آيا حل مشكلات پايتخت، مهمتر از انتقال آن است؟
قانون «امكانسنجي انتقال مركز سياسي و اداري كشور و ساماندهي و تمركززدايي از تهران» در سال ۱۳۹۴ به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيد، اما تاكنون اقدام خاصي براي انتقال پايتخت يا تمركززدايي از آن انجام نشده است.
قانون «امكانسنجي انتقال مركز سياسي و اداري كشور و ساماندهي و تمركززدايي از تهران» در سال ۱۳۹۴ به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيد، اما تاكنون اقدام خاصي براي انتقال پايتخت يا تمركززدايي از آن انجام نشده است.
البته در ماههاي اخير رييسجمهوري بارها به موضوع انتقال پايتخت اشاره كرده، او معتقد است كه مشكلات تهران حل نشدني است و تاكيد كرده كه «تهران به عنوان پايتخت كشور با مشكلاتي دست به گريبان است كه هيچ راهحلي جز انتقال مركزيت نداريم؛ كمبود آب، نشست زمين، آلودگي هوا و امثال آن با تداوم سياستها و اقداماتي كه تا به حال اتخاذ و اجرا شدهاند، فقط تشديد شده و راهحل اساسي جابهجايي مركزيت سياسي و اقتصادي كشور است.
در اين ميان عضو شوراي شهر تهران با بيان اينكه براي اجراي تمركززدايي بايد اختيارات بيشتري به استانها داده شود، گفت: تمركززدايي از تهران را با تدوين يك برنامه ۱۰ ساله ميتوان در جهت حل مشكلات تهران گام برداشت.
ناصر اماني در گفتوگو با ايسنا با اشاره به تمركزدايي از پايتخت اظهار كرد: در مورد تمركززدايي از پايتخت بحث و نظرهاي زيادي مطرح است و موافقين و مخالفيني دارد؛ اما جدا از موافقت و مخالفت، به اعتقاد من اين كار عملي نيست. اين كار هزينههاي بسياري دارد و منابع كشور چنين اقتضايي را ندارد. زيرساختهاي آن آماده نيست و آمايش سرزميني در كشور اتفاق نيفتاده است كه ما بخواهيم بر اساس آن تكليف پايتخت را مشخص كنيم.
او ادامه داد: معتقديم بهجاي تمركز زدايي پايتخت، بايد مشكلات تهران را حل كنيم؛ چرا كه در صورت حل اين مشكلات، نيازي به انتقال پايتخت هم نخواهد بود. در واقع ميخواهيم بگوييم كه حل مشكلات تهران كمهزينهتر و قابلدسترستر از بحث تمركززدايي از پايتخت است.
عضو شوراي شهر با اشاره به اينكه در حال حاضر سه موضوع در تهران روي هم انباشته شده است، اظهار كرد: موضوع نخست مساله پايتخت بودن تهران، موضوع تبديل تهران به ابرشهر جمعيتي به عنوان يك كلانشهر كه بيش از ۱۰ ميليون نفر جمعيت دارد و سومين موضوع هم مشكلات ناشي از حواشي شهر پايتخت است. به گفته اماني، يعني جمعيت استان تهران عمدتاً به خود شهر تهران سرريز شده است. اگر اين سه مورد از يكديگر تفكيك نشود و براي هر يك راهكاري پيدا نشود، مشكلات ادامه خواهد يافت.
سياستگذاري براي تمركز زدايي
ازدانشگاههاي پايتخت
عضو شوراي شهر ادامه داد: تمركززدايي به اين معناست كه اختيارات بيشتري به استانها داده شود و مسائل مرتبط با درمان و آموزش در كشور متناسب با جمعيت و نيازهاي هر استان تأمين شود.
اماني اظهار كرد: در حال حاضر، يكي از مسائل اصلي تهران، مساله درمان است كه مردم از سراسر كشور به پايتخت مراجعه ميكنند و يكي ديگر از مشكلات هم دانشگاهها و مراكز آموزشي هستند كه متأسفانه در اين دو مورد تاكنون بهطور معكوس عمل شده است و سفرهايي كه از خارج استان به تهران انجام ميشود، عمدتاً مرتبط با بحث پايتخت بودن اين شهر است.
او بيان كرد: امكانات آموزشي در تهران بيشتر و در دسترستر بوده است و اين مساله دانشجويان را به پايتخت ميكشاند.
عضو شوراي شهر با اشاره به ديگر دلايل افزايش جمعيت در تهران گفت: بهترين دانشگاهها در تهران قرار دارند؛ در حالي كه بايد سياستگذاري در شوراي عالي انقلاب فرهنگي، وزارت علوم، وزارت درمان و آموزش پزشكي انجام شود و بر اساس تمركززدايي تصميم بگيرند.
اماني گفت: امكانات آموزشي در تهران بيشتر و در دسترستر بوده است و اين مساله دانشجويان را به پايتخت ميكشاند. البته اين بخشي از مشكلات است و همه مشكل، اين نيست.
او با بيان اينكه مشكل اصلي تهران خود استان تهران و شهرهاي اطراف تهران است، افزود: روزانه حداقل ۵۰۰ هزار خودرو از شهرهاي اطراف وارد تهران ميشوند. اين افراد چه كساني هستند؟ افرادي كه محل زندگيشان خارج از تهران است اما شغلشان در تهران است. بنابراين بايد براي هر يك از اين مشكلات كارگروهي تشكيل شود و استارت اين كار را تحت عنوان «كارگروه نجات تهران» در شوراي شهر زدهايم كه معناي آن همين است كه مشكلات يكي يكي احصا و براي هر يك راهكاري ارايه شود.
عضو شوراي شهر ادامه داد: سال۹۴ نمايندگان مجلس قانون «امكان سنجي انتقال مركز سياسي و اداري كشور و ساماندهي و تمركززدايي از تهران» را تصويب كردند و مقرر شده بود كه شورايي در دولت تشكيل شود كه مسووليت آن بر عهده رييسجمهور يا معاون اول وي باشد و شهردار تهران و رييس شوراي شهر تهران نيز عضو اين كارگروه باشند.
او اظهار كرد: اما از سال ۱۳۹۴ تاكنون يعني در ۷ سال گذشته، اين كارگروه صرفاً دو جلسه تشكيل داده است و بحث رها است، بنابراين بحث تمركز زدايي از پايتخت فعلاً جاي طرح شدن ندارد و امكان اجرايي شدن آن نيز وجود ندارد. به گفته اماني، تنها راه موجود اين است كه مسائل تهران مورد تأكيد قرار بگيرد و مشكلات آنها شناسايي شود. اگر نياز به قانون يا اسناد بالادستي وجود داشته باشد، قانون تصويب شود و اگر قوانين كافي وجود دارد، همان قوانين موجود را اجرا كنيم. بدينترتيب، ميتوان طي يك برنامه ۱۰ ساله يك گامي در جهت حل مشكلات تهران برداشت.