سفره كارت‌هاي بورسي جمع شد

۱۴۰۴/۰۲/۰۳ - ۰۱:۲۰:۵۱
|
کد خبر: ۳۴۰۶۹۹

«دعوايي شبيه رقابت...»تابستان سال گذشته و قبل از اينكه عشقي ساختمان ونك را ترك كند؛ ابزاري در بازار رايج شد كه مورد استقبال فعالان بازار قرار گرفت.

«دعوايي شبيه رقابت...»تابستان سال گذشته و قبل از اينكه عشقي ساختمان ونك را ترك كند؛ ابزاري در بازار رايج شد كه مورد استقبال فعالان بازار قرار گرفت. ضمن اينكه كارت‌هايي كه از آن در بازار به خوبي استقبال شده بود منفعت خيلي زيادي براي خالقان آن نداشت و بيشتر دردسري بود كه نهادهاي مالي آن را پذيرفتند تا دارايي موجود در صندوق‌هاي درآمد ثابتشان را بالا ببرند و در شرايط وخيم بازار به حيات خود ادامه دهند اما انگار بانك مركزي دوست نداشت كه اين ابزار در بازار باقي بماند و با صدور اين بخشنامه در سوم شهريورماه ۱۴۰۳ به انتشار آن خاتمه داد. براساس گزارش صداي بورس، اخيرا شركت‌هاي كارگزاري با همكاري و بهره‌گيري از زيرساخت‌هاي شبكه بانكي كشور اقدام به ارايه خدمات مالي به مشتريان خود در قالب كارت‌هاي متصل به شبكه شتاب و پرداخت سودهاي روزشمار از طريق صندوق‌هاي درآمد ثابت و صندوق‌هاي كالايي كرده‌اند. اين امر زمينه تخطي از ضوابط ابلاغي بانك مركزي در زمينه‌هاي مختلف از جمله پرداخت سودهاي فراتر از نرخ‌هاي مصوب شوراي پول و اعتبار و پرداخت سود كوتاه‌مدت مانده وجوه نزدشركت‌هاي روزشمار به كارگزاري را فراهم كرده است.

 

مظلوم گير آوردن!

همانطور كه خوانديد معاونت نظارت بر بانك مركزي علت اين اتفاق را سود بالاتر از نرخ مصوب شوراي پول و اعتبار اعلام كرده بود؛ حال سوالي كه بايد از اين معاونت پرسيد اينكه چرا چنين قوانيني صرفا براي بورس مظلوم است و بانك‌هاي خصوصي و حتي خود بانك مركزي از چنين كاري ابايي ندارند؟ چطور مي‌شود خودتان اوراق ۳۰ درصدي منتشر كنيد و نرخ بهره موثر تسهيلاتتان ۳۰ درصد به بالا باشد اما زماني كه بورس مي‌خواهد برمبناي قانوني صندوق‌هاي درآمد ثابت، سود روزشمار به افراد بدهد، مانع مي‌شويد؟ نوش آفرين واقفي، مدير نوآوري‌هاي نوين بانك مركزي نيز دلخوشي درآمد ثابت‌ها را پايمال كرد و در روزهاي اول آذر با قاطعيت نه چندان دلسوزانه گفت: با اطلاعي كه دارم مي‌توانم بگويم ديگر كارت بانكي جديد توسط كارگزاري‌ها صادر نمي‌شود و ساير موارد نيز اصلاح مي‌شود.

 

پاسارگاد و خاورميانه بانك نيستند؟

مخالفان كارت‌هاي كارگزاري‌ها دليل موافق نبودن با اين كارت‌ها را رقابت نهادهاي مالي با بانك‌ها اعلام مي‌كنند اما حقيقت اينكه شايد هيچ‌كدام از اين افراد حتي يك‌بار هم يكي از اين كارت‌ها را از نزديك در دست نگرفته تا به وضوح لوگوي بانك‌هاي خاورميانه و پاسارگاد را بر روي آن ببينند و همين افراد عامل خروج پول از درآمدثابت‌ها شدند تا سرمايه مردم بازهم راهي جيب بانك‌هايي شود كه با دادن سود كمتر مقداري از زيان انباشته خود را جبران مي‌كنند (البته كه نمي‌توانند) . سوالي كه در اين ميان براي همه ما پيش مي‌آيد اينكه مگر خاورميانه و پاسارگاد بانك نيستند؟

 

هنوز هم دير نيست

شايد با خودمان بگوييم كه ديگر وضع بازار خوب شده و نيازي به اين كارت‌ها نيست تا بازار رونق پيدا كند اما بايد يادمان باشد كه صندوق‌هاي با درآمد ثابت صرفا براي روز مبادا كه از همه جا رانده و مانده شديم نيست و بايد در چنين موقعيت‌هايي نيز اين صندوق‌ها را براي سرمايه‌گذاري افراد كم ريسك، تبليغ و آماده كرد تا در اين بين همه افراد سود ببرند و نه صرفا افرادي خاص يا صرفا بانك‌ها ي‌مورد تاييد بانك مركزي. ضمن اينكه همه ما به خوبي مي‌دانيم كه پول‌هاي انباشته شده در بانك، دردي از وضعيت اقتصادي دوا نمي‌كند اما بازار سرمايه هميشه توانسته نقش بازوي محرك اقتصاد ايران را بازي كند و در مواقع مختلف به كمك آن بيايد و كسري‌هاي آن را پوشش دهد. البته كه كارگزاري‌ها و سبدگردان‌ها خيلي به دنبال پيگيري اين موضوع نيستند و با همان مشتري‌هاي قبلي خود به فعاليت‌شان ادامه مي‌دهند اما چرا نبايد به فكر توسعه ساير نهادها باشيم و صرفا به اين هفت كارگزاري و سبدگردان اكتفا كنيم و باعث اين بشويم كه درآمد ثابت‌ها صرفا با سود بالا، مشتريان خود را جذب كنند مگر بانك مركزي با كاهش نرخ بهره مشكلي دارد؟ تعداد كارت‌هاي مفيد از ساير رقباي خود در اين حوزه بيشتر و همين الان نيز تمامي خدمات خود به جز برداشت آني وجه را از اين طريق ادامه مي‌دهد و حدود دوماه پيش نيز پيامك زير را براي مشتريان اين كارت فرستاد:

جناب آقاي ... با «مفيد كارت» در هر لحظه از شبانه‌روز به حساب مفيد خود با سود روز شمار دسترسي داشته و از خدمات رايج كارت‌هاي بانكي بهره‌مند شويد. نرخ سود موثر سالانه حساب مفيد ۳۱.۵ درصد است. البته كه ۳۱ درصد در مقابل ۳۸ درصد صندوق‌هاي درآمد ثابت رقم قابل توجهي نيست اما به‌طور قطع باز كردن راحت چنين حسابي اگر بانك مركزي سنگ نمي‌انداخت، موجب جذب شدن همت‌ها پول مي‌شد كه اين مورد مي‌توانست به وضعيت و حال اين صندوق‌ها كمك شاياني كند و حتي موجب اشتغال‌زايي قابل توجهي شود. همچنين اين را نيز نبايد از ياد ببريم كه بهانه‌هايي مانند بالا رفتن هزينه‌هاي خدمات بانكي در چنين مواردي چندان قابل قبول به‌نظر نمي‌رسند و بيشتر مي‌تواند جوهري براي نامه شكايت بانك‌ها به بانك مركزي باشد تا از خالي شدن حساب‌هاي راكد مشتريان خود جلوگيري كنند؟ ديگر وقت آن رسيده كه به سراغ يكي از جنجالي‌ترين كارت‌هاي بازار برويم كه قبل از بخش‌نامه بانك مركزي نيز حواشي بسياري را در پي داشت؛ كاريزما كارت خدماتش با ساير كارت‌هاي بازار كمي فرق داشت و يك خدمت اضافه نيز تحت عنوان سرمايه‌گذاري برمبناي طلا ارايه مي‌داد اما اتفاقاتي مانند محقق نشدن سود ۳۰ درصدي و تقليل آن به ۲۲ درصد و بعد از آن گرفتن كارمزد موجب بد شدن وجهه آن پيش سرمايه‌گذاران شد. همچنين در ابتداي امر قرار بود كه كاريزما معادل موجودي حساب افراد به آنها اعتبار تخصيص بدهد كه اين مورد نيز محقق نشد و كام سرمايه‌گذاران را تلخ كرد و حالا نيز ديگر كارتي به عنوان كاريزما قابل صدور و دريافت نيست و تقريبا آپشني هم براي آن وجود ندارد.

 

به نوآوري لگد نزنيد!

«گله از خصوصي‌ها» مسلم است كه همه تقصيرها را نمي‌توان بر گردن بانك مركزي انداخت؛ حتما كه كارگزاري‌ها و گروه‌هاي مالي خودشان بايد از ابتدا چنين مسائلي را پيش‌بيني مي‌كردند و مذاكرات قبل از دعوا را بر جراحت بعد از آن ترجيح مي‌دادند؛ از طرفي بانك‌هاي عامل كه كارت‌ها از طريق آنها صادر مي‌شد نيز بايد در اين مورد وارد مي‌شدند و جلوي چنين اتفاقي را مي‌گرفتند. در هر صورت، اين بخش از مطلب خطاب اصلي را به بانك‌هايي دارد كه دوست دارند با سود حوصله سربر خود پول مردم كم ريسك را جذب خود كند و سوالي كه در اين بين ايجاد مي‌شود آنكه چرا اين بانك‌ها به‌جاي سنگ‌اندازي و ادعاي اين موضوع كه بورس مي‌خواهد جاي بانك را بگيرد به دنبال نوآوري براي جذب منابع نمي‌روند؟

 

يا بكش يا بساز...

آقاي بانك مركزي اگر در بازار ما دارد اتفاق خلاف عرفي مي‌افتد كه شما در نتيجه آن اين كارت‌ها را قطع كرده‌ايد پس يا آن را كلا قطع كنيد و كارت‌هاي قبلي را نيز از رده خارج كنيد و اگر نه بگذاريد صدور اين كارت‌ها ادامه پيدا كند و آپشن‌هاي آن را نيز به‌صورت تمام و كمال فعال كنيد تا ديگر گلايه‌اي از شما باقي نماند. ضمن اينكه با اين‌كار مي‌توان از تكرار اين جمله قديمي كه «بانك مركزي رقيب بورس است.» جلوگيري كرد. در هرحال اين حرف طرفداران پر و پا قرص خود را دارد و صرفا منتقدان اقتصاد آزاد كه امروز انديشه‌شان چندان مطلوب مردم نيست؛ چنين چيزي را رد مي‌كنند و حقيقت اينكه نمي‌توان رقابت را تا ابد ادامه داد البته كه بانك مركزي تا قبل از اين نيز با مواردي مانند تالار ارز و مبادله طلا به آن دامن زده است اما اميد آنكه اين موضوع در همين جا خاتمه پيدا كند.