درس‌هایی که اقتصاد از مذاکره می‌گیرد

۱۴۰۴/۰۱/۲۵ - ۰۰:۱۷:۴۶
|
کد خبر: ۳۳۹۷۰۳

واکنش بازارهای ایران به دور نخست مذاکرات ایران و امریکا در بطن خود، درس‌های فراوانی برای اقتصاد و مدیریت ایران دارد. بازارها یکی پس از دیگری به دلیل آغاز مذاکرات، مسیر بهبود را در پیش گرفتند و به نظامات خود سر و سامان دادند.

علی قنبری

واکنش بازارهای ایران به دور نخست مذاکرات ایران و امریکا در بطن خود، درس‌های فراوانی برای اقتصاد و مدیریت ایران دارد. بازارها یکی پس از دیگری به دلیل آغاز مذاکرات، مسیر بهبود را در پیش گرفتند و به نظامات خود سر و سامان دادند. ارتباط اقتصاد ایران با انتظارات بیرونی یک واقعیت روشن است که نمی‌توان آن را انکار کرد. این ارتباط برآمده از ویژگی‌های خاص اقتصاد ما است که از منظر تاریخی به توسعه مناسبات ارتباطی با جهان پیرامونی وابستگی دارد. فریدمن نخستین چهره‌ای است که به صورت علمی و اصولی، موضوع انتظارات را در اقتصاد شناسایی کرد و مکانیسم وقوع آن را شرح داد. بازارهای ایران اما محل ظهور و بروز یک چنین ساز و کارهایی است. مثلا نرخ دلار از روز شنبه با افت قابل‌توجهی مواجه شد و بین ۱۵ تا ۲۰درصد کاهش پیدا کرد، نرخ سکه افت بیشتری متحمل شد و بیشتر از ۲۹درصد کاهش یافت. رشد قیمت خودرو متوقف شد، بورس سبزپوش شد و براساس پیش‌بینی‌ها، بازار مسکن هم در صورت تداوم این وضع شرایط مطلوب‌تری را تجربه خواهد کرد. این روند نشان داد که تا چه اندازه اقتصاد ایران به گزاره‌های بیرونی مرتبط است و از آن اثر می‌پذیرد. در واقع انتشار یک خبر مثبت می‌تواند منجر به بهبود شاخص‌ها و انتشار یک خبر منفی باعث نزول شاخص‌ها می‌شود. این بار هم موضوع انجام مذاکره میان ایران و امریکا جوی از خوش‌بینی را در اقتصاد ایران به وجود آورد و باعث کاهش نرخ ارز و سکه و بهبود شاخص‌های اقتصادی در سایر بازارها شده است.

البته این تحولات کوتاه مدتی است که از روز شنبه آغاز شده است. تصور کنید که این مذاکرات منجر به توافقی میان دو کشور ایران و امریکا شود، بدون تردید سرعت و حجم نزول قیمت‌ها و بهبود شاخص‌ها افزایش پیدا می‌کند. آن دسته از افرادی که معتقدند، تحریم‌های اقتصادی تاثیری در رشد تورم و نزول شاخص‌ها ندارند، وضعیت امروز بازارهای کشور را دیده و متوجه شوند تا چه اندازه بحث انتظارات بیرونی در نزول شاخص‌ها اثرگذار است. البته این تجربه‌ای است که اقتصاد ایران طی سال‌های اخیر بارها آن را آزموده است. در زمان انعقاد توافقنامه برجام نیز، شاهد یک چنین تحولاتی بودیم. در شرایطی که در آن برهه زمانی، نرخ ارز حول و حوش ۴700 تومان قرار داشت، با نهایی شدن برجام نرخ ارز کاهش قابل‌توجهی پیدا کرد و حداقل ۶۰درصد پایین آمد و روي عدد ۲۷۰۰ تومانی قرار گرفت. برخی معتقدند اگر دولت وقت جلوی کاهش قیمت‌ها را سد نمی‌کرد، امکان کاهش نرخ ارز به اعداد و ارقامی پایین‌تر از ۲۷۰۰هزار تومان هم ممکن بود. امروز هم شاید کاهش نرخ ارز بین ۳۰ تا ۴۰درصد محتمل باشد. مهم‌تر از بهبود شاخص‌ها، شکل‌گیری ثبات در بازارهای ایران است که دارای اهمیتی مضاعف است. اقتصاد ایران سال‌هاست از معضل نوسان و تکانه رنج می‌برد، روندی که ریسک اقتصادی در ایران را بالا برده و امکان پیش‌بینی را از اقتصاد ایران کمتر کرده است. توافق و بهبود مناسبات ارتباطی با امریکا، شرایط را به سمت بیشتر، تولید و صادرات بیشتر و ارزش افزوده بیشتر سوق می‌دهد. از سوی دیگر ایران نیازمند جذب سرمایه‌های خارجی است. ایران در بسیاری از بخش‌های بنیادین اقتصاد خود ازجمله حوزه‌های نفت و گاز، نوسازی ناوگان حمل و نقل، توسعه راه‌ها و... به سرمایه‌ نیاز دارد. این سرمایه‌ها را از 3 محل سرمایه‌های داخلی، ایرانیان خارج از کشور و سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی می‌توان تامین کرد. در میان گزاره‌های در دسترس، جذب سرمایه‌های خارجی مهم‌ترین راهکاری است که می‌تواند بخش بزرگی از مشکلات اقتصادی ایران را رفع و رجوع کند. باید امیدوار باشیم، زمینه‌های ‌توافق با امریکا حاصل شود و هر چه سریع‌تر زمینه کاهش یا رفع تحریم‌ها فراهم شود.