تيغه فقر و معيشت ناپايدار بر امنيت اجتماعي
«تعادل» در گفت‌وگو با جامعه‌شناسان بررسي مي‌كند

تيغه فقر و معيشت ناپايدار بر امنيت اجتماعي

۱۴۰۳/۱۲/۰۴ - ۰۱:۲۷:۳۶
|
کد خبر: ۳۳۴۹۱۶

سرقت، زورگيري، فساد، خودكشي، طلاق و... آسيب‌هايي هستند كه مي‌تواند ساختار يك جامعه را دچار لغزش كند. آسيب‌هايي كه اگر تنها علت بروزشان را فقر ندانيم قطعا يكي از مهم‌ترين عوامل آن همين فقر و ناپايداري معيشت شناخته مي‌شود. جامعه‌اي كه مشكلات اقتصادي آن رو به افزايش است و البته رفاه شهروندانش در گرو قيمت‌هايي است كه هر لحظه بالا مي‌روند و دستمزدهايي كه هيچ سنخيتي با تورم موجود در جامعه ندارند مي‌تواند با انواع آسيب‌هاي اجتماعي مواجه شده و امنيت اجتماعي را نيز در مخاطره ببيند.

گلي ماندگار|

سرقت، زورگيري، فساد، خودكشي، طلاق و... آسيب‌هايي هستند كه مي‌تواند ساختار يك جامعه را دچار لغزش كند. آسيب‌هايي كه اگر تنها علت بروزشان را فقر ندانيم قطعا يكي از مهم‌ترين عوامل آن همين فقر و ناپايداري معيشت شناخته مي‌شود. جامعه‌اي كه مشكلات اقتصادي آن رو به افزايش است و البته رفاه شهروندانش در گرو قيمت‌هايي است كه هر لحظه بالا مي‌روند و دستمزدهايي كه هيچ سنخيتي با تورم موجود در جامعه ندارند مي‌تواند با انواع آسيب‌هاي اجتماعي مواجه شده و امنيت اجتماعي را نيز در مخاطره ببيند. اين روزها بيش از هر خبر ديگري پيگيري پرونده قتل دانشجوي دانشگاه تهران در صدر اخبار قرار گرفته است. اتفاقي تلخ كه زنگ خطر آسيب‌هاي اجتماعي را بيش از هر زمان ديگري در جامعه به صدا در آورده و باعث شده تا هم مردم هم مسوولان به اين فكر بيفتند كه پايان ماجرا به كجا ختم خواهد شد. به عقيده بسياري از كارشناسان حوزه اجتماعي بيشتر آسيب‌هايي كه در جامعه شاهد آن هستيم از يك مساله نشات مي‌گيرد و آن هم ناپايداري معيشت و افزايش فقر است. در واقع فقر به راحتي مي‌تواند امنيت اجتماعي، رواني و حتي جاني افراد را به خطر بيندازد. وقتي از فقر حرف مي‌زنيم از نبود امكانات اوليه در زندگي فردي مي‌گوييم. نكته غم‌انگيز اينجاست كه به واسطه همين آمارهاي رسمي در حال حاضر بيش از 60 درصد افراد جامعه گرفتار فقر هستند. اما آيا فقر مي‌تواند توجيه مناسبي براي بروز آسيب‌هايي همچون سرقت و قتل باشد؟

 

سرخوردگي و ناكامي در جامعه

فرشته ميرزايي، جامعه شناس در اين باره به تعادل مي‌گويد: در بعد فردي و رواني، احساس محروميت، ناكامي، سرخوردگي و امثال آن را مي‌توان از پيامدهاي فقر دانست و در عرصه اقتصادي، كم‌درآمدي، اشتغال ناقص و پايين بودن دستمزدها به دليل فقدان مهارت و تجربه كاري از ديگر پيامدهاي فقر است. او مي‌افزايد: افزايش فقر در جامعه علاوه بر اينكه سلامت رواني جامعه را نشانه مي‌رود باعث از بين رفتن امنيت شده و همين مساله به هرج و مرج دامن مي‌زند. متاسفانه بر خلاف آن چيزي كه مسوولان سعي دارند نشان دهند طي چند سال گذشته با شدت گرفتن مشكلات اقتصادي و افزايش تورم مساله آسيب‌هايي كه زاييده فقر در جامعه هستند بسيار جدي‌تر شده است.

اين جامعه شناس اظهار مي‌دارد: مساله فقر سرقت و زوگيري نيست. اينها در صدر آسيب‌هايي هستند كه امنيت جامعه را به خطر مي‌اندازند. اما مسائلي مانند طلاق، فساد و ... نيز همين امنيت را نشانه مي‌گيرند. امنيت رواني جامعه وقتي در معرض خطر باشد ديگر نمي‌توانيم انتظار داشته باشيم شهروندان به مسائل اخلاقي پايبند بوده و از قوانين به شكل درست پيروي كنند.

ميرزايي با اشاره به قتل دانشجو دانشگاه تهران به خاطر به سرقت بردن لپتاپش مي‌گويد: اين اتفاق تلخ تنها يك نمونه از ده‌ها اتفاقي است كه روزانه در اقصي نقاط كشور رخ مي‌دهد و خيلي از آنها حتي رسانه‌اي نمي‌شود. نگاهي به آمار قتل‌ها، خودكشي‌ها و ديگر آسيب‌هاي اجتماعي رخ داده طي 3 سال گذشته در كشور نشان مي‌دهد كه شرايط اصلا خوب نيست.

 

انكار راه چاره مشكلات نيست

اين جامعه شناس در بخش ديگري از سخنانش اظهار مي‌دارد: متاسفانه راهي كه مسوولان براي مقابله با مشكلات معيشتي و اقتصادي در پيش گرفته‌اند اصلا راهگشا نيست. اينكه تمام مدت به جاي پذيرش كمبودها در جامعه به دنبال انكار اخبار هستند نشان مي‌دهد كه توانايي لازم براي ارايه راهكارهاي مناسب و پيشگيرانه را ندارند.

او مي‌افزايد: مسوولان نمي‌توانند تمام بار مسووليت‌ها و سياست‌هاي اشتباه خود را بر گردن تاب آوري مردم بيندازند و باز هم توقع داشته باشند كه جامعه به سوي پرتگاه سقوط اخلاقي و معنوي كشيده نشود. بارها و بارها بسياري از كارشناسان به اين جمله معروف حضرت علي (ع) اشاره كرده‌اند كه فرمودند: فقر از يك در وارد شود، ايمان از در ديگر خارج مي‌شود. جامعه ما الان دچار چنين وضعيتي است.

 

هيچ‌كس از آسيب‌هاي اقتصادي

در امان نيست

ميرزايي به مشكلات معيشتي فرهنگيان، بازنشستگان، كارگران و ديگر اقشار جامعه اشاره كرده و ادامه مي‌دهد: روزي نيست كه ما با اعتراضات صنفي و معيشتي در جامعه مواجه نباشيم. هيچ صنفي از شرايط موجود معيشتي خود راضي نيست. از پرستار و دكتر گرفته تا كارگران. اين وضعيت تا كي قرار است ادامه پيدا كند؟

او مي‌افزايد: امثال «اميرمحمد خالقي» قرباني بي‌توجهي دولتمردان به معيشت مردم كه اصلي‌ترين نياز انسان‌ها براي ادامه بقا است، مي‌شوند. تا به حال چند زورگيري در جامعه به قتل ختم شده است. اينكه برخي مي‌آيند و در اين وضعيت بر طبل اعدام مي‌كوبند هم نشان مي‌دهد هيچ دركي از شرايط موجود ندارند. مگر اعدام قاچاقچيان، سلطان سكه و دلار و حتي زورگيران خشن كه تا به حال انجام شده توانسته بازدارندگي در جامعه داشته باشد.

اين جامعه‌شناس در پايان مي‌گويد: بازدارندگي با رفتارهاي قهرآميز و اعدام اتفاق نمي‌افتد. حداقل در مورد جرايمي كه به مسائل اقتصادي و معيشتي مربوط است نمي‌توانيم انتظار داشته باشيم تا زماني كه حداقل‌هاي يك زندگي براي افراد جامعه فراهم باشد اعدام سارقان بتواند مانع از روي آوردن افراد به سرقت شود. آدرس غلط ندهيم و راهكار اشتباه را فرياد نزنيم.

 

فقر توجيه نيست يك دليل است

امان‌الله قرايي، جامعه‌شناس نيز در اين باره مي‌گويد: فقر توجيه نيست اما يك دليل مهم است. هيچ فردي حق ندارد به دليل فقر و كمبودهايي كه در زندگي دارد به حريم ديگران تجاوز كرده و جان و مال آنها را به خطر بياندازد اما مساله اينجاست كه وقتي فقر در جامعه افزايش پيدا مي‌كند سقوط اخلاقي امري اجتناب ناپذير مي‌شود.

او مي‌افزايد: مساله سرقت در تمامي جوامع وجود دارد اما اين نگاه باعث خواهد شد تا ما نسبت به مسائل و مشكلاتي كه در جامعه خودمان وجود دارد بي‌تفاوت باشيم. ما نمي‌توانيم با استدلال كه در همه جا سرقت و خشونت هست نسبت به عوامل به وجود آورنده آن در جامعه بي‌تفاوت باشيم.

اين جامعه‌شناس اظهار مي‌دارد: توجه به ظرفيت و تاب آوري افراد اولين نكته‌اي است كه بايد در مورد بروز آسيب‌هاي اجتماعي در نظر گرفت. اينكه مسوولان ما هميشه به نوعي از تاب آوري افراد جامعه تعريف و تمجيد مي‌كنند باعث شده تا در برابر بسياري از خواست‌هاي آنها بيش از آنكه به عمل گرايي خود وابسته باشند به تاب آوري مردم دلخوش كنند. قرايي ادامه مي‌دهد: تاب آوري در برابر فقر مساله‌اي نيست كه بتوانيم از تمام افراد جامعه انتظار داشته باشيم. مساله معيشت يا همان به اصطلاح عامه شكم گرسنه دين و ايمان و اخلاق نمي‌شناسد. متاسفانه طي اين سال‌هايي كه مشكلات اقتصادي در كشور افزايش پيدا كرده ما با پديده‌هاي تازه‌اي مانند «سرقت اولي»، «شاغلان فقير» و ... مواجه بوده‌ايم، پديده‌هايي كه هر كدام به تنهايي مي‌تواند بنيان اجتماعي يك جامعه را دچار تزلزل كند.

 

افزايش آمار آسيب‌هاي اجتماعي

رابطه مستقيم با فقر دارد

قرايي در بخش ديگري از سخنان خود با تاكيد بر اينكه مساله معيشت در كشور ما امروز به يك معضل همه گير تبديل شده است مي‌گويد: بايد به اين مهم توجه داشته باشيم كه افزايش آمار آسيب‌هاي اجتماعي رابطه مستقيم با افزايش فقر در جامعه دارد. فقر اخلاقيات را از بين مي‌برد. فقر باعث مي‌شود تا افراد نسبت به هم احساس انتقام و دشمني داشته باشند، فقر مي‌تواند بنيان خانواده‌ها را متزلزل كرده و افراد را به فساد و فحشا سوق دهد. او مي‌افزايد: به معناي واقعي كلمه فقر مي‌تواند مادر تمامي فسادها و آسيب‌ها و ... در جامعه باشد. به همين دليل است كه عموما از سوي كارشناسان حوزه اجتماعي تاكيد مي‌شود كه دولت‌ها بايد قبل از هر اقدامي در جامعه به فكر تامين رفاه حداقلي براي حداكثر جامعه باشند.

 

مرگ يك دانشجو هشدار جدي‌تري است

اين جامعه‌شناس و استاد دانشگاه با اشاره به قتل «اميرمحمد خالقي» دانشجوي دانشگاه تهران كه به دليل درگيري با سارقاني كه قصد داشتند كامپيوتر شخصي او را به سرقت ببرند به قتل رسيد بيان مي‌كند: اين اتفاق هشدار بسيار بزرگي براي مسوولان است. البته اين اولين‌بار نيست كه اتفاقاتي از اين دست رخ مي‌دهد، اما مساله‌اي كه ذهن افراد را در اين اتفاق بيش از همه درگير كرده دليل مقاومت اين دانشجو در برابر سارقان است.

او مي‌افزايد: در شبكه‌هاي اجتماعي همه در مورد اين مساله حرف مي‌زدند كه اين دانشجوي 19 ساله چون مي‌دانسته جايگزين كردن آن كامپيوتر شخصي در شرايط اقتصادي كنوني كار غير ممكني است از جان خود گذشته تا بگذارد سارقان حاصل دسترنج سال‌ها كار كردنش را با خود ببرند.

قرايي اضافه مي‌كند: اين همان هشدار جدي است. يعني هم فردي كه مورد سرقت قرار گرفته دغدغه مسائل مالي را داشته و هم قطعا اصلي‌ترين دليل سارقان هم براي دست زدن به چنين جنايتي مسائل مادي بوده است. در واقع اگر شرايط اقتصادي به گونه‌اي بود كه آن دانشجو دغدغه چگونه تامين كردن دوباره آن وسيله را نداشت شايد الان زنده بود و نفس مي‌كشيد. اين استاد دانشگاه در پايان مي‌گويد: از ميان برداشتن مشكلات اقتصادي و معيشتي در حال حاضر بايد بزرگ‌ترين اولويت مسوولان باشد و تنها دغدغه‌اي كه برايشان از اهميت ويژه‌اي برخوردار باشد. هر مساله غير از بهبود اين شرايط اقتصادي مي‌تواند از درجه اهميت در چنين شرايطي ساقط شود.