اشتباهات حمايتي در اقتصاد
متاسفانه ما در سالها و حتي دهههاي گذشته بارها به غلط بودن برخي تصميمهاي اقتصادي خود رسيدهايم و هر بار پس از چند سال اقدام به اصلاح اشتباهات گذشته كردهايم اما متاسفانه از اين اشتباهات درس نگرفته و مجددا مشكلاتي براي اقتصاد كشور به وجود آوردهايم. نظام چند نرخي ارز نيز يكي از همين اشتباهات است.

متاسفانه ما در سالها و حتي دهههاي گذشته بارها به غلط بودن برخي تصميمهاي اقتصادي خود رسيدهايم و هر بار پس از چند سال اقدام به اصلاح اشتباهات گذشته كردهايم اما متاسفانه از اين اشتباهات درس نگرفته و مجددا مشكلاتي براي اقتصاد كشور به وجود آوردهايم. نظام چند نرخي ارز نيز يكي از همين اشتباهات است. ما پيش از اين نيز گرفتار چند نرخي شدن ارز شده بوديم و در سالهاي اخير نيز دوباره با درنظر گرفتن ارز دولتي مشكلاتي در اين حوزه به وجود آمده است. قطعا اصلاح اين روند و حركت به سمت ارز تك نرخي به سود اقتصاد ايران خواهد بود.
با توجه به مشكلاتي كه مردم در سالهاي اخير با آن مواجه بودهاند، در اين ترديدي وجود ندارد كه دولت بايد حمايتهاي لازم براي تامين مايحتاج مردم را در دستور كار قرار دهد اما اينكه اين حمايتها به چه شكل انجام شود و چه شيوهاي به كار گرفته شود كه هزينههايش از فايدهاش بيشتر نشود سوال مهمي است كه بايد به آن پاسخ داده شود. در بسياري از كشورهاي دنيا نيز براي اقشار كمدرآمد حمايتهاي اينچنيني انجام ميشود اما ما بايد باتوجه به ساختار اقتصاد خودمان برنامهريزي كنيم. متاسفانه باتوجه به بالا بودن نرخ تورم، ارزش نهايي يارانه نقدي در مدتي كوتاه از بين ميرود و اين موضوع ميتواند به نارضايتي مردم منجر شود.
بازگشت تحريمها در دوره ترامپ نشان داد كه هر چند پيگيري ديپلماسي اهميت بسيار زيادي دارد و اينكه اقتصاد ايران بتواند خود را در جريان تحولات جهان قرار دهد يك اولويت غيرقابل چشمپوشي به حساب ميآيد اما در عمل بايد به تاثيرات تداوم تحريمها نيز فكر كرد. ما در سالهاي گذشته با وجود تحريمهاي امريكا، توانستيم بازارهاي بينالمللي را تاحدي حفظ كنيم اما براي توسعه اين فعاليت بايد دستان توليد باز شود، فضاي كسب و كار بهبود يابد و دردسرهايي كه امروز در داخل وجود دارد، كنار بروند. در صورتي كه فضا براي توليد فراهم شود، بايد كالاهاي ايراني با كيفيت بالاتري توليد شوند و امكان رقابت با نمونههاي خارجي را چه در داخل و چه در خارج كشور پيدا كنند. در چنين بستري حتي ميتوان به توسعه صادرات و حضور در بازارهاي جهاني نيز فكر كرد. در چنين فضايي و باتوجه به محدوديتها در صورتي كه درك دقيقي از واقعيتها وجود داشته باشد، ميتوان حمايتهاي متناسبي را نيز درنظر گرفت اما در غير اين صورت جز اينكه يك بار هزينهاي جديد به وجود بيايد، اتفاق ديگري رخ نميدهد.