ناترازي انرژي؛ عامل افت توليد در بورسي‌ها

۱۴۰۴/۰۲/۱۷ - ۲۱:۳۱:۱۱
|
کد خبر: ۳۴۲۳۶۲

ناترازي انرژي در ماه‌هاي اخير، به يكي از چالش‌هاي جدي براي صنايع بورسي و ساير صنايع كشور تبديل شده است. اين ناترازي، كه به ويژه در بخش‌هاي انرژي‌بر مانند برق و گاز نمود عيني دارد، به كاهش قابل‌توجه توليد در شركت‌هاي فعال در اين حوزه منجر شده است.

محمد خبري‌زاد

ناترازي انرژي در ماه‌هاي اخير، به يكي از چالش‌هاي جدي براي صنايع بورسي و ساير صنايع كشور تبديل شده است. اين ناترازي، كه به ويژه در بخش‌هاي انرژي‌بر مانند برق و گاز نمود عيني دارد، به كاهش قابل‌توجه توليد در شركت‌هاي فعال در اين حوزه منجر شده است.

بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه در سال گذشته، شركت‌هاي انرژي‌بر، چه در بخش برق و چه در بخش گاز، با افت چشمگيري در توليد مواجه بوده‌اند. طبق برآوردها، اين شركت‌ها در حدود 80 تا 75درصد از ظرفيت اسمي خود را در توليد برق و گاز به كار گرفته‌اند و حدود 20 تا 25درصد از ظرفيت توليدشان را از دست داده‌اند.

دليل اصلي اين كاهش توليد، قطعي‌هاي مكرر انرژي در ماه‌هاي اخير بوده است. عملا مي‌توان گفت كه در دو ماهه ابتدايي و دو ماهه پاياني نيمه اول سال، بسياري از شركت‌ها به دليل قطعي برق و گاز از مدار توليد خارج شده و فعاليت خود را كاهش داده‌اند. اين وقفه‌هاي توليد، تاثير مستقيمي بر روند توليد كل كشور داشته و به كاهش قابل‌ملاحظه ميزان توليد منجر شده است.

اين مشكل، علاوه بر كاهش توليد، مي‌تواند منجر به افزايش قيمت‌ها و بروز مشكلات اقتصادي در زنجيره‌هاي تامين شود. همچنين، كاهش توليد در صنايع بورسي، مي‌تواند بر فعاليت‌هاي بورس اوراق بهادار و سرمايه‌گذاري در اين حوزه‌ها تاثير منفي بگذارد. ضرورت دارد تا مسوولان ذي‌ربط با شناسايي و رفع ريشه‌هاي اين مشكل، اقدامات لازم را براي بهبود وضعيت ناترازي انرژي و ارتقاي توليد در صنايع كشور انجام دهند. اين اقدامات شامل سرمايه‌گذاري در زيرساخت‌هاي انرژي، بهبود مديريت مصرف و افزايش پايداري شبكه‌هاي توزيع انرژي است. همچنين، تدوين استراتژي‌هاي بلندمدت براي افزايش بهره‌وري انرژي در صنايع مختلف، امري ضروري به نظر مي‌رسد.

در حال حاضر پولي كه به سمت بازار سرمايه آمده در مرحله اول عمدتا به سمت صنايعي هدايت شد كه بيشترين سود را از توافق احتمالي ايران و غرب مي‌برند. در اين ميان سه صنعت بانك، خودرو و حمل ‌و نقل بيش از سايرين در ذهن بازار به ‌عنوان برندگان توافق مطرح بودند. پس از اين مرحله جريان نقدينگي به سمت شركت‌ها و صنايعي خواهد رفت كه از نظر سودآوري، پتانسيل رشد و همچنين نسبت‌هاي بنيادي مانند قيمت به سود (P/E)، توان توجيه افزايش قيمت را دارند.

يعني شركت‌هاي ارزنده‌اي كه در يكي، دو سال اخير به دليل شرايط بد بازار رشد چنداني نداشتند اما اكنون ظرفيت جهش دارند. براي مثال مي‌توان به شركت‌هاي تك‌ سهم در صنايع مختلف اشاره كرد. چه در صنعت سيمان، چه در بخشي از پتروشيمي‌ها كه از نظر سودآوري وضعيت خوبي دارند اما به دليل تحريم‌ها و اختلال در صادرات، تاكنون تحت فشار بوده‌اند. اين شركت‌ها مي‌توانند به‌ عنوان گزينه‌هاي مرحله دوم ورود پول مورد توجه قرار گيرند.