امريكايي زير فشارهاي سنگين داخلي قرار دارند، ترامپ نتوانسته بسياري از وعده‌هاي اقتصادي خود را در عرصه داخلي محقق كند، بسياري از خبرسازي‌ها درباره قراردادهاي تريليون دلاري در خاورميانه هم بيشتر مصارف تبليغاتي براي ترامپ دارد. شاخص‌هاي اقتصادي درون امريكا به‌ شدت شكننده است و احتمال تعميق و گسترش شدن نارضايتي‌هاي عمومي وجود دارد. در اين شرايط ترامپ براي سنگين كردن سبد دستاوردهاي خود بيشتر از هر زمان ديگري به توافق با ايران نيازمند است. توافق با ايران اثرات مستقيمي در بهبود شاخص‌هاي اقتصادي دروني امريكا دارد. اين توافق و بازگشت رسمي ايران به بازار نفت باعث كاهش قيمت نفت جهاني و متعاقب آن كاهش قيمت بنزين در درون امريكا مي‌شود. نرخ بنزين يكي از شاخص‌هاي مهم اقتصاد امريكاست و به‌طور مستقيم در ايجاد نارضايتي يا افزايش رضايتمندي مردم نقش دارد. از سوي ديگر ترامپ كه با سر و صداي زياد راهي كشورهاي عربي منطقه شده، مي‌داند كه تامين امنيت منطقه نخستين گام براي استحصال منافع ناشي از اين سفر است. هر تصميم و هر اقدامي كه باعث افزايش تنش در منطقه خاورميانه شود برخلاف منافع امريكا و هم‌پيمانان او است و تبعات سنگيني دارد. با اين توضيحات معتقدم در دور پنجم مذاكرات كه قرار است طي روزهاي شنبه و يكشنبه هفته آينده برگزار شود، مواردي متفاوت با مصاحبه‌هاي اخير مطرح خواهد شد و دو طرف تلاش خواهند كرد از دل همه تفاوت‌ها، تضارب‌ها و تضادها مسيري به سمت تفاهم و هماهنگي مشترك پيدا كنند.