مقدمات مهم سرمایهگذاری
درحالی که کشور ظرفیتهای بسیار گستردهای برای سرمایهگذاری دارد، ریسکها، عدم قطعیتها و بیثباتیهای اقتصادی، مانع تحقق این امر شدهاند.
درحالی که کشور ظرفیتهای بسیار گستردهای برای سرمایهگذاری دارد، ریسکها، عدم قطعیتها و بیثباتیهای اقتصادی، مانع تحقق این امر شدهاند. درحالی که سرمایهگذاری پیشنیاز افزایش ظرفیت تولید در بنگاههای اقتصادی، ایجاد فرصتهای شغلی، افزایش تقاضا، تقویت ارزش پول ملی و درنهایت، کاهش تورم است، با این حال طی یک دهه گذشته رشد سرمایهگذاری در کشور یا صفر بوده یا منفی. باید افزایش سرمایهگذاری در کشور را مستلزم رفع عدمقطعیتها دانست. باید با برخی اقدامات در سطح بینالملل، محدودیتها از جمله تحریمها برداشته شده و تصویری شفاف از آینده تعاملات کشور با جهان ترسیم شود تا سرمایهگذار داخلی و خارجی بتواند تصمیمگیری مناسبی داشته باشد. تحقق سرمایهگذاری نیازمند ثبات در شاخصهای اقتصاد کلان است. بیثباتی در نرخ ارز، ناپایداری قوانین و عدم پیشبینیپذیری تصمیمات دولت، از جمله موانعی هستند که سرمایهگذاران را از ورود به بخشهای مولد اقتصادی بازمیدارند. سرمایهگذاری زمانی صورت میگیرد که بازدهی معقول، امنیت و ثبات قابل پیشبینی وجود داشته باشد. باید از مداخلات دولت، ازجمله قیمتگذاری دستوری جلوگیری شود. آنچه بدیهی به نظر میرسد، آن است که سرمایهگذار انتظار بازدهی دارد و به دنبال دفن منابع خود در پروژهها نیست و البته این بازدهی را با بازدهی بخشهای غیرمولد مقایسه میکند. حال آنکه، راهکار افزایش بازدهی در بخشهای مولد نیز کاهش مداخلات دولت است. همچنین رقابت دولت با بخش خصوصی نیز باید پایان یابد. تحقق این موارد میتواند زمینهساز افزایش سرمایهگذاری در بخشهای واقعی اقتصاد شود. به عبارت دیگر، سیاستگذار باید نگاه جامعی به منافع سرمایهگذار داشته باشد و اعتماد سرمایهگذاران را جلب کند. بازار سرمایه یکی از بهترین بسترها برای جذب منابع مالی، بهویژه سرمایههای خرد و هدایت آن به سمت بخشهای مولد اقتصادی است.
اما پیششرط ورود سرمایه به این بخش، حذف دخالتهای بیمورد، ایجاد امنیت، تأمین منافع سرمایهگذاران و بازسازی اعتماد عمومی است. در غیر اینصورت، سرمایهگذاری همچنان در حد شعار باقی خواهد ماند و تحقق رشد و توسعه اقتصادی ممکن نخواهد بود. ما باید این سوال را از خود بپرسیم که چه بستری ایجاد کردهایم که سرمایهگذاران ترجیح میدهند پول خود را به خارج از کشور منتقل کنند و ریسک ورود به فضایی جدید را بپذیرند اما در ایران به کار خود ادامه ندهند. ما باید این مسیر را اصلاح کنیم. ورود دولت به تمامی بخشها باعث شده سرمایه گذاران دولتی در بسیاری از موارد عملا امکان حضور پیدا نکنند و نتیجه این اتفاق طولانی مدت، پایین ماندن قدرت بخش خصوصی واقعی برای حضور در عرصههای بزرگ بوده است.