صندوقها مقصد امن سرمايهگذاران
سهيلا نقي پور، كارشناس بازار سرمايه نوشت: بازار بورس ايران به عنوان يكي از مهمترين بازارهاي مالي كشور، همواره تحت تاثير عوامل متعددي از جمله رفتار سرمايهگذاران، شرايط اقتصادي كلان و جذابيت بازارهاي موازي قرار دارد. در حال حاضر در ارديبهشت ۱۴۰۴ پرسش كليدي كه مطرح ميشود، اين است كه نقدينگي موجود در بورس به كدام سمت از داراييها جريان دارد.
صداي بورس| سهيلا نقي پور، كارشناس بازار سرمايه نوشت: بازار بورس ايران به عنوان يكي از مهمترين بازارهاي مالي كشور، همواره تحت تاثير عوامل متعددي از جمله رفتار سرمايهگذاران، شرايط اقتصادي كلان و جذابيت بازارهاي موازي قرار دارد. در حال حاضر در ارديبهشت ۱۴۰۴ پرسش كليدي كه مطرح ميشود، اين است كه نقدينگي موجود در بورس به كدام سمت از داراييها جريان دارد. براي پاسخ به اين سوال بايد به بررسي دقيق روندهاي اخير، رفتار سرمايهگذاران و عوامل تاثيرگذار بر بازار بپردازيم. بنابراين به تحليل مقاصد اصلي نقدينگي در بورس از جمله صندوقهاي سرمايهگذاري، سهام شركتهاي بزرگ، سهام شركتهاي كوچك و پرنوسان، عرضههاي اوليه، اوراق بدهي و تاثير بازارهاي موازي ميپردازيم. اما يكي از مهمترين مقاصد نقدينگي در بازار بورس ايران، صندوقهاي سرمايهگذاري هستند. اين صندوقها به دليل تنوعي كه دارند، مديريت حرفهاي و نقدشوندگي بالاي آنها، جذابيت زيادي براي سرمايهگذاران دارند. در ماههاي اخير مشاهده شد كه ورود قوي پول خرد به صندوقهاي اهرمي صورت گرفته است. اين صندوقها كه با استفاده از اهرم بازده بالاتري را در شرايط بازار ارايه ميدهند، براي سرمايهگذاراني كه به دنبال ريسك بالاتر و بازده بيشتر هستند، گزينهاي ايدهآل محسوب ميشوند. از سوي ديگر صندوقهاي درآمد ثابت همچنان مقصد اصلي سرمايهگذاران محافظهكار هستند. اين صندوقها با ارايه بازدهي پايدار و ريسك پايين، به ويژه در شرايط نوساني بازار، توانستند بخش قابل توجهي از نقدينگي را جذب كنند. در شرايطي كه اعتماد به بازار سهام بهطور كامل بازنگشته، صندوقهاي سرمايهگذاري به عنوان پلي بين سرمايهگذاري مستقيم و بازارهاي موازي عمل ميكنند. نكته بعدي كه بايد به آن اشاره كنيم، پول هوشمند است كه معمولا توسط سرمايهگذاران بزرگ هدايت ميشود و به سمت سهام شركتهاي بزرگ با بنياد قوي جريان دارد. گروههايي مثل پتروشيمي، فلزات اساسي، بانكي و كالاهاي فلزي، به دليل نقدشوندگي بالا، سودآوري پايدار و تاثيرپذيري كمتر از نوسانات كوتاهمدت، مقصد اصلي اين نوع نقدينگي هستند. در دورههايي كه بازار به كف قيمتي نزديك ميشود، سرمايهگذاران حرفهاي با خريد سهام اين شركتها به دنبال كسب سود در ميان مدت و بلندمدت هستند. براي مثال نمادهايي مثل فولاد، فملي و شپنا، به دليل ارزش بازار بالا و نقش كليدي كه در اقتصاد كشور دارند، همواره در سبد سرمايهگذاري بزرگ قرار دارند. اين روند در واقع نشان ميدهد كه بخش قابل توجهي از نقدينگي بورس به سمت داراييهاي كمريسكتر و با پشتوانه بنيادي هدايت ميشود. در كنار سهام شركتهاي بزرگ، بخشي از نقدينگي به سمت سهامهاي كوچك و پرنوسان، به ويژه در بازار پايه، حركت ميكند. اين سهامها كه معمولا ارزش بازار پاييني دارند، به دليل پتانسيل رشد سريع و امكان دستكاري قيمت توسط بازيگران بازار، براي نوسانگيري جذاب هستند. سرمايهگذاران خرد و برخي بازيگران حرفهاي، با ايجاد عرضه و تقاضاي مصنوعي تلاش ميكنند كه از نوسانات اين نمادها سود كسب كنند. با اين حال اين نوع سرمايهگذاري با ريسك بالايي همراه است و معمولا به سرمايهگذاران ناآشنا يا فاقد تحليل تكنيكال توصيه نميشود. دادههاي اخير نشان ميدهد كه در دورههاي رونق بازار، حجم معاملات در اين نمادها افزايش پيدا ميكند اما در شرايط ركود، نقدينگي به سرعت از اين سهامها خارج ميشود. عرضههاي اوليه نيز به دليل بازدهي مناسب و ريسك پايين، همچنان يكي از مقصدهاي جذاب نقدينگي در بورس هستند. اين عرضهها كه معمولابا قيمتگذاري مناسب و پتانسيل رشد همراه هستند، براي سرمايهگذاران كلان جذابيت دارند. در سال ۱۴۰۴، با افزايش تعداد عرضههاي اوليه، بخشي از نقدينگي به اين سمت هدايت شده است. همچنين اوراق بدهي مانند اسناد خزانه اسلامي و اقساط، در كنار صندوقهاي درآمد ثابت، به دليل ريسك نزديك به صفر و بازده تضمينشده، مقصد سرمايهگذاران محافظهكار هستند. اين اوراق بهويژه در شرايطي كه بازار سهام نوسانات بالايي دارد، ميتوانند به عنوان جايگزيني امن براي سهام مورد توجه قرار گيرند.