
خردهفرهنگهاي مجازي كه از «شهروند محترم» يك «اوباش اينترنتي» ميسازند
خشونت كلامي امروزه همراه انسان وارد فضاي مجازي شده تا جايي كه واژههايي تخصصي در ارتباط با آن در فرهنگ اصطلاحات رايانه و اينترنت باب شده كه از مهمترين آنها ميتوان به «اوباش اينترنتي» يا «ترول» اشاره كرد. ويژگيهاي فضاي مجازي و خردهفرهنگهاي شكلگرفته در آن، گاه به شكلي است كه فردي اتوكشيده و مودب در فضاي عمومي را به يك «ترول» يا به عبارتي اوباش اينترنتي مبدل ميكند.
خشونت كلامي امروزه همراه انسان وارد فضاي مجازي شده تا جايي كه واژههايي تخصصي در ارتباط با آن در فرهنگ اصطلاحات رايانه و اينترنت باب شده كه از مهمترين آنها ميتوان به «اوباش اينترنتي» يا «ترول» اشاره كرد. ويژگيهاي فضاي مجازي و خردهفرهنگهاي شكلگرفته در آن، گاه به شكلي است كه فردي اتوكشيده و مودب در فضاي عمومي را به يك «ترول» يا به عبارتي اوباش اينترنتي مبدل ميكند. «ترول» در گفتمان اينترنتي به افرادي گفته ميشود كه با رفتار مخرب در فضاي شبكه به دنبال جلب نظر كاربران، ايجاد تشنج يا بيان مطالب محرك و توهينآميزند.
ترولها و خشونت كلامي
در عمده فعاليت ترولها، خشونت كلامي ديده ميشود. آنان اغلب به اين وسيله سعي در تحريك ديگر كاربران يا منحرف كردن بحث دارند؛ اين حضور و بروز مجازي گاه با اكانتهاي جعلي صورت ميگيرد و گاهي برخي كاربران هويت واقعي خود را به شكل هويتي نفرتپراكن و خشونتگرا در فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي برساخت ميكنند. سواي كاربراني كه با پرچم خشونتگرايي يا نفتپراكني در فضاي مجازي حضور دارند، شبكههاي اجتماعي به كاربران اجازه ميدهد ناشناس بمانند يا از نامهاي مستعار استفاده كنند كه ميتواند منجر به ابراز صريح يا اغراقآميز نظرات و رفتارهايي شود كه ممكن است در تعاملات چهره به چهره رخ ندهد.
خشونت كلامي در خدمت نفرتپراكني مجازي
ادبيات خشونتآميز در شبكههاي اجتماعي ميتواند پيامدهاي مخربي بر افراد، جامعه و ارتباطاتشان داشته باشد. محمد رهبري، پژوهشگر شبكههاي اجتماعي در رابطه با بروز خشونت ازسوي طيفي از كاربران شبكههاي اجتماعي به پژوهشگر ايرنا ميگويد: عموما تعريفي كه از خشونت كلامي وجود دارد كمي متفاوتتر از بهكارگيري ادبياتي شامل كلمات ركيك و كنايه جنسي و... است. البته خيلي اوقات بيان كلمات ركيك در راستاي خشونت كلامي استفاده ميشود اما قدري تفاوت دارد. با اين توضيح، خشونت كلامي در واقع زماني اتفاق ميافتد كه كاربران نه فقط كلمات ركيك و كنايه جنسي بلكه بهطور كل از هر نوع عبارت توهينآميزي عليه يك فرد يا يك گروه استفاده كنند و مستقيم يا غيرمستقيم او را تحقير يا تمسخر كنند و هدف فحاشي قرار دهند. به كارگيري كلمات ركيك يا داراي بار معنايي منزجركننده وقتي كه يك فرد يا ديدگاه يا گروهي مخاطب قرار ميگيرد، مصداق بروز خشونت كلامي است. خشونت كلامي عليه گروهي مثلا يك گروه زنان يا مردان، قوميتها يا مليتها، پيروان يك مذهب و... در فضاي مجازي نمودهاي متعددي دارد و اين رفتار خيلي اوقات در خدمت نفرتپراكني قرار ميگيرد.
چرا در فضاي مجازي فحاشي ميكنند؟
رهبري با اشاره به بروز چشمگير فحاشي در فضاي شبكههاي اجتماعي درباره دلايل آن چنين توضيح ميدهد: چند عامل بر افزايش ميزان فحاشي در بين كاربران شبكههاي اجتماعي موثر است؛ اول از همه ناشناس بودن و چهره به چهره نبودن افراد با يكديگر در اين فضا است. يعني حتي ممكن است فردي با اسم و عكس واقعي خودش در اين فضا فعاليت كند اما عليه كسي كه هيچ ارتباط مستقيم و چهره به چهره با او ندارد فحاشي كند. اين نبود ارتباط چهره به چهره باعث ميشود تا چنين اتفاقي راحتتر بيافتد. دومين عامل موثر هم خشمي است كه كاربران شبكههاي اجتماعي دارند و اين موضوع باعث بروز خشونت و فحاشي در شبكههاي اجتماعي ميشود. عامل سوم به خود پلتفرمها خصوصا ايكس (توييتر سابق) برميگردد كه فضاي آن كمي راديكالتر است و كاربران از ادبيات تند و تيزتري براي حرف زدن استفاده ميكنند. اين ادبيات تيزتر به مرور به نوعي خشونت كلامي منجر ميشود و در نتيجه عبارتهاي توهينآميز در آن فضا بيشتر استفاده شود. درون هر پلتفرم خردهفرهنگهايي شكل ميگيرد كه متناسب با فضاي آن پلتفرم و ارتباطاتي است كه در آن شكل گرفته است به اين شكل كه ممكن است كاربرد ادبيات ركيك و مستهجن يا كلمات توهينآميز آنچنان هم ضدارزش نباشد. علاوه بر اين سه عامل، دليل ديگري هم وجود دارد و آن به خشم عمومي برميگردد؛ خصوصا اين موضوع در زمان بحرانهاي اجتماعي كه خشم افزايش مييابد، بيشتر ظهور و بروز پيدا ميكند.
پلتفرمهاي مجازي و خردهفرهنگهاي آن
اين پژوهشگر حوزه شبكههاي اجتماعي ميافزايد: گاه افرادي كه در فضاي حقيقي شخصيت محترم و مودبي دارند در شبكههاي اجتماعي ادبيات متفاوتي مييابند. به نظر من علت اين موضوع به مورد اول كه پيشتر به آن اشاره شد برميگردد؛ يعني ناشناس بودن و ارتباط رو در رو در اين فضا تاثير بسياري دارد. مثلا ممكن است افراد در اين فضا به كسي كه در يك كشور ديگر زندگي ميكند و هيچوقت قرار نيست ارتباطي با او داشته باشد و او را ببيند، به راحتي توهين كند اما كسي را كه هر روز ميبيند و با او مراوده دارد و صحبت ميكند حتي اگر از او عصباني و ناراحت هم باشد يا ديدگاهش را قبول نداشته باشد ملاحظاتي را رعايت كند. همين نداشتن ارتباط چهره به چهره باعث ميشود فردي كه در فضاي عمومي مودب بوده و در فضاي حقيقي شخصيت مودبي دارد در فضاي مجازي ادبيات متفاوتي را به كار بگيرد. البته بازهم تاكيد ميكنم كه ماهيت پلتفرم هم اثر دارد؛ يعني گاهي فرهنگ عمومي در آن پلتفرم ايجاب ميكند كه افراد خيلي مودب نباشند يا به كارگيري كلمات قبيح و محتواي مبتذل امري رايج و عادي باشد. به هر حال، فضاي مجازي با فرهنگ عمومي و فرهنگ جمعي در ارتباط است و درون هر پلتفرم خردهفرهنگهايي شكل ميگيرد كه متناسب با فضاي آن پلتفرم و ارتباطاتي است كه در آن شكل گرفته به اين شكل كه ممكن است كاربرد ادبيات ركيك و مستهجن يا كلمات توهينآميز آنچنان هم ضدارزش نباشد.