توصيه مهم فرشاد مومني به مسوولان در آغاز دور دوم رياست‌جمهوري ترامپ:

جدي بگيريد

۱۴۰۳/۱۱/۰۴ - ۰۰:۴۱:۰۸
|
کد خبر: ۳۳۱۸۱۱

سنسورهاي نظام تدبير امور در ايران، از كار افتاده‌اند و دچار نوعي از كاركرد افتادگي سيستمي شده است. در اين شرايط بسيار اهميت دارد كه همه مسائل‌مان را به معناي دقيق كلمه، فراجناحي و فراشخصي و ملي ببينيم. در تدبير و تمشيت امور به صورت فرماني و از بالا و بدون جلب مشاركت و به رسميت شناختن‌ها، هيچ پيشرفتي وجود نخواهد داشت.

سنسورهاي نظام تدبير امور در ايران، از كار افتاده‌اند و دچار نوعي از كاركرد افتادگي سيستمي شده است. در اين شرايط بسيار اهميت دارد كه همه مسائل‌مان را به معناي دقيق كلمه، فراجناحي و فراشخصي و ملي ببينيم. در تدبير و تمشيت امور به صورت فرماني و از بالا و بدون جلب مشاركت و به رسميت شناختن‌ها، هيچ پيشرفتي وجود نخواهد داشت. در اقتصاد سياسي گفته مي‌شود ما با تقدم امر سياسي روبرو هستيم، يعني اينكه بتوانيد بدون دست زدن به ساختار معيوب سياسي كه مشاركت‌زدا و رانتي است، ايجاد بهبود عملكرد اقتصادي، امكان ندارد. با رفوكاري و ظاهرسازي، ديگر نمي‌شود كارها را جلو برد و با هر يك لحظه تاخير در اين زمينه، هزينه‌هاي بسيار گزافي را خواهيم پرداخت. دكتر فرشاد مومني، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي كه در «همايش ملي حكمراني توسعه» با عنوان «اقتصاد سياسي بحران در نظام تدبير» و در «خانه مديران سازمان مديريت صنعتي» سخن مي‌گفت، با بيان اينكه ما وارد ورطه‌اي شده‌ايم كه هزينه‌هاي هر لحظه غفلت از شناخت عالمانه و سازماندهي عالمانه امور و جلب مشاركت همگان براي سرنوشت‌سازي در كشور، به‌شدت در حال افزايش است، خاطرنشان كرد: سنسورهاي نظام تدبير امور در ايران، از كار افتاده‌اند و دچار نوعي از كاركرد افتادگي سيستمي شده است. در اين شرايط بسيار اهميت دارد كه همه مسائل‌مان را به معناي دقيق كلمه، فراجناحي و فراشخصي و ملي ببينيم.

وي ضمن يادآوري اينكه در تدبير و تمشيت امور به صورت فرماني و از بالا و بدون جلب مشاركت و به رسميت شناختن‌ها، هيچ پيشرفتي وجود نخواهد داشت، بر ضرورت تحليل مسائل از دريچه اقتصاد سياسي تاكيد كرد و گفت: در اقتصاد سياسي گفته مي‌شود ما با تقدم امر سياسي روبرو هستيم، يعني اينكه بتوانيد بدون دست زدن به ساختار معيوب سياسي كه مشاركت‌زدا و رانتي است، ايجاد بهبود عملكرد اقتصادي، امكان ندارد.

 

در دو تجربه حكومت يكدست، بي سابقه‌ترين تجربه‌هاي فساد و ناكارآمدي را داشته‌ايم

استاد دانشگاه علامه طباطبايي ادامه داد: فقط در ربع قرن گذشته، ما دو تجربه با عنوان حكومت يكدست داشته‌ايم. حكومت يكدست، يعني حكومتي با ناعادلانه‌ترين الگوي توزيع قدرت. از جنبه عملكرد اقتصادي، ما در اين دوره، يافته‌هايي را مشاهده مي‌كنيم كه به محض اينكه حكومت به سمت يكدست شدن رفته، ما بي‌سابقه‌ترين تجربه‌هاي فساد و ناكارآمدي و حتي بي‌سابقه‌ترين سقوط‌ها در كيفيت محيط زيست را به صورت گسترده‌تر و تعميق يافته‌تر، تجربه كرديم. يعني وقتي توزيع قدرت در ساختار قدرت بي‌ضابطه و ناهنجار مي‌شود، حرث و نسل به نابودي تهديد مي‌شود. بنابراين رويكرد اقتصاد سياسي مي‌تواند از اين مسير براي ما عبرت‌آموز باشد. به گفته رييس موسسه مطالعات دين و اقتصاد؛ با عددهاي توخالي و فريب كاري تلاش مي‌كنيم از واقعيت فرار كنيم، در حالي كه جامعه‌اي كه گستاخي روبرو شدن صادقانه و شجاعانه با واقعيت را نداشته باشد، امكان ندارد بتواند اوضاع و احوال خود را به سامان كند. مومني ادامه داد: از ديدگاه رويكرد اقتصاد سياسي كه غايت را نگاه مي‌كند، غايت توسعه دو كاركرد راهبردي است؛ «رفع فقر» و «به حداقل رساندن فاصله از پيشگام‌ها». از اين زاويه، گزارش‌هاي رسمي به شفافيت به ما مي‌گويد نظام اداره كشور از كاركرد افتاده و به مرحله خود تخريبي رسيده است. بنابراين بايد ماجرا جدي گرفته شود و با رفوكاري و جابه‌جا كردن افراد مشكل حل نمي‌شود.

 

هنوز نتوانسته‌ايم به توليد سرانه ناخالص سال 1356 خودمان برسيم

وي توضيح داد: براي نمونه، گفته مي‌شود يكي از موفقترين تجربه‌هاي توسعه در نيم قرن گذشته، چين بوده است، اين كشور در چهل ساله 1980 تا 2019، قادر به رفع فقر از 730 ميليون نفر شده است. سه، چهارم از كل آمارهاي جهاني درباره كاهش فقر، منحصرا به كارنامه چين مربوط مي‌شود. اين كشور در فاصله 1990 تا 2017، اندازه توليد ناخالص داخلي‌اش را 6 برابر كرده است. وقتي با داده‌هاي ايران، مقايسه مي‌كنيم مي‌بينيم در دوراني كه بي‌سابقه‌ترين سطوح درآمدهاي ارزي را داشتيم، اندازه جمعيت فقيرمان از حدود 10 ميليون نفر در 1389 به حدود 25 ميليون و 600 هزار نفر در سال 1400 رسيده است و گواهي‌هاي رسمي مي‌گويد گزارش 1400 بسيار آبرومندانه‌تر از سال‌هاي بعدي آن است. ما با اين استاندارد، به قيمت‌هاي ثابت هنوز نتوانسته‌ايم به توليد سرانه ناخالص سال 1356 خودمان برسيم. چند برابر كردنش پيشكش!

 

سيستم به سمت خود تخريبي حركت مي‌كند

به گزارش جماران، مومني گفت: وقتي با اين دو شاقول نگاه مي‌كنيم، يقين مي‌كنيم كه اوضاع خوب نيست و خوب نبودن اوضاع، با بي‌شمار گواه‌هاي ديگر هم مشاهده مي‌شود. سيستم به سمت خودتخريبي و خوداضمحلالي حركت مي‌كند. هم سيستم از كاركرد افتاده و هم سنسورها كار نمي‌كند و علامت نمي‌دهد. به همين دليل است كه در حالي كه كشور در حال فروپاشي است، عده‌اي از فرط خوشي و احساس موفقيت نمي‌دانند چه كنند! بعد به ما انتقاد مي‌كنند كه شما چرا اين موفقيت‌ها را احساس نمي‌كنيد!؟

 

اگر اين روند استمرار پيدا كند، اوضاع ما بسيار نگران كننده مي‌شود

استاد گروه برنامه‌ريزي و توسعه اقتصادي يادآورشد: يكي از گرفتاري‌هاي اين سيستم اين است كه به طرز افراطي، مدگرايانه و منتزع از واقعيت‌هايش حرف مي‌زند و عمل مي‌كند. در دهه 1390، تعداد شركت‌هاي دانش‌بنيان در ايران، رشدي بالغ بر 12 هزار و 700 درصد را تجربه كرده است. بعد در همان دوره، ما با بي‌سابقه‌ترين روندهاي سقوط بهره وري كل عوامل توليد و رابطه مبادله كه ناظر بر توان رقابت و مقاومت اقتصاد ملي است روبرو بوده ايم. در كنار آن فقرهاي بي‌سابقه را هم تجربه كرديم به‌طوري كه براي اولين بار در تاريخ اقتصادي 70 ساله گذشته ايران، اندازه جمعيت فقيرمان در عرض سه سال دو برابر شده است و از اين نظر ركوردي جهاني هم محسوب مي‌شود. اينها به ما مي‌گويد اگر بخواهد اين روند استمرار پيدا كند، اوضاع ما بسيار نگران كننده‌تر از آن چيزي كه به تصورتان مي‌آيد مي‌شود... 

اندازه مداخله‌هاي دولت در اقتصاد نسبت به شرايط جنگي در برخي سال‌ها، تا دو برابر افزايش پيدا كرده

مومني با بيان اينكه بايد راجع به اين ارقام به‌طور جدي و عميق فكر كرد، اظهارداشت: در حالي كه طي بالغ بر سه دهه گذشته، ما افراطي‌ترين ابزارها را براي كاهش مداخله دولت در اقتصاد را به كار گرفته ايم، اندازه مداخله‌هاي دولت در اقتصاد ايران نسبت به شرايط جنگي در برخي سال‌ها، تا دو برابر افزايش پيدا كرده است. بسيار جالب است كه در اين سرزمين گرامي اسم آن دولتي كه آنگونه جنگ را با كاهش اندازه مداخله دولت در اقتصاد به‌طور آبرومند اداره كرد با حكمت‌هاي رانتي چپ‌گرا و سوسياليستي شده اما آن دولت‌هايي كه اين اندازه را تقريبا دو برابر كردند را نئوليبرال مي‌گويند. ببينيد چقدر آن آدرس‌هايي كه به ما داده مي‌شود، ماجرا دارد!؟

وي اضافه كرد: در نظريه‌هاي بسيار ممتاز توسعه، گفته مي‌شود قله شكنندگي يك سيستم زماني ظاهر مي‌شود كه در بهترين حالت، سيستم فقط بتواند عائله حكومت را تحت حمايت قرار دهد. حالا اينكه آنها كه عائله حكومت محسوب مي‌شود اوضاع و احوال‌شان چگونه است يك بحث است اما اگر با مسامحه، هر كاري كه مي‌كنند را حمايت درنظر بگيريم، داده‌هاي رسمي مي‌گويد حدود 87 درصد كل منابعي كه با عنوان سياست‌هاي حمايتي و محروميت‌زدايي تخصيص پيدا مي‌كند، منحصرا به عائله حكومت تعلق مي‌گيرد.

مومني با بيان اينكه مساله تعهدات و مسووليت‌پذيري حكومت در امور حاكميتي براي كشوري كه 15 استان مرزي دارد، يك شاقول است كه نشان مي‌دهد اين چسب براي اين كشور چگونه كار مي‌كند، گفت: در ربع قرن گذشته، اين چسب در ايران كه شاخص تعهدپذيري در امور حاكميتي، از جمله آموزش، مسكن، بهداشت و سلامت، تغذيه و امور زيرساختي است، بين يك‌دوم تا يك‌سوم تعهدپذيري حكومت در اين زمينه‌ها با سقوط روبه‌رو بوده است.

 

اقتدار سيستم براي اعمال سياست در بازارهاي پول، سرمايه، ارز و كالا و كار به پايين‌ترین درجات تاريخي خود رسيده

اين اقتصاددان افزود: شواهد بسيار تكان‌دهنده‌اي وجود دارد كه نشان مي‌دهد ميزان اقتدار سيستم براي اعمال سياست در بازارهاي پول، سرمايه، ارز و كالا و كار به پايين درجات تاريخي خود رسيده است. شرح جزئيات آن، چيزهايي را برملا مي‌كند كه آن ماجراي خود تخريبي را به خوبي نشان مي‌دهد. استمرار اين روند، آدرس بسيار نامناسبي دارد. با رفوكاري و ظاهرسازي ديگر نمي‌شود كارها را جلو برد و با هر يك لحظه تاخير در اين زمينه، هزينه‌هاي بسيار گزافي را خواهيم پرداخت.

مومني با بيان اينكه در اقتصاد سياسي گفته مي‌شود حكومت بايد اول اين را متوجه شود در شرايطي كه بحران‌ها در هر يك از عرصه‌هاي زيرسيستم‌هاي نظام اجتماعي پرشمار و فرارشته‌اي و چند بعدي و در هم تنيده هستند، راه نجات تنها از مسير يك برنامه با كيفيت عبور مي‌كند، خاطرنشان كرد: در اين شرايط، به دلايل خاص اقتصاد سياسي، ما با يك ساختار قدرتي روبه‌رو هستيم كه به طرزي بي‌سابقه برنامه‌گريز شده و به هيچ‌وجه به برنامه تن نمي‌دهد. ممكن است بگويند ما برنامه مكتوب داريم و حساب و كتابهايش روشن است، اما از دريچه اقتصاد سياسي، تجربه برنامه ششم و هفتم بعد از انقلاب را زير ذره‌بين بگذاريد تا بدانيد سيستم چقدر به ادا درآوردن و ظاهرسازي و كارهاي نمايشي مبتلا است. سازمان برنامه در گزارش سند برنامه ششم، آورد كه در يك دوره پنج ساله، ما 194 هدف كلي و 566 استراتژي را مي‌خواهيم دنبال كنيم! يعني به هر كدام از اين مفاهيم نگاه كنيد ابعادی از ترجيح نمايش و ادا است. از دريچه اقتصاد سياسي، در هر دو برنامه - و البته در برنامه هفتم به طرزي فاجعه‌بارتر - سيستم تمايلي نشان نداده كه يك گزارش روندي به ما بدهد.

اين استاد اقتصاد دانشگاه با انتقاد از شيوه تدوين و نگارش برنامه هفتم آن را غيرشفاف و غيرپاسخگو نسبت به هزينه كردها توصيف كرد و گفت: آنچه آدم را آتش مي‌زند اين است كه همه اينها در تسخير علم است. يعني ما هم با موازين علمي مي‌توانيم بفهميم كه چرا ما به اين روز افتاده‌ايم و هم با آن موازين مي‌توان به وضوح ساز و كارهاي برون‌رفتش را هم مشخص كرد. اما ماجرا اين است كه زور رانت در كانون‌هاي اصلي تصميم‌گيري به طرزي باورنكردني از زور علم بيشتر است. اينجا آن منفذي است كه نيروهاي اجتماعي توسعه خواه مي‌توانند ايفاي نقش كنند.

مومني راه‌حل‌هايي كه علم ارائه مي‌دهد را نجات‌دهنده عنوان كرد و ادامه داد: تصور كنيد اگر مجلس و دولتي داشته باشيم كه در آن هيچ لايحه و طرحي بررسي نشود جز اينكه يك پشتوانه مطالعاتي داشته باشد كه در آن مثلا به 45 سوال مشخص پاسخ داده شده باشد. بايد موسسه‌هاي پژوهشي مستقل تخصصي داشته باشيم كه مثلا مجلس طرح و لايحه‌اي را نپذيرد، مگر اينكه آن را سه موسسه پژوهشي اعتبار علمي آن را تاييد كرده باشند. اكنون ذخيره‌ها و ظرفيت‌هاي انساني و مادي كشور براي برون‌رفت از اين شرايط، بسيار بيشتر از گذشته است، اما مورد توجه قرار نمي‌گيرند.

اين استاد دانشگاه با بيان اينكه در هر برنامه باكيفيت بايد سه گروه تصميم به صورت مشخص تعيين تكليف شده باشد روندهايي كه بايد متوقف شوند، روندهايي كه بايد ايجاد و روندهايي كه بايد استمرار يابند، افزود: فرض همه برنامه‌هاي سياست اجتماعي - اقتصادي اين است كه تمام روندهاي انحطاط‌زا دست نخورده باقي بمانند. اين گونه که نمي‌شود؛ روندهاي انحطاط‌زا بايد متوقف شوند. طراحي يك برنامه باكيفيت هم به قاعده ذخيره دانايي و تجارب موجود در كشور هم امكان‌پذير است.

مومني به رسميت شناختن مردم را مساله حياتي ديگر برشمرد و ادامه داد: مشاركت مردم در سرنوشت‌شان باطل‌السحر و مهم‌ترين ابزار كاهش هزينه‌هاي هماهنگي است. در شرايطي كه ايران سرزمين انبوه هماهنگي است و در اسناد پشتيبان‌مان يك برگ سند نداريم كه بگويد اين چوب لاي چرخ هم گذاشتن‌ها در درون ساختار قدرت، چه ابعادي از هزينه‌ها به كشورمان تبديل مي‌كند. هزينه هماهنگي، هزينه مبادله، توان رقابت، توان مقاومت، ارتقاي كيفيت سياستگذاري‌ها. اينها همه جزو كاركردهاي به رسميت شناختن حقوق مردم براي رقم زدن سرنوشت سياسي، اقتصادي و اجتماعي‌شان است.

 

يك توصيه به حكومتگران در آغاز روي كار آمدن ترامپ

اين اقتصاددان با تاكيد بر ضرورت توجه به اهدافي كه تحريم‌كنندگان براي اجراي سياست‌هاي تورم‌زا و اشتغال‌زدا در ايران دنبال مي‌كنند، گفت: با توجه به روي كار آمدن ترامپ، بار ديگر به حكومتگران گرامي توصيه مي‌كنم كتاب «هنر تحريم‌ها» را بخوانند. در اين كتاب، ريچارد نفيو - كه او را از معماران تحريم‌ها مي‌دانند - عنوان مي‌كند ما هيچ ابزاري براي فروپاشیدن ايران از درون و بدون نياز به اينكه هيچ رقمي خرج كنيم، موثر‌تر از سياست‌هاي تورم‌زا و اشتغال‌زدا نتوانستيم پيدا كنيم. در آنجا توضيح مي‌دهد كه با چه ساز و كارهايي حكومت ايران را تحت عنوان دور زدن تحريم‌ها، در اين كانال مي‌اندازيم. به شيوه لقمان حكيم، حداقل طراحي‌هاي آنهايي كه به‌شان دشمن بيروني مي‌گوييد، جدي بگيريد. اگر مي‌بينيد آنها مي‌خواهند از اين كانال به شما ضربه بزنند، به آن تن ندهيد، نه اينكه پاس گل به آنها بدهيد. جالب است عزيزان پاس گل مي‌دهند و بعد دنبال پديده نفوذ مي‌گردند.