صنعت پتروشيمي به خوداتكايي رسيد
معاون سابق وزير نفت گفت: صنعت پتروشيمي ايران اگرچه به توانمنديهاي فني و خوداتكايي دست يافته، اما اجراي ناهماهنگ خصوصيسازي و ضعف مديريت، مانع دستيابي كامل به اهداف چشمانداز شده است.
معاون سابق وزير نفت گفت: صنعت پتروشيمي ايران اگرچه به توانمنديهاي فني و خوداتكايي دست يافته، اما اجراي ناهماهنگ خصوصيسازي و ضعف مديريت، مانع دستيابي كامل به اهداف چشمانداز شده است.
به گزارش ايسنا، حسين نجابت، در دومين همايش توسعه و آيندهنگري در صنعت پتروشيمي با بيان اينكه صنعت پتروشيمي ايران از سال ۱۳۳۷ با تأسيس مجتمع پتروشيمي شيراز پا به عرصه وجود گذاشت و در سال ۱۳۴۳، شركت ملي صنايع پتروشيمي به عنوان نهادي محوري تأسيس شد، اظهار كرد: پيش از انقلاب، دانش فني، مهندسي و اجراي پروژهها عمدتاً در اختيار خارجيها بود، اما پس از انقلاب، ايران به خوداتكايي قابلتوجهي دست يافت.
وي با اشاره به تأثير جنگ تحميلي بر اين صنعت، خاطرنشان كرد: جنگ، تأسيسات نفت، گاز و پتروشيمي در جنوب كشور را بهشدت تحت تأثير قرار داد. بمبارانها به واحدهايي نظير پتروشيمي آبادان و شيراز آسيبهاي جدي وارد كرد و توسعه اين صنعت تا پايان جنگ متوقف شد.
معاون سابق وزير نفت با اشاره به بازسازي اين واحدها پس از جنگ و آغاز توسعه عملي صنعت پتروشيمي از سال ۱۳۷۳ گفت: هدف چشمانداز ۲۰ساله (۱۳۸۴-۱۴۰۳)، كسب رتبه نخست منطقه در ارزش توليدات پتروشيمي بود.
وي با بيان اينكه ايران از مزيتهايي نظير دسترسي به خوراك گازي و توان مهندسي داخلي برخوردار بود، اظهار كرد: متاسفانه اين چشمانداز بهطور كامل محقق نشد. در پايان برنامه، ظرفيت توليد ما به ۹۰ ميليون تن در سال رسيد، در حالي كه هدف ۲۲۰ ميليون تن بود. اين عقبماندگي ۶۲ درصدي، جاي تأمل و تأسف دارد. نجابت يكي از چالشهاي كليدي را نحوه خصوصيسازي در صنعت پتروشيمي دانست و گفت: اجراي نادرست خصوصيسازي، يكي از ضربههاي بزرگ به اين صنعت است. ابلاغيه مقام معظم رهبري در اصل ۴۴ بر توسعه اقتصادي و افزايش بهرهوري تأكيد داشت، اما در عمل، شركت ملي صنايع پتروشيمي تكهتكه شد و اعتبار بينالمللي آن تضعيف شد.
وي به مثالي از فاينانس ۶.۵ يورويي با تضمين اين شركت اشاره كرد كه نشاندهنده جايگاه جهاني آن پيش از خصوصيسازي بود و افزود: اين پراكندگي، رقابتپذيري ايران در بازارهاي جهاني را كاهش داد و بهجاي تقويت برند ملي، واحدهاي كوچك و پراكندهاي ايجاد كرد كه توان رقابت با غولهاي جهاني را نداشتند.
نجابت همچنين به تمايز ميان خودكفايي و خوداتكايي پرداخت و گفت: ما هرگز خودكفايي را دنبال نكرديم، بلكه خوداتكايي را اصل قرار داديم. خوداتكايي يعني توانايي توليد اقلام كليدي در داخل، حتي اگر در شرايط عادي از منابع خارجي استفاده كنيم.
او با اشاره به توان ۱۰۰ درصدي ايران در مهندسي تفصيلي، ساخت تجهيزات ثابت و اجراي پروژهها، تأكيد كرد و گفت: نيروي انساني و توان بالقوه ايران، سرمايهاي بينظير است. بااينحال، او مديريت ناكارآمد و فقدان برنامهريزي منسجم را مانعي بزرگ در مسير بهرهبرداري از اين ظرفيتها دانست.
نجابت با اشاره به تفاوت هزينه اجراي پروژههاي مشابه در ايران مانند واحد متانول عسلويه با ۲۰۰ ميليون دلار در برابر ۶۳۰ ميليون دلار براي پروژهاي مشابه، بر اهميت مديريت شايسته تأكيد كرد و گفت: مديريت يك پروژه ۳۰۰ ميليون دلاري با يك پروژه ۳.۵ ميليارد دلاري تفاوت اساسي دارد و نياز به شايستگيهاي متفاوتي دارد.
بهمن بهزادي، قائممقام پتروشيمي اروند نيز با اشاره به اهميت استراتژيك صنعت كلرآلكالي اظهار كرد: محصولات كلرآلكالي در صنايع گوناگوني نظير مواد غذايي، آرايشي-بهداشتي، فولاد، آب و فاضلاب و پتروشيمي نقشي حياتي دارند. بدون اين صنعت، تداوم زندگي روزمره ممكن نيست.»
بهزادي با اشاره به سابقه ۶۶ ساله اين صنعت در ايران، به تأسيس اولين واحد شيميايي در سال ۱۳۳۷ در منطقه حفار شرقي (بين آبادان و خرمشهر) اشاره كرد كه بعدها به پتروشيمي آبادان ملحق شد.
او توضيح داد: اين صنعت در ايران با فرايندهاي قديمي نظير مركوري و ديافراگم آغاز شد، اما به دليل مسائل زيستمحيطي، بهويژه آلودگي جيوه، برخي واحدها تعطيل شدند.
بهزادي به پيشرفت تكنولوژي ممبران در پتروشيمي اروند اشاره كرد و گفت: متأسفانه پتروشيمي بندر امام، با وجود ظرفيت بالاي خود، به دليل تأخير در بهروزرساني به فناوري ممبران، نتوانسته از اين فرصت بهرهبرداري كند.
او با انتقاد از عدم انتقال تكنولوژي ميان واحدهاي داخلي، به نمونهاي اشاره كرد كه پتروشيمي اروند با موفقيت فناوري ممبران را پيادهسازي كرده، اما پتروشيمي بندر امام از اين تجربه بهره نبرده است.
بهزادي با تأكيد بر مزيتهاي طبيعي ايران در توليد نمك، اظهار كرد: «غلظت بالاي نمك در آبهاي خليج فارس و رطوبت پايين در مناطقي مانند ماهشهر تا ديلم، ايران را به يكي از بهترين نقاط جهان براي توليد نمك تبديل كرده است.
او افزود: كشورهاي همسايه خليج فارس متقاضي نمك ايران هستند، اما اين ظرفيت بهطور كامل مورد استفاده قرار نگرفته است.
بهزادي به آمار بازار جهاني كلرآلكالي و PVC اشاره كرد و گفت: بازار جهاني PVC در سال ۲۰۲۴ حدود ۹۷.۹۲ ميليارد دلار بوده و پيشبيني ميشود تا سال ۲۰۲۹ به ۱۴۶.۸۹ ميليارد دلار برسد.
او با اشاره به ظرفيت توليد ۷۹۰ هزار تني PVC در ايران، اين ميزان را در مقايسه با بازارهاي منطقهاي، مانند تركيه كه سالانه ۹۲۳ هزار تن PVC وارد ميكند، ناچيز دانست.
بهزادي به موانع توسعه زنجيره ارزش كلرآلكالي پرداخت و گفت: عدم شناخت كافي سرمايهگذاران، فقدان اطلاعرساني مناسب و سياستهاي نادرست، مانند محدوديت صدور مجوز براي واحدهاي پاييندستي PVC، از جمله موانع اصلي هستند.
وي با اشاره به ظرفيت ۱.۲ ميليون تني پاييندست PVC در ايران، تأكيد كرد كه اين صنعت به دليل ارزش افزوده بالا و اشتغالزايي قابلتوجه، ميتواند «مرغ تخمطلاي صنعت پتروشيمي» باشد.
بهزادي همچنين به بازارهاي تخصصي مانند كلريد پليوينيل كلريد (CPVC) و دياكسيد تيتانيوم اشاره كرد كه ايران در آنها واردكننده است و فرصتهاي عظيمي براي توسعه دارند.