توافقات موتور محرك بورس
واقعيت اين است كه تمام روند مثبت بازار سرمايه ايران، به ويژه بعد از تعطيلات نوروز امسال و تقريبا از حوالي ۱۵ فروردين، ارتباط مستقيمي با بحث مذاكرات و توافقات هستهاي داشته است. فضاي رواني و اقتصادي كشور پس از مطرح شدن احتمال توافق و برداشته شدن برخي يا تمام تحريمهاي امريكا عليه ايران تا حد زيادي با خوشبيني همراه شد.

واقعيت اين است كه تمام روند مثبت بازار سرمايه ايران، به ويژه بعد از تعطيلات نوروز امسال و تقريبا از حوالي ۱۵ فروردين، ارتباط مستقيمي با بحث مذاكرات و توافقات هستهاي داشته است. فضاي رواني و اقتصادي كشور پس از مطرح شدن احتمال توافق و برداشته شدن برخي يا تمام تحريمهاي امريكا عليه ايران تا حد زيادي با خوشبيني همراه شد. همين موضوع به نوعي موتور محرك اصلي بازار سرمايه در سال جاري شده است.پس از فروردين ۱۴۰۴ شاهد آن بوديم كه سهمها، به خصوص سهام شركتها و صنايعي كه بيشترين سودآوري را از رفع تحريمها دارند، در مركز توجه فعالان بازار قرار گرفتند و تقاضا براي خريدشان افزايش پيدا كرد.
واقعيت اين است كه امسال، مساله توافق بزرگترين عنصر اثرگذار بر بازار بوده و به نوعي نقش اولين و مهمترين محرك را ايفا كرده است. ما شاهد بوديم كه در فضاي بازار، به غير از بحث توافقات و اخبار مثبت پيرامون آن، رخداد قابل ملاحظه و جديد ديگري را شاهد نبوديم كه بتواند چنين اثري بر بازار سرمايه بگذارد. اين خوشبيني كه در بازار شكل گرفته، موجب ورود منابع مالي جديد و نقدينگي به سمت بازار سهام شده است. البته بايد اذعان كنم كه از منظر ارزشي و بنيادي نيز سهمهاي زيادي پتانسيل رشد داشتند، اما آن عامل اصلي كه موتور بازار را روشن كرد و روند صعودي را رقم زد، همين اخبار و زمزمههاي توافق بود.روند مذاكرات، به اذعان بسياري از تحليلگران و معاملهگران، روندي سريع و مثبت تلقي ميشود. هر دو طرف مذاكره، يعني ايران و امريكا، عزم جدي دارند تا در كوتاهترين زمان ممكن به نتيجهاي مطلوب برسند. اين سرعت بخشيدن به مذاكرات، فضاي معاملاتي بورس را دگرگون كرده و ريسك انتظارات بلندمدت را تا حد زيادي كاهش داده است. در حال حاضر، نه تنها بازيگران بزرگ بازار بلكه خُرده سرمايهگذاران نيز بر همين مبنا اقدام به خريد و فروش كردهاند و نگاه اكثر فعالان بهطور جدي بر اين است كه توافق صورت خواهد گرفت و ميتوانند آثار آن را روي شاخص بورس و روند قيمتي سهام مشاهده كنند. تاثير فضاي رواني و انتظارات مثبت نسبت به توافق را نبايد دست كم گرفت. حتي اگر عوامل بنيادي و ارزندگي شركتها تغيير اساسي نكرده باشد، همين تغيير فضا موجب افزايش تقاضا و ورود نقدينگي خواهد شد. بسياري از نمادها در دو- سه سال اخير رشد زيادي تجربه نكردهاند و حتي با افت هم مواجه شدهاند. بنابراين، اكنون با ايجاد اين خوشبيني، بازار به سمت يك رشد پايدار هدايت شده است و سرمايهگذاران اميدوارند با تصويب توافق، فشار تحريمها برداشته شده و سودآوري شركتها افزايش يابد..
ارزندگي نمادها و مناسب بودن وضعيت عملياتي شركتها عليرغم افتهايي كه در سالهاي اخير داشتهاند، از ديگر عوامل موثر است. ارزش ذاتي بسياري از سهامها افزايش يافته و با مقايسه قيمت با ارزش بنيادين، ميتوان پتانسيل رشد قابل توجهي را براي بسياري از نمادهاي بازار متصور بود. اما در نهايت، انگيزه سرمايهگذاران براي ورود پول و آغاز يك موج جديد، بهطور عمده تحت تأثير فضاي مثبت ناشي از روند مذاكرات و اخبار مربوط به توافق بوده است.
واقعيت اين است كه اگر مذاكرات به نتيجه برسد و توافق حاصل شود، ميتوان انتظار يك روند صعودي پرقدرت را در بازار داشت. البته طبيعت بازار حكم ميكند پس از هر موج رشد، دورههايي از استراحت يا اصلاح را هم ببينيم كه اتفاقا براي تداوم روند صعودي ضروري است. اما با در نظر گرفتن شرايط فعلي، به نظر ميرسد بازار همچنان در نقطه مناسب براي ورود سرمايههاي جديد قرار دارد و اگر توافق به نتيجه برسد، اين روند ميتواند ادامهدار باشد.