رابطه معكوس نرخ اوراق با فضاي كسب و كار
در شرايط كنوني اقتصاد ايران، رابطه معكوس نرخ اوراق با فضاي كسب و كار در بازار سرمايه و بورس به موضوعي قابل تأمل تبديل شده است. اين رابطه كه در گذشته تا حد زيادي ناديده گرفته ميشد، اكنون در حال بازنگري و اصلاح است. در دولت قبل و در دوران رياست آقاي عشقي بر سازمان بورس، اين موضوع به اندازه كافي مورد توجه قرار نگرفت، اما امروز شاهديم كه اين رويكرد تا حد زيادي در حال تغيير است.

در شرايط كنوني اقتصاد ايران، رابطه معكوس نرخ اوراق با فضاي كسب و كار در بازار سرمايه و بورس به موضوعي قابل تأمل تبديل شده است. اين رابطه كه در گذشته تا حد زيادي ناديده گرفته ميشد، اكنون در حال بازنگري و اصلاح است. در دولت قبل و در دوران رياست آقاي عشقي بر سازمان بورس، اين موضوع به اندازه كافي مورد توجه قرار نگرفت، اما امروز شاهديم كه اين رويكرد تا حد زيادي در حال تغيير است. حداقل در سطح شفاهي، اقدامات مثبتي در اين زمينه انجام شده و در عمل نيز تلاشهايي براي خنثيكردن رقابت ناسالم و ناهماهنگ در بازار سرمايه صورت گرفته است.
يكي از موضوعات مهمي كه بر بازار سرمايه تأثير مستقيم دارد، نرخ ارز است. اخيراً مجلس با طرح موضوع استيضاح وزير اقتصاد، نشان داده است كه نميتواند در برابر جريان واقعي متغيرها و المانهاي اقتصادي بيتفاوت بماند. برخي معتقدند كه اين استيضاح صرفاً براي نشان دادن اين است كه مجلس به دنبال تقويت پول ملي و بهبود شرايط اقتصادي است. با اين حال، ثابت نگه داشتن نرخ ارز به نفع واردكنندگان و كساني است كه از رانت ارزي بهرهمند ميشوند. در حالي كه افزايش نرخ ارز منطبق با واقعيتهاي اقتصادي است، ثابت نگه داشتن آن تنها باعث افزايش فشار بر دوش مردم و تشديد مشكلات معيشتي ميشود.
در واقع، مصرفكننده نهايي كالاها، اعم از كالاهاي اساسي و غيره، در نهايت مجبور است كالاها را بر اساس نرخ ارز در بازار آزاد تهيه كند. اين موضوع باعث ميشود كه سوءاستفادههايي مانند عرضه دلار ۴۲۰۰ توماني يا ۲۸۵۰۰ توماني رخ دهد و در نهايت پروندههاي قضايي براي اين موارد تشكيل شود. بنابراين، شرايط فعلي بازار سرمايه پرتلاطم و همراه با چالشهاي متعدد است.
يكي از چالشهاي اصلي بازار سرمايه در حال حاضر، نياز مبرم به نقدينگي است. بسياري از شركتها تحت فشار براي پرداخت سود سهام به سهامداران هستند و اين موضوع به دغدغهاي بزرگ براي مديران شركتها تبديل شده است. علاوه بر اين، قطعي برق و گاز و طولانيشدن زمان تأمين مواد اوليه يا ماشينآلات مورد نياز براي طرحهاي توسعه، شرايط را براي شركتها دشوارتر كرده است. اين عوامل دست به دست هم دادهاند تا فضاي كسب و كار در بازار سرمايه با چالشهاي جدي مواجه شود.
با وجود تمام اين چالشها، بازار بورس همچنان به عنوان يكي از جذابترين بازارهاي سرمايهگذاري در ايران شناخته ميشود. در مقايسه با بازارهاي موازي مانند خودرو، مسكن و طلا، بورس تنها بازاري است كه عايدات مستمر نقدي دارد. البته ممكن است روند پرداخت سود در بورس نزولي باشد، اما همچنان اين بازار نسبت به ساير بازارها مزاياي بيشتري دارد. براي مثال، بازار مسكن عايدات بسيار ناچيزي دارد و بسياري از سرمايهگذاران در اين بخش، ملكهاي خود را اجاره نميدهند، بلكه آنها را به عنوان دارايي نگهداري ميكنند. بازار خودرو و طلا نيز عايدات نقدي چنداني ندارند و بيشتر به عنوان ابزارهاي حفظ ارزش پول استفاده ميشوند.
با وجود شرايط نامناسب فعلي، بازار بورس همچنان پتانسيل رشد در بلندمدت را دارد. در يك بازه زماني شش ساله، بورس پس از سكه، با بازدهي ۱۴۷۶ درصدي، رتبه دوم را در ميان بازارهاي سرمايهگذاري ايران به خود اختصاص داده است. اين در حالي است كه بازدهي مسكن در همين بازه زماني حدود ۱۰۰ درصد و بازدهي دلار كمتر از ۵۰۰ درصد بوده است. اين آمار نشان ميدهد كه بورس به رغم تلاطمهاي كوتاهمدت، در بلندمدت ميتواند بازدهي قابل توجهي براي سرمايهگذاران به همراه داشته باشد.
در نهايت، ميتوان گفت كه بازار بورس ايران با وجود چالشهاي فعلي، همچنان به عنوان يكي از مهمترين بازارهاي سرمايهگذاري در كشور شناخته ميشود. رابطه معكوس نرخ اوراق با فضاي كسب و كار، نياز به نقدينگي و فشار بر شركتها از جمله عواملي هستند كه شرايط را براي اين بازار دشوار كردهاند. با اين حال، در بلندمدت، بورس پتانسيل رشد و بازدهي قابل توجهي دارد و ميتواند به عنوان يك ابزار مهم براي حفظ ارزش پول و ايجاد عايدات مستمر نقدي مورد توجه سرمايهگذاران قرار گيرد.