استراتژي سرمايهگذاري در بحران
تهران و واشنگتن اعلام كردند كه دور چهارم مذاكرات هستهاي را كه قرار بود در رم، پايتخت ايتاليا برگزار شود، به تعويق انداختهاند؛ خوب موضوع اصلي استفاده از كلمه تعويق هست نه تعليق! اين يعني دو طرف مذاكرات همچنان تمايل به ادامه مذاكرات خواهند داشت و آن را به تاريخ ۷ مه موكول كردهاند كه نكتهاي مثبت است.

تهران و واشنگتن اعلام كردند كه دور چهارم مذاكرات هستهاي را كه قرار بود در رم، پايتخت ايتاليا برگزار شود، به تعويق انداختهاند؛ خوب موضوع اصلي استفاده از كلمه تعويق هست نه تعليق! اين يعني دو طرف مذاكرات همچنان تمايل به ادامه مذاكرات خواهند داشت و آن را به تاريخ ۷ مه موكول كردهاند كه نكتهاي مثبت است. از طرفي مايك والتز، مشاور امنيت ملي ايالات متحده به همراه معاونش الكس وونگ نيز از كاخ سفيد توسط ترامپ اخراج شدند. والتز از جديترين چهرههاي سختگير و مخالف در برابر مذاكرات با ايران بود كه عدم حضور او نيز اكنون نكتهاي مثبت است. همچنين توييت وزير دفاع امريكا، پيت هگست كه توسط ويتكاف نيز بازنشر شد را در خصوص پرداخت تاوان ايران در زمان و مكان مورد تاييد آنها با تاكيد بر توانمندي ارتش ايالات متحده شاهد بوديم كه بعد از آن نماينده جمهوريخواه كنگره امريكا، توماس ماسي با بازنشر اين توييت به وزير دفاع اينگونه پاسخ داد كه وزير دفاع از اختيارات قانون اساسي براي اعلان جنگ عليه يك كشور مستقل برخوردار نيست و طبق قانون اساسي ايالات متحده نياز به راي كنگره دارد كه اين پاسخ هم به نوع خود تاكنون نكتهاي مثبت است.
اما ميماند موضوع هشدار آقاي ترامپ مبني بر اينكه هر فرد يا كشوري كه اقدام به خريد نفت يا محصولات پتروشيمي از ايران كند، از هرگونه تجارت با ايالات متحده محروم خواهد شد! هرچند اين هشدار مبني بر اهداف اختلال در صادرات نفت ايران و افزايش فشار اقتصادي بر تهران است و اثر هيجاني منفي خود را نيز خيلي فوري بر بازارهاي مالي چون بازار ارز، طلا و بورس سهام تهران گذاشت، اما ميتوان با اين نگاه آن را تعبير كرد كه در ادامه روند مذاكرات با واسطه عمان اين موضوع از جانب هر دو طرف مذاكره جدي گرفته شود و ايران هم فرصتي براي راهحل مصالحهآميز و سازش برانگيز در اين خصوص اعمال كند. با تمام اين اخبار سياسي و اقتصادي چشمانداز سرمايهگذاري سرمايهگذاران به كدام سمت بايد هدايت شود؟ موضوعي كه بارها به آن تاكيد و اشاره كردم، اين بوده كه كليه بازارهاي مالي، بازارهاي ريسك و بازده هستند و سرمايهگذاري در اين بازارها در كشوري قرار است انجام شود كه سرشار از بحرانهاي مالي و اقتصادي است كه با وجود حتي مذاكرات موفق، زمانبر هست تا بنيادهاي مالي و اقتصادي كشور بهبود يابد، لذا در اين مواقع اگر قرار نيست ريالي راكد بماند، بايد بهطور متنوع به سبد سرمايهگذاري همراه با مديريت ريسك تخصيص يابد. يعني در پرتفوي سرمايهگذاري افراد، طلا، صندوقهاي سرمايهگذاري، سهام پرپتانسيل و ديگر داراييهاي مالي و فيزيكي با توجه به ميزان ريسك آنها با درصدهاي متنوع تقسيمبندي شود. پس در دو حالت خوشبيني و بدبيني، شما داراي سبدي از تنوعسازي انواع داراييها هستيد كه با توجه به اخبار و نتيجه متغيرهاي سياسي و اقتصادي ميتوانيد درصد وزن آنها را در پرتفوي خود تغيير دهيد. اين باعث ميشود وزن ارزش سبد شما حتي اگر منجر به بازدهي مثبت هم نشود حداقل ثابت بماند. فرآيند مديريت ريسك و سرمايهگذاري در همين شرايط در حوزه مالي، اقتصادي و سرمايهگذاري پررنگ ميشود وگرنه در اقتصاد نرمال و شرايط ايدهآل، با كمترين ريسك بيشترين بازدهي نصيب سرمايهگذاران خواهد شد. لذا در شرايط بحراني، مديريت پول را در جهت حياتي، سوداگرانه و استقراضي بايد بسيار جدي گرفت.