صنعت مهم صادراتي ايران

۱۴۰۴/۰۲/۱۵ - ۰۱:۱۱:۳۴
|
کد خبر: ۳۴۱۹۵۸

اهميت و جايگاه تجارت بين‌الملل در توسعه‌ پايدار اقتصاد و مولدسازي آن، چنان بديهي است كه نياز به هيچ‌گونه تشريحي ندارد. ايران در عرصه‌ صنعت غذا و صنايع تبديلي سرشار از نقاط قوت است و همچنين فرصت‌هاي بسيار ارزشمندي هم در مقابل خود دارد و بي‌ترديد مي‌تواند مهم‌ترين، واقعي‌ترين، پايدارترين و ارزش‌آفرين‌ترين جايگاه را در نظام اقتصادي ايران داشته باشد.

محسن اميني

اهميت و جايگاه تجارت بين‌الملل در توسعه‌ پايدار اقتصاد و مولدسازي آن، چنان بديهي است كه نياز به هيچ‌گونه تشريحي ندارد. ايران در عرصه‌ صنعت غذا و صنايع تبديلي سرشار از نقاط قوت است و همچنين فرصت‌هاي بسيار ارزشمندي هم در مقابل خود دارد و بي‌ترديد مي‌تواند مهم‌ترين، واقعي‌ترين، پايدارترين و ارزش‌آفرين‌ترين جايگاه را در نظام اقتصادي ايران داشته باشد. از اين‌رو اگر توانمندي‌هاي فوق‌العاده‌ اين صنعت به‌صورت بالفعل درآيند، به‌طور حتم اين صنعت در صدر ساير حوزه‌هاي اقتصادي قرار خواهد گرفت. تحقق اين مهم منوط به يكپارچگي و همگرايي بخش‌هاي دولتي و خصوصي در فرآيندهاي تامين، توليد، تجارت، صادرات و نظام‌هاي مالي است.

براي موفقيت يك شاخه‌ صنعتي، وجود چهار مولفه‌ بنيادين ضروري است؛ اول آنكه صنعت موفق نياز به دانش فني و تجهيزات به‌روز و همچنين نيروي انساني كارآمد و دانش‌بنيان دارد كه بتواند چرخ توليد را در نهايت كارايي به حركت درآورد. خوشبختانه امروزه دسترسي كاملي به دانش فني وجود دارد، به ‌نحوي ‌كه تقريبا محدوديتي براي كسب بالاترين كيفيت در محصول نهايي پيش‌رو نداريم. در عين‌ حال به ميزان مكفي نيروي انساني متخصص، دانش‌بنيان و ماهر در اين سرزمين هستند كه به‌ خوبي مي‌توانند نيازهاي جامعه‌ صنعت را پاسخ دهند. دومين مولفه به مقوله‌ تامين به‌موقع مواد اوليه دلالت دارد كه در اين زمينه نيز امكان تامين مواد اوليه‌ خام و نيمه‌ساخته در بهترين كيفيت، مناسب‌ترين قيمت و در حجم مكفي براي تمامي زيرشاخه‌هاي صنعت غذا و صنايع تبديلي فراهم است و مي‌توان نيازهاي اين بخش را از منابع داخلي يا واردات سهل تامين كرد. اين امر باعث مي‌شود كه با اعمال مديريت قيمت تمام ‌شده، بهاي محصول نهايي به‌ويژه در بازارهاي بين‌المللي رقابت‌پذير باشد.

دسترسي مطلوب به بازارهاي مصرف در داخل و خارج از كشور، سومين مولفه براي توفيق صنعت غذا و صنايع تبديلي تلقي مي‌شود كه موقعيت ويژه‌ جغرافيايي ايران در منطقه، دسترسي به سواحل در جنوب و شمال، همجواري موثر با آب‌هاي آزاد، استقرار در مركز قلمرو فرهنگي مشترك چند صد ميليون‌نفري و نظاير آن، براي ايران فرصت‌هاي بي‌نظيري براي رسيدن و تماس با بازار مصرف ايجاد كرده است. چهارمين شاخص، بيش از آنكه جنبه‌ فيزيكي داشته باشد، برگرفته از ريشه‌هاي فرهنگي و باورهاي اصيل توليدي است. توليد، فرهنگ است.

باورهاي نهادينه‌ خود را دارد و همگي آنها بر حول يك شاخص اصلي قرار دارند. باور به توليد صادرات‌محور يا همتراز  برترين كيفيت‌هاي جهاني، زيرساخت بنيادين فرهنگ توليد تلقي مي‌شود. توليدكننده‌اي كه مي‌داند شكوفايي در درون‌زايي و برون‌گرايي است و تمام اهتمام خود را براي رقابت فعال با رقباي خارجي خود به‌ كار مي‌برد، حتما كيفيت، تحقيق و توسعه، مديريت قيمت تمام ‌شده، بسته‌بندي، تبليغات و بازاريابي را در سطحي بالاتر مورد توجه قرار خواهد داد.