
روز جهاني «خانواده» در سايه تعارض نقش زنان و مردان
۲۵ ارديبهشت درحالي به عنوان «روز جهاني خانواده» نامگذاري شده است كه خانوادههاي تهراني بيش از گذشته با تعارض ميان وظايف شغلي و مسووليتهاي خانوادگي دستوپنجه نرم ميكنند.
۲۵ ارديبهشت درحالي به عنوان «روز جهاني خانواده» نامگذاري شده است كه خانوادههاي تهراني بيش از گذشته با تعارض ميان وظايف شغلي و مسووليتهاي خانوادگي دستوپنجه نرم ميكنند. در اين ميان، زناني كه همزمان در خانه و محل كار مسووليت دارند، بيش از سايرين در معرض فشارهاي اين تعارض قرار گرفتهاند؛ مسالهاي كه مدير پژوهشي موسسه تحقيقات جمعيت كشور در اين باره به آن پرداخته و معتقد است: حضور پررنگتر زنان در بازار كار، الگوهاي سنتي خانواده را دستخوش تغيير كرده و نهادهاي سياستگذار و خانوادهها هنوز آمادگي لازم براي مواجهه با اين تحولات را ندارند.
تمايل زنان ايراني به مشاركت در بازار كار
عادل عبدالهي در گفتوگو با ايسنا، با اشاره به تعارض بين وظايف شغلي و خانوادگي به عنوان چالش روزافزون خانوادههاي تهراني اظهار كرد: نتايج مطالعات صورت گرفته در اين زمينه نشان ميدهد كه تمايل زنان ايراني به مشاركت در بازار كار رو به افزايش است. اين روند صعودي، اگرچه از منظر اقتصادي ميتواند براي خانوادهها سودمند باشد و به بهبود وضعيت معيشتي آنها كمك كند، اما در عين حال چالشهاي جديدي را در ساختار خانواده به وجود آورده است. وي افزود: افزايش حضور زنان در فضاي شغلي، الگوهاي سنتي خانواده ايراني را بهطور قابل توجهي دگرگون ساخته و باعث شده توزيع نقشها، مسووليتهاي خانوادگي و حتي فرآيندهاي تصميمگيري در خانواده دستخوش تغييرات اساسي شود. اين دگرگوني در ساختار خانواده مستلزم اصلاحات نهادي و آمادگي خانوادهها براي سازگاريهاي جديد اجتماعي، فرهنگي و روانشناختي است كه البته نهادهاي سياستگذار و خانوادهها هنوز آمادگي لازم براي مواجهه با آن را ندارند. از اينرو، پديدههايي مانند تعارض بين وظايف شغلي و خانوادگي، فشار مضاعف بر زنان شاغل و عدم توازن در تقسيم مسووليتهاي خانوادگي به مسائل اساسي در زندگي خانوادههاي مدرن ايراني تبديل شده است. مدير پژوهشي موسسه تحقيقات جمعيت كشور تصريح كرد: تعارض بين وظايف شغلي و خانوادگي زماني رخ ميدهد كه افراد نميتوانند بين مسووليتهاي خود به عنوان مادر يا پدر و وظايف شغلي تعادل ايجاد كنند. اين وضعيت ميتواند به كاهش رضايت از زندگي خانوادگي و شغلي منجر شود. عبدالهي در همين راستا به نتايج پژوهش صورت گرفته در موسسه تحقيقات جمعيت كشور كه در رابطه با «تعارض بين وظايف شغلي و خانوادگي در بين خانوادههاي تهراني» صورت گرفته، اشاره كرد و افزود: انتخاب كلانشهر تهران به عنوان محل اصلي اين مطالعه، به دليل سرعت بالاي تغييرات اقتصادي و اجتماعي-فرهنگي و تنوع زمينههاي فرهنگي ساكنانش، بوده است.
تعارض بين وظايف شغلي و خانوادگي
به اعتقاد اين پژوهشگر موسسه تحقيقات جمعيت كشور، تهران ميتواند تصويري واقعي از چالشهاي مدرن خانوادههاي ايراني در خصوص تعادل بين كار و زندگي ارايه دهد. نتايج پژوهش صورت گرفته در موسسه تحقيقات جمعيت كشور نيز نشان ميدهد خانوادههاي تهراني با چالشهاي فزايندهاي در ايجاد تعادل بين مسووليتهاي خانوادگي و شغلي روبهرو هستند. اين پديده كه با عنوان «تعارض بين وظايف شغلي و خانوادگي» شناخته ميشود، بهويژه ميان زوجهايي كه هر دو شاغل هستند، در حال افزايش است.
زنان بيشتر در معرض تعارض بين وظايف شغلي و خانوادگي هستند
وي با اشاره به يافتههاي اين پژوهش كه نشان ميدهد زنان تهراني بيش از دو برابر مردان با تعارض بين وظايف شغلي و خانوادگي مواجه هستند، در تفسير اين يافته ادامه داد: ايدئولوژي نقشهاي جنسيتي ميان مردان تهراني همچنان ادامه دارد. بهطور سنتي، مردان توجه بيشتري به نقشهاي كاري و توجه كمتري به نقشهاي خانوادگي نشان ميدهند. از سوي ديگر، افزايش مشاركت زنان در بازار كار باعث شده تا آنها همزمان درگير نقشهاي كاري و خانوادگي شوند. به باور اين محقق، اين پديده بخشي از فرايند گذار جامعه ايراني از هويت سنتي به هويت مدرن است؛ فرايندي كه در آن زنان در تلاشند نقشهاي جديدي را در اجتماع بپذيرند، در حالي كه همچنان با انتظارات سنتي از آنها در محيط خانواده مواجه هستند. اين دوگانگي انتظارات، منبع اصلي تنش و تعارضي است كه بسياري از زنان شاغل امروز با آن دست به گريبانند. نتايج اين پژوهش همچنين نشان ميدهد افراد با سطح تحصيلات متوسطه و ديپلم نسبت به افراد با تحصيلات كارشناسي ارشد و دكترا، تعارض بين وظايف شغلي و خانوادگي بيشتري را تجربه ميكنند.
رابطه معنادار بين نوع اشتغال و تعارض بين وظايف شغلي و خانوادگي
عبدالهي يافته ديگر اين پژوهش، وجود رابطه معنادار بين نوع اشتغال و تعارض بين وظايف شغلي و خانوادگي عنوان كرد و در همين رابطه گفت: نتايج به دست آمده در اين پژوهش نشان ميدهد كارمندان دولتي در مقايسه با افراد داراي شغل آزاد، بيش از دو برابر احتمال دارد تعارض بين وظايف شغلي و خانوادگي بيشتري را تجربه كنند. البته، اين يافته بر اساس عواملي مانند فقدان كنترل شغلي و ساعات كاري انعطافپذير در ميان كارمندان دولتي است. وي در همين راستا به ارايه راهكارهاي پيشنهادي مرتبط با اين موضوع ميپردازد و توضيح ميدهد: مردان تهراني تمايل دارند نقشهاي جنسيتي سنتي خود را بازي كنند و تمايلي به مشاركت بيشتر در كارهاي خانه ندارند. آنچه اكنون مورد نياز است، برنامهريزي اساسي و بلندمدت براي حمايت از شاغلين از طريق انعطافپذير كردن ساعات كاري است. بر اساس يافتههاي اين پژوهش، دستگاهها و سازمانها بايد سياستهاي دوستدار خانواده مانند ساعات كاري منعطف، مهدكودكهاي درونسازماني و مدت زمان مرخصيها را گسترش دهند تا به كاهش اين تعارض كمك كنند. عبدالهي در پايان تأكيد كرد: سياستگذاران بايد توجه بيشتري به نهادينه كردن حمايتهاي اجتماعي و اجراي سياستهاي حمايتي خانواده داشته باشند. همچنين پيشنهاد ميشود امكان ساعات كار منعطف و شناور براي كارمندان (اعم از بخش دولتي و خصوصي) فراهم و حجم كاري و تقاضاهاي شغلي بهطور منصفانه و برابر در ميان شاغلان توزيع شود.