
پزشكي خانواده؛ نگاهي جامع به سلامت با محوريت تيم مراقبتي
در فضاي پرچالش اطلاعرساني حوزه سلامت، معاون بهداشت وزارت بهداشت با تأكيد بر ضرورت بازتعريف نقش روابط عموميها، بر سه راهبرد اصلي اين وزارتخانه يعني احياي شأن منابع انساني، تقويت مرجعيت علمي و حفظ سرمايه اجتماعي تأكيد كرد. او همچنين از روابط عموميها خواست با آگاهي و آمادگي كامل، در تبيين برنامه پزشكي خانواده و حمايت از سياستهاي جمعيتي، نقشي فعال و موثر ايفا كنند.
در فضاي پرچالش اطلاعرساني حوزه سلامت، معاون بهداشت وزارت بهداشت با تأكيد بر ضرورت بازتعريف نقش روابط عموميها، بر سه راهبرد اصلي اين وزارتخانه يعني احياي شأن منابع انساني، تقويت مرجعيت علمي و حفظ سرمايه اجتماعي تأكيد كرد. او همچنين از روابط عموميها خواست با آگاهي و آمادگي كامل، در تبيين برنامه پزشكي خانواده و حمايت از سياستهاي جمعيتي، نقشي فعال و موثر ايفا كنند. در اجلاس مديران روابط عمومي دانشگاهها و سازمانهاي تابعه وزارت بهداشت كه به مناسبت روز روابط عمومي برگزار شد، دكتر عليرضا رييسي معاون بهداشت وزارت بهداشت، نقش بيبديل روابط عموميها در مديريت بحرانهاي اطلاعاتي بهويژه در دوران كرونا را ستود و با تشريح سه رويكرد كلان وزارت بهداشت، بر لزوم توانمندسازي روابط عموميها براي مواجهه با چالشهاي نوظهور مانند هوش مصنوعي و شايعهپراكني در فضاي مجازي تأكيد كرد. رييسي همچنين تبيين علمي و دقيق طرح پزشكي خانواده و سياستهاي جواني جمعيت را از اولويتهاي ارتباطي وزارت بهداشت برشمرد. عليرضا رييسي روز يكشنبه اظهار كرد: كنترل جريان اطلاعرساني در فضاي رسانهاي پرتلاطم امروز و مقابله با شايعات و فرافكنيها كاري است دشوار اما براي روابطعموميها كه با درايت، تعهد و هوشمندي در اين مسير گام برميدارند شايسته سپاس و ستايش است. وي با اشاره به سه رويكرد مهم و كليدي وزارت بهداشت كه بايد به عنوان محورهاي اساسي در سياستگذاريها مدنظر قرار گيرد، افزود: نخستين رويكرد، احياي شأن و جايگاه منابع انساني در مجموعه نظام سلامت است؛ از دانشجويان و اساتيد گرفته تا كاركنان و كادر درمان. اين مقوله، گرچه مسيري دشوار و زمانبر دارد اما گامهاي اوليه آن در وزارت بهداشت برداشته شده و آغاز اين مسير، خود نويدبخش تحول است. معاون وزير بهداشت اضافه كرد: دومين رويكرد، تلاش در جهت جلب اعتماد عمومي و احياي مرجعيت علمي نظام سلامت است و امروز بيش از هر زمان ديگري نياز داريم تا مردم براي دريافت اطلاعات دقيق و مستند در حوزه سلامت، به وزارت بهداشت به عنوان مرجع رسمي و معتبر علمي مراجعه كنند.
زنگ خطر فضاي مجازي و هوش مصنوعي
رييسي تاكيد كرد: در شرايطي قرار داريم كه حتي توصيههاي پزشكان متخصص و اعضاي هياتعلمي دانشگاهها گاه زير سوال ميرود و مردم ترجيح ميدهند پاسخ خود را در فضاي مجازي يا از ابزارهاي هوش مصنوعي دريافت كنند؛ اين پديده، زنگ خطري است كه بايد ما را به بازنگري جدي در مسير اطلاعرساني و مرجعيت علمي رهنمون كند. وي ادامه داد: سومين رويكرد، حفظ و تقويت سرمايههاي اجتماعي است. هر فرد، در حيطه مسووليت خود، موظف است براي استحكام اين سرمايهها تلاش كند. بيترديد بدون سرمايه اجتماعي، نه اعتماد عمومي شكل ميگيرد و نه سياستهاي سلامتمحور قابليت اجرا خواهد داشت؛ اين سه محور، راهبردهاي اصلي هستند كه بايد سرلوحه عملكرد عرصه سلامت و ارتباطات قرار گيرد.
نقش روابط عموميها در دوران كرونا
معاون وزير بهداشت ضمن قدرداني از روابط عموميها به دليل تلاشهاي بيوقفه در دوران همهگيري كرونا، يادآور شد: روابط عمومي ستاد و دانشگاههاي علوم پزشكي در دوران كرونا، نقش بسيار پررنگ، موثر و تحسينبرانگيزي ايفا كردند. در مقابله با بحران «اينفودمي » يا همان هجوم گسترده اطلاعات غلط، شما با آگاهي، هوشمندي و حضور بهموقع در ميدان اطلاعرساني، تجربهاي بيبديل و ماندگار از خود برجاي گذاشتيد؛ البته، در كنار اين عملكرد درخشان، معدود مواردي نيز وجود داشت كه برخي از دانشگاهها با انجام مصاحبههايي ناپخته و بدون هماهنگي، باعث ايجاد تشويش و اخلال در فضاي اطلاعرساني كشور شدند. به گفته وي، گاهي يك اظهارنظر غيركارشناسي از سوي يك فرد، در يك دانشگاه، ميتوانست بازتابي ملي پيدا كند و در سطح كشور بحرانآفرين شود. با اين حال، در بيش از ۹۹ درصد موارد، عملكرد روابط عموميها شايسته، حرفهاي و مايه مباهات بود. رييسي گفت: بهياد داريد كه در آن ايام، ما نهتنها با موجهاي داخلي اخبار نادرست مواجه بوديم بلكه بسياري از رسانههاي خارجي نيز با برنامهريزي هدفمند، سعي در تضعيف اعتماد عمومي به نظام سلامت كشور داشتند. با وجود آنكه كشورهاي خودشان نيز درگير بحران بودند، تمركز ويژه بر ايجاد فضاي منفي عليه ايران داشتند. اما شما در اين آزمون دشوار، با موفقيت و سرافرازي عمل و ثابت كرديد كه روابط عمومي دانشگاههاي علوم پزشكي، يكي از اركان حياتي مديريت بحران در كشور هستند. وي با تأكيد بر اهميت اطلاعرساني شفاف و هماهنگ، با اشاره به دو محور كليدي كه نيازمند اطلاعرساني جدي و مستمر است، افزود: اين دو موضوع، از اولويتهاي اصلي وزارت بهداشت و از اركان راهبردي حوزه سلامت در كشور بهشمار ميرود.
اجراي برنامه پزشكي خانواده
و حمايت از سياستهاي جمعيتي
معاون وزير بهداشت ادامه داد: بر اساس قانون برنامه هفتم توسعه و در راستاي سياستهاي كلان ابلاغي از سوي رهبر معظم انقلاب، توجه ويژه به اين دو برنامه الزامي و اجتنابناپذير است؛ موضوع نخست، اجراي برنامه پزشكي خانواده و نظام ارجاع است كه بزودي وارد مرحله عملياتي جديتري خواهد شد؛ موضوع دوم، حمايت از سياستهاي جمعيتي و جواني جمعيت است كه يكي از مسائل راهبردي و حياتي براي آينده كشور محسوب ميشود. رييسي تاكيد كرد: اين دو مقوله، نهتنها در اولويت سياستگذاريهاي كلان وزارتخانه قرار دارد بلكه بزودي در فضاي عمومي جامعه نيز به عنوان پرسشهاي رايج و دغدغههاي جدي مطرح خواهند شد. از اينرو، انتظار ميرود روابط عموميها با آمادگي كامل، آگاهي دقيق و رويكرد علمي، نسبت به تبيين اين موضوعات براي افكار عمومي و پاسخگويي به شبهات و ابهامات احتمالي، ايفاي نقش فعال و موثر داشته باشند. معاون وزير بهداشت در بخش ديگري از سخنان خود درباره پزشكي خانواده و نظام ارجاع اظهار كرد: هدف اصلي از اجراي طرح پزشكي خانواده و نظام ارجاع چيست؟ ابتدا ضروري است كمي در مورد مفاهيم صحبت كنيم زيرا واژهها و تعاريف، نقش بسيار مهمي در فهم درست و انتقال دقيق مطالب دارند؛ نخست، بايد تاكيد كنم كه اصطلاح درست «پزشكي خانواده» است، نه «پزشك خانواده». علت اين تفاوت آن است كه در پزشكي خانوادهبا يك تيم سلامت سروكار داريم، نه صرفا يك پزشك. اين تيم متشكل از افراد مختلفي همچون مراقب سلامت، ماما، كارشناس تغذيه، روانپزشك يا روانشناس و البته يك پزشك عمومي يا خانواده است؛ بنابراين، واژه «پزشكي خانواده» نمايانگر يك ساختار تيممحور و جامع در ارايه خدمات سلامت است. وي ادامه داد: در اين نظام، هر خانواده يا هر جمعيت مشخص تحت پوشش يك تيم پزشكي خانواده قرار دارد و افراد آن جامعه، تيم سلامت خود را ميشناسند، با آنها در ارتباط هستند و خدمات سلامت خود را از آن گروه دريافت ميكنند اما در كنار پزشكي خانواده، نظام ارجاع نيز تعريف ميشود. اين نظام به معناي مسير منطقي و مرحلهاي براي دسترسي به خدمات تخصصي و فوقتخصصي است. حال اين سوال پيش ميآيد كه آيا ميتوان نظام ارجاع داشت بدون اينكه پزشكي خانواده برقرار باشد؟ پاسخ مثبت است. حتي اكنون نيز ما در زندگي روزمره به نوعي نظام ارجاع را بهصورت غيررسمي تجربه ميكنيم. معاون وزير گفت: اما در مدل رسمي و ساختارمند آن، تيم پزشكي خانواده با شناخت كامل از وضعيت سلامت فرد، در صورت لزوم، او را به پزشك متخصص يا مراكز بالاتر ارجاع ميدهد. اين ارجاع بر اساس ضرورت درماني و براي دريافت خدمات تكميلي صورت ميگيرد. نكته مهم آن است كه تيم سلامت چون مسوول پيگيري درمان فرد است، علاقهمند به دريافت بازخورد (فيدبك) از نتايج ارجاع نيز هست كه اين خود تضميني براي پيوستگي خدمات و ارتقاي كيفيت مراقبت است.
نظام سلامت با نوعي بينظمي در مسير ارايه خدمات مواجه است
رييسي خاطرنشان كرد: اهميت اين موضوع از آنجاست كه در حال حاضر، نظام سلامت كشور با نوعي بينظمي و ناكارآمدي در مسير ارايه خدمات مواجه است. براي مثال، فردي كه صرفا به يك سرماخوردگي ساده مبتلاست، مشكلي كه يك پزشك عمومي ميتواند بهخوبي مديريت كند ـ مستقيم به متخصص گوش و حلق و بيني مراجعه ميكند، در آنجا ممكن است تنها يك قرص تجويز شود، ولي هزينه بالايي تحميل شود. يا بيمار مبتلا به ديابت ساده، بهجاي آنكه تحت مراقبت يك پزشك عمومي يا متخصص داخلي قرار گيرد، مستقيما به فوق تخصص غدد مراجعه ميكند، در حالي كه واقعا ضرورتي براي اين سطح از تخصص وجود ندارد. وي گفت: نتيجه اين روند، اتلاف منابع، افزايش بار مالي نظام سلامت و سردرگمي بيماران است. اجراي همزمان و صحيح پزشكي خانواده و نظام ارجاع ميتواند اين چالشها را به ميزان چشمگيري كاهش دهد و خدمات سلامت را منسجم، علمي و مقرونبهصرفه سازد. رييسي خاطرنشان كرد: اگر بخواهيم بهصورت شفاف و جامع هدف از اجراي برنامه پزشكي خانواده را بيان كنيم، بايد بگوييم كه اين برنامه در اصل، تلاشي است براي ساماندهي نظام ارايه خدمات سلامت در كشور، اين ساماندهي بهمعناي تعيين دقيق مسير و نظامي براي ارايه خدمات است: اينكه چه كسي بايد خدمات ارايه دهد، به چه كسي ارجاع صورت گيرد، در چه سطحي خدمات دريافت شود، بر اساس چه پروتكل و راهنماي باليني درمان انجام شود، و در صورت نياز به ارجاع تخصصي، چه كسي، به كجا و براي چه هدفي بايد مراجعه كند. اين ساختار منسجم، همان جوهره پزشكي خانواده و نظام ارجاع است. وي تاكيد كرد: يكي از پرسشهاي پرتكرار در اين زمينه، موضوع تجربه اجراي پزشك خانواده در استانهاي فارس و مازندران است. برخي مدعي هستند كه اين برنامه در اين دو استان اجرا و با شكست مواجه شده است. اما اجازه دهيد با قاطعيت و صراحت پاسخ دهم كه در فارس و مازندران، برنامه پزشك خانواده به معناي واقعي و كامل آن، هرگز اجرا نشده است. تنها موفق به پيادهسازي سطح اول خدمات شديم؛ در حالي كه پزشكي خانواده يعني اجراي يك مسير كامل شامل مراقبت اوليه، نظام ارجاع، بازخورد (فيدبك)، و ارتباط موثر ميان سطوح مختلف خدمات سلامت. وقتي كل اين زنجيره بهدرستي پياده نشده، اساسا نميتوان از شكست يا موفقيت آن سخن گفت. بنابراين، اگر كسي ميگويد اجراي پزشك خانواده در آن استانها ناكام بوده، بايد به او پاسخ داد: چيزي كه بهدرستي و بهصورت كامل اجرا نشده، نميتواند مورد قضاوت قرار گيرد. معاون وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي افزود: افزون بر اين، برخي مقاومتها در برابر اجراي اين طرح، نه از سر دلسوزي، بلكه ناشي از منافع شخصي يا گروهي است. بديهي است كه وقتي خدمات سلامت ساماندهي و ضابطهمند شود، برخي ممكن است نگران كاهش درآمد يا محدوديت در فعاليتهاي غيرسيستمي خود باشند. به همين دليل، هر بار كه صحبت از اجراي جدي اين طرح به ميان ميآيد، برخي سريعا به تجربه فارس و مازندران اشاره ميكنند تا از پيش مانعي ذهني ايجاد كنند، اما امروز شرايط متفاوت است. وي افزود: رييسجمهور كه خود از بنيانگذاران طرح پزشك خانواده روستايي بوده است، با جديت از اين برنامه حمايت ميكند و وزير بهداشت نيز بهصورت مستمر، همراه با معاونين و مديران ارشد، جلسات تخصصي طولاني براي پيشبرد اين طرح برگزار ميكنند. زيرساختها بهتدريج در حال آمادهسازي است و به كمك و همراهي شما عزيزان در روابط عموميها نياز جدي داريم.