نرخ بهره بين بانكي دماسنج وضعيت بازارها
نرخ بهره بين بانكي يكي از شاخصهاي كليدي در ارزيابي وضعيت بازار پول است. اين شاخص به صورت مستقيم نشان ميدهد كه بازار پول در چه مسيري حركت ميكند. به طور كلي، زماني كه نرخ بهره بين بانكي كاهش پيدا ميكند، ميتوان اينگونه تحليل كرد كه ناترازي پولي و فشار ناشي از تقاضاي پول در بانكها كاهش يافته است.

نرخ بهره بين بانكي يكي از شاخصهاي كليدي در ارزيابي وضعيت بازار پول است. اين شاخص به صورت مستقيم نشان ميدهد كه بازار پول در چه مسيري حركت ميكند. به طور كلي، زماني كه نرخ بهره بين بانكي كاهش پيدا ميكند، ميتوان اينگونه تحليل كرد كه ناترازي پولي و فشار ناشي از تقاضاي پول در بانكها كاهش يافته است. در چنين شرايطي، با توجه به كاهش تقاضا در بازار بين بانكي، نرخ بهره نيز روند كاهشي پيدا ميكند. در مقابل، هنگامي كه بانكها با ناترازيهاي بيشتري روبهرو ميشوند يا نياز به تامين نقدينگي بيشتري دارند، تقاضاي پول در بازار بين بانكي افزايش مييابد. اين مساله منجر به رشد نرخ بهره بين بانكي ميشود. تغييرات نرخ بهره معمولا مرتبط با ميزان نقدينگي در سيستم پولي است. افزايش نرخ بهره به طور معمول نشاندهنده بالا رفتن انتظارات تورمي و نياز بيشتر بانكها به منابع مالي است. انتظارات تورمي در اقتصاد ايران، عمدتا ناشي از عوامل سياسي و ريسكهاي مرتبط با آن است. اين ريسكها معمولا اثرات مستقيم خود را بر بودجه دولت و ميزان كسري بودجه نشان ميدهند. در نتيجه، دولت براي پوشش كسري بودجه به سمت تامين مالي پولي و انتشار اوراق قرضه سوق مييابد. اين فرآيند منجر به افزايش تقاضاي پول در بازار و درنهايت رشد نرخ بهره بينبانكي ميشود. يكي از دلايل اصلي پيگيري اين شاخص از سوي فعالان بازار سرمايه، تاثير مستقيم آن بر بورس است. تجربه نشان داده كه بين نوسانات نرخ بهره بينبانكي و رشد يا نزول بازار سرمايه رابطهاي مستقيم وجود دارد.اين شاخص، از ديدگاه سرمايهگذاران بورس، منعكسكننده ميزان انتظارات تورمي و سطح ريسكهاي سيستماتيك در اقتصاد است. به بيان ديگر، زماني كه نرخ بهره بين بانكي كاهش پيدا ميكند، اين پيام را مخابره ميكند كه با گذشت زمان، نرخ بهره در بازار پول يا همان نرخ سود بانكي نيز كاهش پيدا خواهد كرد. در چنين شرايطي، بازار سرمايه جذابتر شده و شاخص قيمت به درآمد (P/E) شركتها افزايش پيدا ميكند. نتيجه اين روند، رشد بازار سرمايه و افزايش استقبال سرمايهگذاران است. يكي از نقاط عطف در ارتباط بازار سرمايه با نرخ بهره بين بانكي، تجربه سال ۱۳۹۹ است. در آن دوره، زماني كه عبدالناصر همتي رياست بانك مركزي را برعهده داشت، نرخ بهره بين بانكي به طرز قابلتوجهي كاهش پيدا كرد. اين كاهش نرخ بهره تاثير مستقيمي بر سطح عمومي نرخ سود بانكي گذاشت و باعث شد حجم بالايي از نقدينگي به سمت بازار سرمايه روانه شود. درنتيجه، بازار سرمايه در آن دوره رشد قابلملاحظهاي را تجربه كرد و حجم ارزش معاملات افزايش يافت. اما اين رشد به حدي بود كه بازار سرمايه وارد فاز حبابي شد و بسياري از سرمايهگذاران متضرر شدند
اين اتفاق باعث شد فعالان بازار سرمايه از آن پس با دقت بيشتري، نرخ بهره بين بانكي را به عنوان معياري كليدي براي تحليل دورههاي رشد يا ركود بازار دنبال كنند.
فعالان بازار سرمايه اين شاخص را به عنوان دماسنجي براي ارزيابي وضعيت نقدينگي و نرخ سود در اقتصاد درنظر ميگيرند. كاهش نرخ بهره نشاندهنده كاهش هزينه تامين مالي براي شركتها و جذابتر شدن فرصتهاي سرمايهگذاري در بورس است. علاوه بر اين، كاهش نرخ بهره معمولا به معناي كاهش ريسكهاي سيستماتيك در اقتصاد و آسانتر شدن تامين مالي دولت از مسيرهايي غير از استقراض از بانك مركزي است. درنتيجه هرگاه نرخ بهره بين بانكي كاهش پيدا كند، سرمايهگذاران بورس اين موضوع را به عنوان سيگنالي مثبت براي رشد بازار تلقي ميكنند. برعكس، افزايش نرخ بهره، از جذابيت بازار سرمايه ميكاهد و ميتواند منجر به خروج سرمايه از بورس و حركت آن به سمت سپردههاي بانكي شود.